
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، انصاف نیوز نوشت: «محمد فاضلی» جامعه شناس در یادداشتی با عنوان «احمدینژادیسم و ۹۷ درصد» نوشت:
محمود احمدینژاد در سخنرانی جنجالی آغاز سال ۱۳۹۶ در حسینیهای در اهواز حرفهای زیادی گفت و از جمله در عبارتی که ظاهراً درباره اجرای طرح هدفمندی یارانههاست گفت: «۹۷ درصد ملت جمع میشوند و یک چیزی را میخواهند، میگوید چیز بدی است و اقتصاد را خراب کردند. میشود یک دلیل بیاوری که تو بهتر از همه ملت میفهمی؟ بسیج شدید و هجوم کردید تا یک طرفه به ملت بگویید یارانهها بد است و انجام ندهید، ۹۷ درصد هم میگویند نه باید انجام بشود، باز هم میگوید نه خیر! تو کی هستی و از کجا تشریف آوردی؟»
منطق استدلال احمدینژاد آن است که چون ۹۷ درصد مردم برای دریافت یارانه ثبت نام کردند، دادن یارانه به همان شکلی که تاکنون انجام شده کار درستی بوده و هست. این نوع استدلال یکی از مصادیق عوامفریبی تمامعیار است و درخصوص آن چند نکته زیر قابل ذکر است. اهمیت نشان دادن اشتباهات چنین استدلالی نیز از آن جهت است که در سیاستگذاری عمومی در ایران تصمیمهای زیادی بر همین اساس توجیه شدهاند و محتمل است که در آینده نیز چنین بشود.
۱٫ مردم همه جهان به دنبال منافع کوتاهمدت خود هستند مگر آنکه نهادها و قواعد حاکم بر آنها مانع نفعطلبی کوتاهمدت شوند و در این مورد فرقی میان ایرانیان با سایر مردم جهان نیست. ما ایرانیان مثل سایر مردم دنیا هستیم و شهروندان کشورهای توسعهیافته را از این جهت بر ما برتری نیست. مردم ما در حالی ۹۷ درصدشان برای دریافت یارانه ثبت نام کردند که هیچ مانعی پیش روی آنها گذاشته نشده بود. کافی بود دریافت یارانه را منوط میکردند به اجازه دولت برای بررسی توانمندی و وسع افراد (همان آزمون وسع) و متقاضیان یارانه مجبور بودند به بررسی اموال، درآمدها و حسابهای بانکی خود رضایت دهند. تعداد ثبتنام کنندگان قطعا بسیار کاهش مییافت.
۲٫ مردم در حالی بدون موانع نهادی و قواعد مشخص برای دریافت یارانه ثبت نام کردند که هرگز مزایا و معایب آن به حد کفایت برای مردم تشریح نشد، و راهکارهای بدیل نیز به بحث گذارده نشد. آثار بلندمدت این اقدام نیز تشریح نشد، اگرچه بدون موانع نهادی و آزمون وسع، چنین توضیحاتی نمیتوانست تغییر خاصی در نتیجه ایجاد کند.
۳٫ فرض کنید دولت تصمیم بگیرد جنگلهای ایران را قطع کند و درآمد حاصل از آنرا به تساوی میان مردم تقسیم کند. فکر میکنید چند درصد مردم با این کار موافقت خواهند کرد؟ بعید است جز طرفداران محیطزیست و شماری از متخصصان، مخالفان جدی زیادی پیش روی این ایده وجود داشته باشد. اگر به فرض ۹۷ درصد مردم موافق چنین طرحی باشند، دلیلی بر درستی آن است؟
احمدینژاد نشان داد چهار سال دور از قدرت بودن و مشاهده کردن عاقبت اقدامات نادرستش در صحنه سیاست و اقتصاد ایران، هیچ اثری بر وی نداشته است. او همان عوامفریب دوازده سال گذشته است و بدون ذرهای دست کشیدن از رویه گذشتهاش، با تکیه بر آنچه دکتر غلامرضا جواد کاشی پیوند «سیاست و هوس» خوانده است، پیش خواهد رفت. به قول کاشی «احمدینژاد خوب فهمیده است که در شرایطی که نه معنویت و نه عقل، دائر مدار حیات سیاسی است، هوس یکهتاز میدان خواهد بود. پس سوار بر این اسب میشود و بر موج هوسهای بیمهار مردم میتازد.» آیا کسانی پیدا میشوند که بار دیگر سیاست را از عقلانیت، معنویت و فضیلت پر کنند تا احمدینژادیسم یکهتاز نشود؟