متن یادداشت «فریدون مجلسی» که در اختیار خبرگزاری برنا قرار گرفت به شرح زیر است:
در جایگاه یک کارشناس مستقل روابط بین الملل می توان گفت، عملکرد دولت روحانی در سیاست خارجی از همه دولتهای پیشین جمهوری اسلامی جدیتر و حرفه ایتر بوده است. برنامه مشخصی از پیش از انتخابات رئیس جمهوری تنظیم و اعلام شده بود که موجب جلب مردم به صندو قهای رأی شد.
این دولت می دانست که باید مانع اصلی توسعه سیاسی و اقتصادی، یعنی جداماندن کشور از عرصه بین المللی برطرف شود و ایران به میان جامعه کشورها بازگردد و مستقل و بدون محدودیت و محرومیت بتواند با دیگران تعامل داشته باشد. به رغم برخی محدودیتهای انتخاباتی در ایران که از انگیزه مشارکت میکاهد، وقتی نامزد ریاست جمهوری خروج ایران از تحریم را هدف و برنامه خود اعلام کرد و گفت که کلید گشودن آن بن بست اقتصادی و سیاسی را نیز در دست دارد، مردم با اکثریت آراء به نجات خودشان رأی دادند. کاندیدای طرفدار تداوم شعارهای ستیزه جویانه سابق فقط در حدود ده درصد رأی آورد. مأموریت اصلی دولت منتخب، مستلزم در پیش گرفتن سیاست مسالمت آمیز و اعتدال و عقلانیتی بود که مردم به آن رأی داده بودند. انجام این مأموریت، طبق تعهد قبلی، مستلزم ادامه سازنده و جدی مذاکرات با تحریم کنندگان کشور بود. بدون به سرانجام رساندن مذاکرات و رفع تحریمهای شورای امنیت، جز ادامه بحران و رکود زیانبخشی که کشور را با وجود صدها میلیارد دلار درآمد استثنایی نفت به ورطه تورم و رشد اقتصادی منفی کشانده بود، نتیجه ای حاصل نمیشد و نه فقط امیدی به اصلاح وضع نبود، بلکه دامنه تحریمها را وسیعتر میکرد و به حد برنامه کذایی نفت در برابر غذای عراق میرساند. مذاکرات مشکل بود و نزدیک به سه سال طول کشید تا با وجود موانع و مخالفتهای گوناگون عناصری داخلی و خارجی سرانجام توانست با شکل گیری برجام ، با قطعنامه ای تازه اساس حقوقی و مانع اصلی رفع تحریم را که قطعنامههای شورای امنیت بود خنثی کند و از میان بردارد. مخالفت با برجام در خارج و حتی داخل کشور بسیار شدید بود. عربستان که از تحریم طولانی ایران سود بسیار برده بود همراه با اسرائیل با بهره مندی از لابیهای مقتدر خود در آمریکا و بهره مندی از ثروت و گشاده دستی عربستان کوشیدند از تصویب برجام جلوگیری کنند، در داخل کشور نیز گروههایی که یا از شرایط تحریمی پیشین منتفع بودند و یا با تعصب و دیدگاههای افراطی خواهان ادامه برنامههای هسته ای بودند و ظاهراً هنوز هم هستند با برجام به مخالفت برخاستند. اکنون مسئله قطعنامه سازمان ملل حل شده است، اما روابط دوجانبه کشورها میتواند مشکلاتی بیافریند که ربطی به تحریم بین المللی ندارد، اما آثاری مشابه برجای میگذارد.
در آمریکا برخلاف پیشبینیها افراطیترین جناح طرفدار اسرئیل و مخالف ایران روی کار آمده است که با توجه به مخاصمات دوجانبه به تحریمهای خود ادامه داده، و با توجه به نفوذ مالی وتجاری بانکهای اروپایی را نیز در صورت همکاری با ایران تهدید به تحریم کرده که موجب تأخیر در عملیاتی شدن برجام به طور کامل شده است. اما در روابط بازرگانی با کشورهایی مانند چین و کره و هند و روسیه گشایش بسیاری پدید آمده است.
مشکل اساسی میان ایران و آمریکا بهانه جویی «خطر ایران برای موجودیت اسرائیل» است و درج شعارهایی بر روی موشکی تدافعی در هنگام پرتاب آزمایشی ابزاری برای بهانه جویی آنان شده است. در حالی که عربستان که کانون اصلی و شناخته شده تروریسم تکفیری در منطقه است به بهای نزدیک شدن و دوستی با اسرائیل توانسته است خود را از خطر مواجهه با آمریکا دور نگاه دارد. البته ایران خود را متعهد به حمایت از حقوق مردم فلسطین میداند، شاید بهتر باشد این حمایت در قالب پشتیبانی جمعی همراه با مدعیان اصلی یعنی دولت خودگردان فلسطین و جامعه عرب انجام شود تا هم بهانه به دست آنها ندهد و هم مؤثرتر باشد.
در همه جای دنیا سیاست خارجی از کانال وزارت امور خارجه اعلام و پیگیری میشود. در ایران شرایط قدری متفاوت است، و تعدد کانونهای قدرت مجاری متعدد در اعلام سیاستهای خارجی پدید آورده است که با توجه به رسمی بودن آن کانونها مورد استناد کشورهای بیگانه قرار میگیرد. کانون هایی مانند نهادهای ائمه جمعه، مقامات قوه قضائی، شهرداری، مقامات محلی، و نیروهای مسلح ضمن انجام وظایف روزمره در هر مورد خارجی که احساس غیرت و تکلیف کنند نظرات خود را به صورت مکرر و با تأکید در مواضع رسمی اعلام میکنند، و گاهی شرایط متضادی پدید میآید که برای دستگاه دیپلماسی کشور ایجاد مشکل و بنبست میکند. تا زمانی که روابط بین المللی وارد روالی متعارف و عادی و منحصراً از کانال دیپلماتیک نشود نمیتوان انتظار توسعه اقتصادی داشت، زیرا ایران کشوری است متکی به صادرات خصوصاً در بخش نفت و پتروشیمی و فرآوردههای انرژی محور، و وارد کننده نیازهای غذایی و صنعتی است، یعنی نیازمند گشوده شدن راه برای تبادل است. با نزدیک شدن زمان انتخابات این بر عهده مردم است که وزن و اراده خود را در گزینش میان سیاست اعتدال و مسالمت و توسعه اقتصادی، یا ستیزه و التهاب و ریاضت کشی اقتصادی اعلام و موضع دولت منتخب را با توجه به اتکای بیشتر به آرا و اراده مردم تقویت کنند.