چه کسی اسب تروآ تهران را زین کرد/ رابطه تنگاتنگ حوادث تروریستی تهران و تحولات اخیر منطقه

|
۱۳۹۶/۰۴/۰۴
|
۰۷:۱۴:۰۵
| کد خبر: ۵۷۷۸۷۸
چه کسی اسب تروآ تهران را زین کرد/  رابطه تنگاتنگ حوادث تروریستی تهران و تحولات اخیر منطقه
با فروکش کردن تب و تاب بازار تحلیل‌های داغ و ارائه تفسیرهای بعضا متوهمانه پیرامون حادثه تلخ تروریستی 17 خرداد تهران، اکنون می‌توان با دقتی بیشتر و با نگاه واقع‌بینانه‌تری به علل و عوامل این واقعه دهشتناک پرداخت و آن را مورد بررسی قرار داد. از طرفی با توجه به روشن‌تر شدن فضا، می‌توان تحلیلی دقیق‌تر و مستدل‌تری حول چرایی و چگونگی این حادثه ارائه داد.

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری برنا، با فروکش کردن تب و تاب بازار تحلیل‌های داغ و ارائه تفسیرهای بعضا متوهمانه پیرامون حادثه تلخ تروریستی 17 خرداد تهران، اکنون می‌توان با دقتی بیشتر و با نگاه واقع‌بینانه‌تری به علل و عوامل این واقعه دهشتناک پرداخت و آن را مورد بررسی قرار داد. از طرفی با توجه به روشن‌تر شدن فضا، می‌توان تحلیلی دقیق‌تر و مستدل‌تری حول چرایی و چگونگی این حادثه ارائه داد.

البته نفس این امر که در هیاهو و ازدحام تحلیل‌گران سیاسی مستقر در وسایل نقلیه شهر و بین شهری و گعده‌های خانوادگی، سیاست‌خوان‌های آکادمیک و متخصصان علم سیاست، فضیلت را در سکوت می‌انگارند، هم جای بحث فراوان است که فعلا در این مجال به آن نمی‌‍پردازیم.

با در نظر گرفتن پراکندگی و بی‌ثباتی اندک داده‌های در دسرس و تا آن زمان که نارسایی‌های اطلاعاتی از جزییات این واقعه به حداقلی‌ترین میزان خود برسد، می‌توان فعلا به چند نکته مهم که در دل این فاجعه به شدت خودنمایی می‌کند، اشاره‌ای گذرا کرد تا در فرصت مناسب‌تری، به واکاوی و تجزیه و تحلیل علمی‌تر و جامع‌تر آن پرداخت:

1. طبق اطلاعاتی که وزارت اطلاعات از هویت 5 عامل میدانی این حادثه منتشر کرده است، تمام اعضای این گروه تروریستی کردهای ایرانی هستند. در این باب دو موضوع را باید خاطر نشان کرد. در وهله اول، باید مراقب بود در تله پیچیده‌ و چند وجهی که طراحان این واقعه، تدارک دیده‌اند، گرفتار نشد. اکیدا باید از گره زدن هویت فردی این افراد معلوم‌الحال با هویت قومی- مذهبی‌شان، پرهیز کرد و باید میان این دو مقوله متفاوت تمایزی سترگ قائل شویم. نیازی به اثبات شرافت و صداقت و وفاداری کردها‌یمان به مام میهن نیست. آن ها بارها طی سالیان اخیر دغدغه‌مندی‌شان را نسبت به اوضاع داخلی و بین‌المللی کشور، به منصه ظهور رساندند.

در گام بعدی باید هوشیارانه در پی آن بود که تمامی ذی‌نفعان و بدخواهانی را که در پی فریفتن و شیفت دادن دغدغه‌مندی‌های کردهای ایران به مجرایی جز، کنشگری مسالمت‌آمیز سیاسی مدنی هستند، شناسایی کرد.

پرواضح است که عده‌ای در پی اینچنین حوادثی، به دنبال آن هستند تا با استفاده از نارضایتی‌های سیاسی اقتصادی کردهای ایران که قاطبه این مسائل هم در جرگه دغدغه‌های قومیتی جای می‌گیرند، آنان را به سمت چاره‌جویی‌هایی مذهبی از جنس اسلامگرایی رادیکال، سوق دهند. البته که کردها و هموطنان اهل تسنن‌ ما در ایران بارها ثابت کرده‌اند که از بلوغ سیاسی بالایی برخوردارند. کما این که در انتخابات اخیر شاهد بودیم، دو استان سنی‌نشین کشور با میزان مشارکتی بالا، در صدر استان‌هایی بودند که بیشترین رای را در سبد شیخ حسن روحانی ریخته بودند.

2. سوال‌های فراوانی که پیرامون عملیات کور و ناموفق ترویستی تهران مطرح است، ابهامات فراوانی را حول محور طراحان و بانیان اصلی این حادثه ایجاد کرده است. اگر از جزییاتی مانند سیانور کشف شده همراه تروریست‌ها و یا جا گذاری نارنجک زیر اجساد گذر کنیم باید به موضوع انتخاب دو مکان مد نظر تروریست‌ها با دقت بیشتری ورود کرد. برگزیدن دو مکانی که نماد سیاسی و مذهبی در ایران برشمره می‌شوند، جای سوال جدی است. چه آن که در عملیات‌های مشابه سمپات‌های داعش در دیگر نقاط جهان، شاهد بوده‌ایم که ارجحیت در انتخاب نقطه مورد نظر، صرفا میزان کمیت بالای تلفات بوده است! تفاوت ساختاری عملیات شکست‌خورده تهران با دیگر عملیات‌های مشابه آن که توسط داعش صورت گرفته است، گواه اتاق فکر متکثر در پشت پرده این عملیات است!

3. در پهنه سیاست و به خصوص در منطقه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیکی چون خاورمیانه، از ارتباط و توالی درونی و ماهیتی تحولات نباید غافل شد. مسلما در همچین جایگاه مهمی که جزئی‌ترین تغییرات، می‌تواند تبعات سلسله‌واری را به دنبال خود، در دیگر نقاط دنیا، به همراه داشته باشد، فلذا نمی‌توان به راحتی از به‌ هم‌پیوستگی ذاتی و در هم‌تنیدگی معنایی وقایع گذر کرد.

تنگ شدن حلقه محاصره نهایی داعش در موصل و رقه، اعلام ظهور داعش در فیلیپین، جدی‌تر شدن رسوایی‌های انتخاباتی ترامپ و افشای دخالت‌های پوتین در روند انتخابات مذکور، سفر ترامپ به منطقه، قطع ارتباط دیپلماتیک عربستان ومتحدانش با قطر، انفجار تروریستی انگلستان، تصویب همه پرسی استقلال کردستان عراق، پیروزی مجدد روحانی میانه‌رو در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران و وقوع  واقعه تروریستی 17 خرداد تهران، از جمله حوادثی هستند که نمی‌شود گفت بی ارتباط با هم در حال وقوع در داغ‌ترین نقطه زمین، است.

و چند پرسش اساسی که اگر قرار است به کنکاش دقیق بسترها و زمینه‌سازان واقعی این رخداد تلخ پرداخته شود، باید برای آن‌ها پاسخی منطقی یافت.

در شرایطی که آمریکا به عنوان یکی از قدرت‌های درگیر در منطقه، با بحرانی جدی در صحنه سیاست داخلی‌اش مواجه گشته است، اعراب حاشیه خلیج‌فارس هم به واسطه قطع ارتباط دیپلماتیک عربستان و متحدانش با قطر، با آنارشی بدیعی در عرصه سیاست خارجی‌شان مواجه شده‌اند که تا قبل از این آن را تجربه نکرده بودند، و در حالی که قدرت‌های اروپایی همچون فرانسه و انگلستان یا درگیر تغییر درونی مناسبات قدرت شده‌اند و یا به دلیل تهدیدهای امنیتی، با خطر داعش و حملات قریب الوقوع دست به گریبانند، به راستی کدام قدرت بین‌المللی، بیشترین سود را از آشفتگی بیشتر شرایط منطقه می‌برد؟

  • کدام قدرت منطقه‌ای شرایط داخلی و موقعیت بین‌المللی‌اش پس از شروع بحران سوریه و عراق و ظهور داعش، با تحولی شگرف مواجه شده است؟
  • کدام همسایه ایران، با آرامش و ثبات سیاسی‌ کشور که متعاقبا ارتقاء جایگاه ایران در مناسبات بین‌المللی را در پی خواهد داشت، قدرتش تحدید می‌شود؟!
  • کدام رقیب منطقه‌ای ایران، از باقی ماندن گفتمان دیالوگ مسالمت‌آمیز با دنیا در راس قدرت اجرایی ایران ناخرسند است؟!
  • کدام بازیگر روابط بین‌الملل، با صلح پایدار در منطقه و نزدیکی هرچه بیشتر ایران با همسایگانش، پایه‌های قدرت بازسازی شده‌‌اش در عرصه معادلات قدرت و مناسبات سیاسی اقتصادی بین‌المللی، را در معرض تهدید مجدد می‌بیند؟!
  • و نهایتا آن که کدام طرف درگیر در بحران سوریه وعراق، کمترین هزینه را متقبل شده است، اما بیشترین برداشت را از آن خود کرده است؟!

فراموش نکنیم در عالم سیاست، قدرت، مهمترین و اصلی‌ترین مفهومی است که سرچشمه دیگر مفاهیم و مناسبات این عرصه نیز است!

این سرمای شوم شمالی، از کدامین دروازه راهی آسمان ایران گشته است و کدام آشنای مخوف، اسب تروآیی که تروریست‌ها میان سازه آن نهان گشته بودند را، زین کرده است؟!!!

سوالاتی که تاریخ پاسخ آن ها را به زودی عیان خواهد کرد!

نظر شما