به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، "دانکرک" در تاریخ 21 جوییه در آمریکای شمالی و کانادا به اکران عمومی درآمد، و به سرعت به موضوع داغ اخبار، نقد، تحلیل و حتی حواشی تبدیل شد.
در این گزارش ما نگاهی خواهیم داشت به مراحل گوناگون تولید، اکران، فروش باکس آفیس، و بخشی از گفتهها و نظرات رسانهها و منتقدین درباره این فیلم.
"دانکرک": اتفاقی تاریخی و واقعی
این فیلم بازگویی حوادثی است در جنگ جهانی دوم رخ داد. نبرد دانکرک یک ماموریت نظامی بود که در طول جنگ جهانی دوم در ساحل دانکرک در فرانسه اتفاق افتاد. این نبرد میان جبهه متحدین و آلمان نازی درگرفت. به عنوان بخشی از نبرد نیروهای فرانسه بر سر مرزهای غربی، هدف نبرد دانکرک دفاع و تخلیه نیروهای انگلیسی و متحدینی که در این ساحل به دام افتاده بودند، بود. این واقعه در تاریخ 26 می تا 4 جوئن 1940 ادامه داشت که در طی آن بیش از 330 هزار از نیروهای متحدین از سواحل فرانسه نجات یافتند. وینستون چرچیل حوادث مربوط به این نبرد و تخلیه این نیروها از آن ساحل را یک "معجزه" نامید.
و حالا نولان، بر اساس این ماموریت قهرمانانه، داستان خود را روایت می کند. با وجود واقعی نبودن شخصیتها، خود داستان، مانورهای نظامی و خود ماموریت بیشترین تشابه با حوادث واقعی رخ داده در آن روزها را دارند.
"دانکرک"؛ داستان کریستوفر نولان
مرحله پیش تولید و فیلمبرداری
یک یاز حقایق باورنکردنی در مورد این فیلم این است که ایده اصلی آن درواقع 25 سال پیش، زمانی که نولان به همراه همسرش به سواحل دانکرک سفر کرده بود، در ذهنش جرقه زد. بعد از این سفر، اون شروع به نوشتن فیلمنامه کرد. یکی دیگر از شگفتیهای آن در این بود که این فیلمنامه کوتاهترین فیلمنامه وی تا این روز به حساب میآید. از همان درافت اول، وی فیلمنامه را در فرم یک فسیلم سه قسمتی نوشت، به این معنی که داستان از سه زاویه مختلف، زمین، هوا ئ دریا، بیان میشود. یکی دیگر از نکاتی که بر آن تاکید داشت این بود که این فیلم کمترین دیالوگ را داشته باشد. او معتقد بود که فیلم میبایست از طریق بازی بازیگرانش خود را نشان دهد. اولین، و آخرین، فیلمنامه تنها 76 صفحه داشت.
با وجود اشتیاقش برای ساخت این فیلم، تصمیم بر عقبانداختن آن گرفت. دلیل این کار نیز تعهد حرفهای وی به سینما و ساخت فیلم بود چرا که وی تا آن زمان هنوز هیچگونه تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی، آن هم با چنین عظمتی، را نداشت. به همین دلیل تصمیم گرفت که ساخت این فیلم را زمانی موکول کند که پیش از آن تجربه کافی ساخت چندین فیلم بزرگ اکشن و بلاکباستر را کسب کرده باشد. اما در طول این مدت همچنان در حال تحقیق درباره آن بود. برای این فیلم، او از جاشوآ لووین، نویسنده کتاب "دانکرک: تاریخی پشت پردههای سینما" مشاوره میگرفت. آن دو از بازماندگان این حادثه مصاحبه میگرفتند تا میزان صحت فیلم را بالا ببرند.
اولین قدمهای ساخت این فیلم حماسی-قهرمانی در سال 2015 برداشته شد. در آم زمان، تام هاردی، کنت برانا، و مارک رایلنس برای بازی در فیلم در حال مذاکره بودند.پس از اینکه نولان دریافت که بیشتر نیروهای در دام افتاده در ساحل دانکر بسربازانی جوان و بیتجربه بودند، برای هرچه بیشتر شدن صحت فیلم با داستان واقعی، برای صحنه مربوط به ساحل، تصمیم گرفت که از بازیگران بسیار جوان و تازهکار استفاده کند. در مارس 2016، فیون وایتهد به عنوان بازیگر اصلی به تیم پیوست، و کمی بعد از وی، جک لودن، آنیورین برنارد و هری استایلز به عنوان بازیگران مکمل به گروه اضافه شدند. جیمز دارسی، بری کوگان و تام گلین کارنی در اواخر می به فهرست بازیگران فیلم اضافه شدند.
پروسه فیلمبرداری در دانکرک، فرانسه آغاز شده بود. در ماههای آینده، این پروسه به اورک، هلند، سواناج و ویمات در دورست، بریتانیا، و ایالات متحره هم رسید. فیلمبرداری در دانکرک، در محل اصلی و تاریخی این واقعه حقیقی اتفاق افتاد.
این فیلم ترکیبی است از فیلمبرداری آیمکس 70/15 و سوپر پاناویژن 65 میلیمتری. این فیلم شامل بیشترین فوتجهای آیمکس نسبت به باقی فیلمهای نولان است_ با تخمینی برابر با 75 درصد. این ترکیب امکان تصویربرداری خوب در شب را بوجود آوردند. با توصیه استیون اسپیلبرگ و ران هاوارد، برای اولین بار در تاریخ فیامهای بلند سینمایی، از دوربینهای آیمکس با قابلیت حمل بر روی دست، به عنوان بهترین روش برای فیلمبرداری در وسایل نقلیه، مورد استفاده قرار گرفتند.
پس از پایان فیلمبرداری، لی اسمیت، تدوینگر همیشگی نولان، برای تدوین نسخه نهایی فیلم به او پیوست. پس از تدوین و اضافه کردن افکتهای صدا، و پیش از ژانویه 2016، هانس زیمر، آهنگساز همراه نولان در چندین پروژه، کار نوشتن آهنگ برای این فیلم را آغاز کرده بود. اون متن موسیقی اصلی فیلم را نوشت، و موسیقیهای دیگر توسط لورن بالف، اندرو کاوسینسکی و استیو مازارو تهیه شدند.
بودجه تولیدی که برای این فیلم مورد استفاده قرار گرفت بالغ بر 150 هزار دولار بود که به تهیهکنندگی شرکتهای برادران وارنر، سینکپی، رتپک اینترتینمنت و دیون اینترتینمنت تهیه شد. این فیلم 107 دقیقه است، که می توان به آن لغب "کوتاهترین فیلم کریستفر نولان" تا این لحظه را داد.
یکی دیگر از نکات جالب مربوط به این فیلم اسن است که نولان در رابطه با خارج شدن هرگونه خبر یا شایعهای درباره این فیلم بسیار سختگیر بود. به همین دلیل، تا زمانی که عکسها و فوتجهای فیلم توسط خود شرکت تهیهکننده در اختیار رسانهها قرار گرفت، هیچ خبری درباره مراحل تولید این فیلم در دسترس علاقمندان نبود؛ و اگر چیزی هم گفته میشد، در حد شایعهای بود و کسی به آن استناد نمیکرد.
چندین نکته جالب درباره تولید این فیلم
اکرانهای خصوصی و حوادث پیش از اکران اصلی
پس از گذشته 2 سال پیش تولید، که در طی آن کمترین میزان اخبار و عکس و حاشیه در اختیار رسانه و مردم قرار گرفت، اولین تریلر رسمی فیلم در سال 2016 منتشر شد. از آن به بعد، و حتی کمی پیش از آن، نولان تاریخ 21 جوئیه را برای اکران آمریکا اعلام کرده بود. و باقی کشورها نیز برای اکرانی در روزهای پس و پیش آن تاریخ، اما در همان هفته، برنامه خود را هماهنگ کرده بودند.
از آنجایی که یافتن اخبار یا حتی عکسهایی مربوط به این فیلم بسیار دشوار بود، منتقدین تمامی نقطهنظرات و انتظارات خود را برپایه کارها و فیلمهای پیشین کرستوفر نولان گذاشتند. اما، حتی با دیدن تریلر یک دقیقه و هشت ثانیهای این فیلم هم میشد برداشت کرد که با کار و فیلمی فوقالعاده روبرو هستند.
این فیلم در تاریخ 13 جوییه 2017 در سالن لیسستر لندن و با حضور پرنس هری و تعدادی از بازیگران و دستاندرکاران، که شامل تام هاردی، هری استایلز، کنت برانا، سیلیان مورفی، مارک ریلنس و کریستوفر نولان بود، به اکران خصوصی درآمد. همچنین در میان مدعوین تعدادی از بازماندگان آن حادثه نیز حضور داشتند، من جمله جورج وگنر 97 ساله که در سال 1940 در فرانسه خدمت میکرد.
پیش از این اکران و در مصاحبهای، نولان از تمامی اعضای این گروه، و به خصوص بازیگران آن، تشکر کرد و گفت: "من قطعا و با تمام وجود باور دارم که این یکی از بهترین گروههای بازیگری است که در هر فیلمی ممکن است به کار گرفته شود."
پس از اکران اختصاصی در انگلستان، در تاریخ 18 جوئیه در آمریکا اکران خصوصی شد؛ اینبار با حضور تمامی عوامل فیلم، البته به غیر از نولان که در اواسط برنامه، مراسم را ترک کرد. همه بازیگران در مصاحبههای فرش قرمز بیان کردند که فیلمنامه این فیلم به صورت مستقیم برای خودشان و در پاکتی کاملا سربسته و مهر شده ارسال شده بود، و این خود نوید مواجه با پروژهای متفاوت و خاص را برایشان میداد.
طبق برنامه قرار بود که فیلم روز جمعه همان هفته در آمریکای شمالی به اکران عمومی درآید. از چندین هفته پیش از اکران جهانی، انتظارات و گمانهزنیها برای فروش اولین آخر هفته اکران فیلم مبلغی حدود 30 تا 40 میلیون دلار بود. این حتی فضای مجازی را نیز به تسخیر خود درآورده بود. اخبار و شایعات مربوط به این فیلم از چندین هفته قبل از اکران در کلیه فضاهای مجازی منتشر میشد، و از 3 تا 9 جوییه هرروز بیش از 140 هزار مکالمه جدید درباره این فیلم ردوبدل میشد.
از تحلیلهای اولیه انجام شده درباره این فیلم چنین پیدا بود که ظاهرا این فیلم مورد تحسین تمامی منتقدین قرار گرفته است. در تاریخ 17 جوییه، مقالهای در نشریه ورایتی به چاپ رسید که حاوی تحلیل چندین منتقد بود. در آن گزارش، بیان شده بود که درجه این فیلم در سایت "راتن تومیتوز" تا آن روز به 97درصد رسیده است. تقریبا تمامی تحلیلگران از تصمیم نولان بر استفاده از سه زاویه دید گوناگون و توانایی وی در کنترل هر سه زاویه بسیار شگفتزده شده بودند. همچنین، تصمیم دیگرش مبنی بر استفاده از بازیگران تازهکار نیز بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفته بود.
در این قسمت به بیان برخی از نظرات منتقدان درباره این فیلم میپردازیم.
ابتدا با خود مجله ورایتی آغاز میکنیم که در طول هفته آخر پیش از اکران اخبار این فیلم را به شدت دنبال و منتشر میکرد. پیتر دبروگ از مجله ورایتی درباره این فیلم نوشت: "اگر ساختار منشوری روایت داستان فیلم را نادیده بگیریم، این فیلم میتواند در سطح یکی از فیلمهای جنگ کلاسیک سینما باشد، فیلمهای ساخته کسانی مانند لی ماروین یا جان وین. و با این وجود، شکی در این قضیه نیست که ستاره اصلی این فیلم کسی نیست جز خود کریستوفر نولان. روش بیان قابل توجه وی در سه جهت گوناگون و متغیر رخ میدهد، سه جهت با ترتیب زمانی هماهنگ اما نه همزمان؛ تا وقتی که تقریبا در انتهای داستان به زیبای در کنار یکدیگر قرار میگیرند. او روشی را یافته اسن که بتواند این تکنیک را در خدمت بیان واقعیت مهار کند، حقیقتی که بیشتر از احساسمان هنگام ورود به سینما برای تماشای یک فیلم، عاجل و غوطهور است. این چیزی است که مخاطب از فیلم نولان میخواهد، فیلمی که به واسطه آن این استاد خلق خارقالعادهها رد پی خود در تاریخ را برای اولین بار به ثبت رسانید."
همچنین در رسانه "اینترتینمنت ویکلی" کریس ناشاواتی نوشت: "در این فیلم نولان عمداٌ پاسخ مخاطب انگلیسی به "نجات سرباز رایان" استیون اسپیلبرگ را علنی کرد. اگر بتوانید تصور کنید که 29 دقیق اول فیلم، که مربوط به حمله نورماندی را در حد یک فیلم بلند 107 دقیقهای بست دهید، این فیلم چیزی است که در انتها خواهید داشت. این فیلم درستاوردی بلندپروازانه است،؛ نه تنها به دلیل نوع داستانگویی که ما از کارگردان "ممنتو"، "سرآغاز" و "شوالیه تاریکی" انتظار داریم، بلکه بخاطر سبک سنتی و دستی فیلمسازیاش. تنها به فیلمسازی غریزی و پرخرج میتوان لغب "هنر" را داد. همچنین این فیلم، تا اینجای کار، بهترین فیلمیست که تا این روز از سال به اران درآمده است."
در مقالهای دیگر در "ایندیوایر"، دیوید ارلیچ این فیلم را بیشتر وفادار به عقاید سارتر خواند تا اسپیلبرگ، و از آن به عنوان متاعی خام نام برد که در میانه هرج و مرج به دنبال نظم است. وی گفت: "این متناقضترین فیلمی است که نولان تا به امروز ساخته است، وهمچنین بهترین فیلمش. در این فیلم نولان با استفاده از بازیگرانش با ناشناختهها بازی میکند تا طبیعت ماساواتطلب انتظار برای مرگ را به تصویر بکشد. جنگ درباره اینکه چه کسی بهتر نبرد کرده، یا اینکه سرباز پیادهای که در ساحل نرماندی کشته شده چقدر بیشتر از ژنرالی که او را برای کشته شدن به جنگ فرستاده امید و انگیزه برای زندگی دارد، نیست. به همین شکل، "دانکرک" نه ناامیدی این جوانان را قضاوت میکند، و نه شدت این ناامیدی را. درواقع، این فیلم بسیار نسبت به طب جنگ ماهیتی بخشنده دارد. همچنین نسبت به غریزه محافظت از خود، با وجود تمام فضیلتهای متحد و یکپارچه کردنش، بسیار همذاتپنداری است."
لینزی بهر در اسوشیتد پرس نوشت: " دانکرک کریستوفر نولان یک شاهکار تمام عیار است. فیلمی درخشان درباره نجات یافتن از یک حمله جنگی که در 106 دقیقه نفسگیر ساخته شده است. نولان بیننده را در قلب اتفاقات میاندازد، خواه در ساحل با بیش از 400 هزار سرباز که در صفی طویل در انتظار نیروی نجاتی هستند که ممکن است هیچگاه نیاید، یا روی آب کانال انگلیس و در یک کشتی کوچک محلی که به سمت آبهای کشور دشمن در حرکت است درحالی که سرنشینانش تنها یک پیرمرد و دو نوجوان هستند، و یا در هوا در دو فروند هواپیمای اسپیتفایر تنها که به سرعت در حال از دست دادن سوخت خود هستند. هنگامی که شما نیز به همراه سربازان، و همانطور که در کارت عنوان فیلم ذکر شده است، در انتظار رهایی و رستگاری هستید، تصویر و متن شما را در حس اضطرار، ترس، زیبایی و شکوهی نفسگیر غرق میکند."
آلونسو دورالد در نشریه رپ فیلم را چنین توصیف کرد: "کریستوفر نولان این توانایی را دارد که فیلمهای عامپسند را در حد یک اثر هنری ارائه دهد، و بالعکس؛ و شاید بتوان گفت که تا کنون به این زیبایی نتوانسته است این دو هدف را در یک فیلم به نمایش بگذارد، یعنی آنطور که در دانکرک کار کرده است. در بیان داستان نجات صدها هزار سرباز در روزهای اولیه جنگ جهانی دوم، نولان فیلمی ساخته است که از هر لحاظ نفسگیر و پرشور است؛ مطمئناٌ هدف تاثیرگذاری بر مغز و قلب بوده است، درحالی که در نهایت بیشترین تاثیر را بر روی سیستم عصبی بیننده میگذارد."
در تحلیلی دیگر، بیلج ابیری از روزنامه ویلج وویس نوشت: "تریلر نفسگیر دانکرک، فلیمی است که نقطه اوج دوران کاری کریستوفر نولان را به نمایش میگذارد، به روشی که حتی شاید خودش هم از آن بیاطلاع باشد. او داستان تخلیه نیروهای انگلیسی درسال 1940 و در اوایل سالهای جنگ را انتخاب کرده- لحظهای که در آن قهرمانان در آستانه شکست هستند، و همچنین لحظهای که به واسطه آن دیدگاه انگلستان نسبت به خود دچار تحول شد- و آن را تبدیل به داستانی کرده است که هر لحظه بر میزان دلهره و اضطرار آن افزوده میشود."
مایکل فیلیپز از شیکاگو تریبیون این فیلم را تجربهای بینظیر خواند. وی گفت: "با وجود کگمترین میزان دیالوگ میان بازیگران و بیشترین میزان صحنههای مربوط به غرق شدن در داخل و اطراف ساحل دانکرک در فرانسه در اواخر می و اوایل ژوئن 1940، این فیلم تجربهای بینظیر از عملیاتی دریایی در جنگ جهانی دوم است."
و در نهایت، برایان تروئیت در یو.اس.ای تودی گفت: "اعجاز نولان غیرقابلانکار است؛ او فیلمی جنگی ساخته است که در آن فضیلتهای انسان را به نمایش گذاشته و تحسین میکند، و در عین حال، این نکته را خاطرنشان میکند که هیچ پیروزی بدون از خودگذشتگی محقق نمیشود."
در همان روز، ورایتی مقاله دیگری منتشر کرد نوشته کریستوفر تپلی که در آن او "دانکرک" را "شاهکار کریستوفر نولان" و"یکی از بهترین تجربههای این کارگردان در بازی با زمان" خوانده بود، و در نهایت مقاله خود را به این جمله به پایان رساند: "دانکرک بدون شک یکی از شرکتکنندگان اسکار سال 2017 خواهد بود. این فیلم یکی از بهترین عناوینی است که در ژانری بسیار از یاد رفته ساخته شده، و شاید بتوان گفت که تا کنون هیچ فیلمی به مانند آن ساخته نشده است."
سایتها و نشریات سینمایی معتبر دیگر نیز مقالات بسیاری در تحسین آخری ساخته نولان منتشر کردند.
اکرانی باشکوه
گزارشات مربوط به اکرانخصوصی و اکرانهای عمومی در روزهای آتی هر ساعت بروز میشد. همه چشمها خیره به این شاهکار جدید از یک کارگردان فوقالعاده بود. اولین گزارشها مربوط به کشورهایی بود که پیش از روز جمعه اکران عمومی اولیه داشتند که شامل فرانسه، سوئد، نروژ و فنلاند در روز چهارشنبه و روسیه، کره و استرالیا در روز پنجشنبه میشد.
در اکران روز چهارشنبه، بازار کشورهای اسکاندیناوی فروشی معادل 656 هزار دلار داشتند که از این مبلغ 53 درصد کل بازار مربوط به کشور سوئد، 52 درصد کشور نروژ و 40 درصد کشور فنلاند بود. کشور فرانسه با فروشی برابر با 1.1 میلیون دلار و بر روی 668 پرده سینمایی اکران فیلم را آغاز کرد، که این مبلغ رکورد فروش فیلم پیشین کریستوفر نولان در آن کشور را پشتسر گذاشت.
در روز پنجشنبه، فیلم در 1.252 سالن نمایش داده شده و فروشی برابر با 1.6 میلیون دلار در روز اول داشت. در استرالیا 535 سالن فیلم را به نمایش گذاشتند که در نتیجه در روی اول فیلم با مبلغی بالغ بر 938 هزار دلار به فروش رفت. همینطور روسیه از پنجشنبه اکران فیلم را در 2.119 سالن به نمایش درآورد، که 641 هزار دلار فروش روز اول فیلم بود.
پنجشنبه شب، و اکران اولیه خود، فیلم با فروشی بالغ بر 5.5 میلیون دلار روبرو شد. قرار بود که روز آینده در 3.720 سالن داخلی و محلی به نمایش عمومی گذاشته شود، و استودیوی سازنده فیلم تخمین زده بود که در روزهای آخر هفته با مبلغی بالغ بر 35 تا 40 میلیون دلار به فروش خواهد رفت. همچنین در گزارشی دیگر اعلام شد که واکنش مخاطبین به این فیلم، در شب پنجشنبه، بسیار تحسینبرانگیز بوده است تا جایی که 57 درصد بینندگان به آن درجه "عالی" و 32 درصد درجه "بسیار خوب" دادهاند.
در اولین روز از اکران خود در روز جمعه، چیزی درحدود بیش از 20 میلیون دلار بدست آورد، که با وجود مبلغی که شب گذشته از اکران اولیه و نسبتا خصوصی آن جمع شده بود، انتظارات در همان حد تخمین 35 تا 40 میلیون دلار در روزهای آخر هفته باقی ماند.
اما به نظر میرسید که این مبلغ چیزی فراتر از انتظارات همه خواهد بود. در تاریخ 22 ژوئیه، ورایتی، به همراه دیگر نشریات و رسانهها، اعلام کردند ه در همان روزهای اول به مبلغ حدود 50 میلیون دلار در باکس آفیس داخلی رسیده است. به گفته سایت باکس آفیس موجو و ارقام ذکر شده در آن، در روزهای آخر هفته فیلم با مبلغ 50.513.488 میلیون دلار، تنها در سالنهای داخلی، به فروش رسید. و فروش کلی آن، در آمریکای شمالی و دیگر کشورها، به مبلغ 126.412.764 میلیون دلار رسید.
در تاریخ 26 ژوئیه، سایط فوربس گزارش کرد که به احتمال بسیار زیاد این فیلم در روز پنجم اکرانش مبلغ 7.38 میلیون دلار فروش خواهد داشت. فروبس گزارش داد: "تا کنون در سالنهای داخلی 63.8 میلیون دلار فروش داشته است." همچنین پیشبینی کرد که، با همین سرعت و رشد، این فروش این فیلم به 180 میلیون دلار خواهد رسید.
پس از گذشت حدود دو هفته از اکران این فیلم، "دانکرک" همچنان در صدر جدول فروش قرار دارد، و به احتمال بسیار سومین هفته پیروزی در این جدول را برای شرکت وارنر بروس به همراه خواهد داشت.
بدون در نظر گرفتن ارقام و اعداد جدول فروش، "دانکرک" بدون شک، شاید نتوان گفت "تنها"، ولی یکی از بهترین موفقیتهای دوره کاری کریستوفر نولان، بازیگران، دستانرکاران و شرکتهای تولیدکننداش خواهد بود. همچنین یکی از عجایب سینمای امسال به حساب میآید. فرمت فیلمبرداری 70 میلیمتری دوباره برای اولین بار پس از 25 سال استفاده شده است. بار دیگر نولان از شیوه مورد علاقهاش، یعنی بازی با زمان، در این فیلم نیز استفاده کرده است، همانطور که در دیگر فیلمهایش مانند "پرستیژ"، "ممنتو" و تا حدی "سرآغاز" دیده بودیم. بازگو کردن داستانی حماسی از یک واقعه حقیقی در تاریخ، به همراه تمامی جزئیات واقعی و یا حتی تخیلیاش، کاری نیست که در توان هر کارگردانی باشد. اما برای کسانی که کارهای این کارگردان بزرگ را دنبال میکنند، این امر چندان تعجببرانگیز نبود. تنها نکتهای که باعث تعجب بینندگان میشود میزان توانایی و استعداد و تخیل اوست که هربار و بدون استثنا مخاطبان خود را دچار شگفتی میکند.
نویسنده: ثمره خدارحمی