آیا شورای اسلامی شهر اردبیل «الهه راستگو» خواهد داشت؟ سایه تهدید این سوال از همان ساعتی که لیست امید به شکلی ضعیف و ناقص بسته و «سهمیهها» بر اصیلها ارجعیت یافتند، چون بختک بر سر این لیست سنگینی میکند. از لیست شورایعالی اصلاحطلبان اردبیل، فقط پنج نفر موفق به کسب کرسی شدند؛ اما اعضا خیلی زود، خارج از میثاقنامه لیست عمل کردند. رویا کنعانی و زهرا قدیمی به ائتلافی پیوستند که استخوانبندی اصولگرایانهای داشت. هر چندکه یعقوب هاشمی و یونس رونقی از برند اصولگرایی در جریان انتخابات بهره نگرفتند، اما هر چه باشد، آنها در نهایت درحلقه اصولگرایان قرار میگیرند.
اصلاحطلبان در ظاهر صورت خود را سرخ نگه داشتهاند؛ دلخوشی به اینکه علیرضا پوستی با ظرافت در دقایق آخر حداقل تیتر اصلاحات را بهظاهر حفظ کرده است، به نوعی چیزی جز خودفریبی نیست.
واقعیت این است که آن اقلیت اولیه نزدیک به اصولگرایان، در پی «عدم انسجام امیدیها» هم ابتکار عمل را به دست گرفتند و هم اکثریتی را شکل دادند که هر لحظه امکان دارد از دلِ آن «شهرداری اصولگرا» و نه اعتدالی بیرون آید. سید حامد عاملی گزینه اول «ائتلافِ اقلیت اکثریت شده» است که فقط یک نقطه مشترک به نام «نه به لطفاللهیان»، در غفلتی غیرقابل انکار آنها را باهم متحد کرد؛ و حال میخواهند آن همگرایی را با اجماع بر سر عاملی به سرمنزل عمارت شهرداری ختم کنند. بیشک شورای عالی اصلاحطلبان از اینکه بازی برده را واگذار کرده و اکثریتاش به اقلیت رسیده در چالش و تکاپوست است، اما سوال اینجاست که دو بانوی شورا چگونه با اصلاحطلبان به وحدت خواهند رسید؟
الان زمان به حدی تنگ شده است که فرصتی برای سرزنش یا تحلیل چرایی انشقاق لیست امید و شناسایی مقصر نیست؛ و اصولگریان چنان لحظه به لحظه بر شرایط مسلط و مسلطتر میشوند، که فقط احیای انسجام میتواند اعتبار را به اردوگاه اصلاحطلبان بازگرداند. از میان گزینههای پیشروی شورا برای انتخاب شهردار، اصلاحطلبان امید زیادی به جواد زنجانی دارند که شهردار شود، اما لیست دو شقه اصلاحات اما و اگرهایی پیشروی شهردار شدن زنجانی هم میگذارد.
اینکه قدیمی و کنعانی از این حق برخودارند تا به هر گزینه که تمایل دارند در انتخاب شهردار رای بدهند؛ حق آنهاست. اما همه این حق و حقوق برای آنها زمانی قابل دفاع است که آنها به اعتبار شخصی و نه به اعتبار لیست و اصلاحات به شورا راه مییافتند. در آنالیز آرای هر دو بانوی راه یافته به شورا که هر دو در قالب «پدیده انتخابات» آرای خوبی هم کسب کردند، نقش همراهی تاثیرگذار اصلاحطلبان با آنها بلاانکار است. اصلاحطلبان برای آنها سخنرانی کردند، نقشهراه ارائه دادند و به فربهشدن سبد رایشان کمک تاثیرگذاری کردند. اینکه آنها بگویند این آرا به واسطه اعتباری شخصی حاصل شده، دور از انصاف است. آیا به واسطه اینکه آنها «قدیمی یا کنعانی» بودند به آنها رای داده شده است؟ به بیان دیگر، اگر این دو بانو در فهرست اصلاحطلبان نمیبودند، همین میزان رای را میآوردند؟ به نظر نمیرسد که چنین باشد. هر دو تا پیش از انتخابات چه در فضای سیاسی و چه اجتماعی اردبیل آنقدر شهرت نداشتند که به اعتبار آن به پارلمان محلی راه یابند؛ چنانچه 9 نفر دیگر شورای شهر از پایگاه اعتبار و شهرت برخودار بودند. اما در مورد دو بانوی شورا، بخش اعظمی از آرا به نوعی اخلاقا و اصولا، نه به خودشان؛ بلکه به آن جریان سیاسیای که از آنها حمایت کرده، دارد.
حال این پرسش مطرح است که اگر این دو نفر تمایل دارند که حسب انتخاب شخصی خود تصمیمگیری کنند، آیا در روزی که اصلاحطلبان آنها را در فهرست خود قرار دادند، این را مشخص کرده بودند که هیچگونه تعهدی نسبت به تصمیمات جمعی و اهداف اصلاحطلبان ندارند؟ بیشک آنها مانیفست و روح حاکم بر شورای عالی اصلاحطلبان را پذیرفتهاند، مگرنه، نه در لیست جایگاهی نداشتند و شاید امروز در شورا هم جزو اعضای منتخب نبودند.
باید در نظر داشت که مردم به واسطه اهداف اعلام شده از سوی لیستامید به آنها رای دادهاند و انتظاراتی دارند. آنها هم میدانند که مدیون اصلاحطلبان هستند وعمل برحسب صلاحدید شخصی هیچگونه توجیهی ندارد. سایه "الهه راستگو" شدن بر سر این دو عضو شورا سنگینی میکند.