"چوخ سوزلرین دای لاپ تیفتیگی چیخیب "/مالک رضایی

|
۱۳۹۶/۰۸/۱۰
|
۰۷:۰۰:۰۰
| کد خبر: ۶۳۱۶۶۳

معادل فارسی مشخصی را که بتواند عمق معنای این واژه ی ترکی را برساند نیافتم.عجالتا از واژه ی"نخ نما" استفاده می کنم اما "تیفتیگ"در ترکی معنایی عمیق تر از نخ نمای فارسی دارد .

باری

 خیلی از مفاهیم ما از کثرت استعمال "نخ نما" شده است. گاهی محتوای آنرا نشانه رفته اند  و گاهی شکل و صورت آنرا .

یکی از آن مفاهیم  مظلوم "سیاست "است. ای کاش به قول دکتر سریع القلم استاد برجسته ی این علم در ایران ، کسی پیدا می شد و آنرا از کف خیابانها جمع می کرد و به کانون اصلی اش که آکادمی های علم سیاست و احزاب و ...است بر می گرداند .

گاهی گمان می کنم اطلاق "بی پدر و مادر" به آن، نه از برای بی رحم بودن آنست بلکه از  یتیم بودن  و بلا صاحب بودن این علم در ایران  است بالاخره هر چه باشد آن هم  علمیست همانند سایر علوم .

البته که این مداخلات غیر حرفه ای فقط محدود به علم  سیاست نیست به عرفان و  ادیان و به سایر معرفتها هم پر گشوده است .

 می گویند عیسی مسیح(ع)  همراه با رفیقی ساده اندیش در مسیری می رفتند.که  بر سر راه خود استخوانهایی دیدند .رفیقش گفت

از آن ورد عیسی دمانه ای که بر مردگان می خوانی به من هم بیاموز ،که صاحب این استخوانها را زنده کنم .

گفت خامش کن، این کار تو نیست

لایق انفاس و گفتار تو نیست

کان نفس خواهد ز باران پاکتر

وز فرشته در روش چالاکتر.

گیرم که این عصا را من دهم بر دست تو ،دست موسایت کو تا آن عصا را اژدها کنی و یا دوباره آنرا به عصا برگردانی !؟لیکن رفیق او از رو نرفت. عیسی رو به خدا کرد و گفت خدایا من به این چه بگویم ؟!

مرده ی خود را رها کردست او

مرده ی بیگانه را جوید رفو

نمی گوید روح و روان مرا زنده کن ،می گوید این استخوانها را زنده کن اما خدا که اصرار آن جوان خام را دید به عیسی امر کرد که آن استخوانها را  زنده کن

خواند عیسی نام حق بر استخوان

از برای التماس آن جوان.

نگو که استخوانی از یک شیر درنده بوده است .ناگهان   

از میان برجست یک شیر سیاه

پنجه ای زد، کرد نقشش  را تباه

کله اش بر کند مغزش ریخت زود

اما چه مغزی ؟!

مغز جوزی کاندرو ،مغزی نبود

بقیه ی قصه بماند ...

از قدیم گفته‌اند در مثل مناقشه نیست و آنرا برای بیان مقاصدی بکار می برند .غرض اینکه چنانچه علم  پزشکی و دامپزشکی و معماری و بنایی و چه می دانم هر چه که به آن علم می گوییم و علم است، جامعه شناسی و سیاست و حقوق و فلسفه واقتصاد و ...هم علم هستند.

فضاهای مجازی ما اکنون  سرشار از افاضات همگانی در زمینه ی سیاست گشته  است و البته گر دشنامم دهند من راضی ام ،زانکه فیضی دارد از فیاضی ام .

لیکن ای کاش یاد بگیریم  اندکی هم  به حوزه های تخصصی خود بر گردیم .هر چیزی که دم دست است ، دلیل بر این نمی شود که ما توان اظهار نظر در مورد آنرا با براهین و ادله ی کامل یافته ایم.  هیچ ایرادی ندارد که سقراط وجودمان را  احیا کنیم و گهگاهی  از واژه ی نمی دانم نیز در مواجهه با برخی موضوعات بهره گیریم.

گاهی پرگویی ما در زمینه ای، نشان دانایی ما در آن زمینه نیست بلکه نشان آنست که فعلا  بی صاحب تر و دم دست تر از آن ، موضوعی برای افاضه ی فیض و فضیلت خود  نیافته ایم

 

نظر شما
جوان سال
جوان سال
پیشنهاد سردبیر
جوان سال
جوان سال
جوان سال
پرونده ویژه
جوان سال
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته