
به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، مجتبی محمودی مهماندوست مدیر روابط عمومی هلال احمر خراسان رضوی نوشت: گاهی دل گرفته به این راحتی ها باز نمی شود و نمی شود که نمی شود که نمی شود ... راه چاره ای میجوید و بهانه ای برای این که بها پیدا کند و راهی به سوی محبوب .
زیارت هم همینگونه است ... گاهی حال دلت طوریست که از هر باب «حرم» که وارد شوی حس میکنی «بن بست» است و به درب بسته میخوری ... اینجاست که گفتهاند زیارت با تضرع باید داشت ... خشوع و زار و نزار بودن اینجا با بهاست که «راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش ...» اصلا رسم اینجا همین است! که مدعی وارد حرم نمی شود و اگر هم "اشتباهی" وارد شد تا «محرم» نشود در «حریم» یارش نمی دهند ولو اینکه ساعت ها شش گوشه ضریح را چسبیده باشد ... به تعبیر رهبری، گاهی آنها که اتصال روحی و معنوی با امام نمی یابند می خواهند جسمشان را بچسبانند ...
برای زیارت چه بسا آداب و اعمالی که برشمرده اند و چه بسا چیزها که نگفته اند، اما درست و غلط در رفتار اهل قبله مشهود است! اما وجه اشتراک همه این نکات در باب زیارت را شاید بتوان به کلیدواژه ای خلاصه کرد و آن کیمیا، همانا " ادب " است ... ادب آمدن بی ادعا و ادب سخن گفتن بی ریا و بندگی بی ادا با قلبی که همراه با عذر و عجز در برابر خالق قادر است و بی نیازی از غیر او ...
و اما بعد ... آیا به واقع اظهار تضرع و ارادت در زیارت کافیست؟! و چون به بهشت راهشان، راهمان دادند و آمدیم آیا کافیست؟! و قرار است حضرات معصوم دربست درخدمت خواسته ها و حوایج ما باشند نعوذبالله و لیست سفارشات و دعاهایمان را باید فهرست کنیم نعوذبالله و آیا آنها هیچ انتظار و توقعی از ما ندارند ... آیا جاده عشق یکطرفه است؟!
امام حسین(ع) می فرمایند : « اعلموا ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلاتملوا النعم فتتحول الی غیرک» (1) بدانید نیازمندیهای مردم که [به شما مراجعه می کنند] از نعمتهای الهی است پس نعمتها را افسرده نسازید [یعنی شاکر باشید و مبادا با رنجاندن مردم نیازمند کفران نعمت کنید] که این وظیفه خدمت رسانی به دیگران محول خواهد شد .» و در جای دیگر سیدالشهدا(ع) فرموده اند: «من نفس کربة مؤمن فرج الله عنه کرب الدنیا والاخرة » (2)
«هر کس اندوهی رااز دل یکی از اهل ایمان بزداید، خداوند متعال غصه های دنیا و آخرت او را از میان برداشته [مشکلاتش را حل خواهد نمود ]»
اصلا عرفه و حج و حسین و عاشورا، حقیقت را برای ما درس می گوید که وقتی حسین، حج را ناتمام رها می کند و از عرفات عزم کربلا می کند، باقی ماندن برای انجام حج دیگر هرچه باشد، حق نیست. حق، همان است که حسین( ع) انجام می دهد و اهل حق هم همان ها هستند که با او همراه می شوند و همدل و هم رای خود را به او می سپارند.
در ذی الحجه سال۶۰ بسیاری از حج ها ناتمام ماند، فقط کسانی حج را تمام کردند و به کمال رسیدند که با امام حق، همراه شدند و حق مطلب را در کربلا ادا کردند. در کربلایی که هنوز هم هست و تکلیفی که هنوز هم هست و حجی که هنوز هم هست و حججی ها حجت آن شدند ....
و اما این روزها بیش از هر زمان دیگری احساس می کنی که اسلام مناسکی و محدود به ظواهر و بی روح، هر چه که هست اسلام ناب محمدی(ص) نیست ... گمان میکنی که ورود به حرم یک باب اصلی دارد و آن هم باب «دل» است باب « خدمت » ... بابی که هلال احمری ها و همه خادمان بی ادعای زائران ارباب از آن وارد حرم میشوند!
1_ مستدرک الوسائل، ج 12، ص 369 .
2_ کشف الغمه، ج 2، ص 29 .