به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، استقبال زیاد مردم و مخاطبان سینما از فیلم های طنز که غالبا هم جز آثار ضعیف و گاها سخیف به شمار می آیند در چند سال گذشته زیاد شده است. این در صورتی است که در میان آثار سینمایی غیر از این ژانر، فیلم های قابل توجه و خوبی روی پرده سینما دیده می شوند. اما همچنان در میان سینماروها نادیده انگاشته می شوند و دیدن بازیگران این فیلم های طنز همواره جذابیت فراوانی را برای مردم به همراه داشته است. از دلایل پیدایش این جریان با رضا درستکار منتقد سینما به گفتگو نشستیم.
رضا درستکار منتقد سینما در رابطه با دلایل فروش آثار طنز در سینمای ایران، اظهار کرد: با عنایت به موقعیت فعلی سینما که دستخوش تعریفهایی دیگر شده است، و "جریان اصلی" سینمای ما که در اختیار تهیه کننده های تجاری ساز قرار گرفته، طبیعی است که ایشان با حرکت از پس مردم، و تن دادن به خواست و ذائقه سازی های نازل و ارزان، این نوع فیلمسازی را رواج بدهند و همه تبلیغات روی نوعی هجو روابط جاری بچرخد و هدف گیری اصلی، آن تماشاگر ساده و گذری سینما باشد. اینطوری است که عده ای می گویند ما فیلم های خنده آفرین می خواهیم و این فرصت فقط برای آثار طنز نازل فراهم است!
بازیگر ارزان و سطحی سینمای مارا هم ارزان و سطحی کرده
درستکار درباره چرایی میل به این نوع فیلمسازی می افزاید: ارزان سازی و در دسترس بودن بازیگران طنازی که خیلی هم حساسیت های هنری ندارند و اگر در آن واحد، در ده فیلم و سریال هم باشند، اهمیتی برایشان ندارد، رونقی ظاهری به این روش فیلمسازی بخشیده است. این ها سینمای ما را قبضه و تحت تاثیر شدید خود قرار داده اند و چون خودشان ارزان هستند، نهضت سینمای ارزان و کم مایه را هم رقم زده اند؛ فیلم ها به سادگی و در کمترین زمان ممکن، سرهم بندی می شوند، و چون سیستم سیاست گذاری ما با فیلم های بی مغز مشکلی ندارد، این نوع آثار با هیچ جرح و تعدیلی راهی اکران می شوند، البته شنیده ام اگر جرحی هم شود، از شدت ابتذال است و نه تفکری و چیزی دیگر.
یکی در جنگ شبانه و آن یکی فقط در کانال کولر نبوده!
وى با اشاره به اینکه بازیگران سینماى طنز، غیر از رضا عطاران و یکی دو چهره دیگر، مابقى بازیگرانی ارزان هستند و به راحتی هم در دسترس اند، گفت: بازیگر سه تا فیلم روی پرده دارد، یکی دو سریال تلویزیونی هم در حال پخش، در جنگ شبانه هم حضور یافته، و مهمان یک برنامه مناسبتی تولیدی هم هست و حتی یک نمایش هم در تالارهای نمایش دارد! یکی از این آقایان، فقط به قول خودش در کانال کولر نبود! خب این اسمش هنر نیست، یا تقاضای مردمی و چه و چه، این نامش بی هنری و ارزان بودن و در دسترس بودن و حراج زدن است! نشان می دهد که متولیان به هیچ کدام از ارزش های هنری و محتوایی اهمیتی نمی دهند! خب معلوم است که مروج چه نوع فضای فکری هستند. مدیران هم می بینند و خاموش اند، یعنی لابد از این وضعیت ایستا و چسبناک و اسفناک رضایت دارند! خود بازیگر هم که فاقد استانداردهای لازم و در اصل، بی پرنسیپ است، بنده خدا تماشاگر! معلوم است که چرا روز به روز وضعیت صنعت نمایشات ما متزلزل و ضعیف می شود.
کپی ، پیست گنج قارون در تمام فیلم های کمدی
این منتقد سینما با اعلام اینکه سه عامل براى موفقیت آثار طنز در سینماى ایران وجود دارد، گفت: سیاست گذاران و مدیران سینمایی با طنز مشکلی ندارند و خوشحال هم می شوند چون به چیزی پرداخته نمی شود و چیزی انتقال نمی یابد، دوم، تعداد زیادی از بازیگران این رویکرد سینمایی که تنبل اند و بی هنر، و البته همیشه در دسترس، بازیگرانی که به حق الزحمه ای ناچیز، تن می دهند به هر جفنگی، و سوم، مردمی که برای تفرج و گذران وقت به سینما می روند و ماهیتاً توجهی به اصالت یک اثر هنری ندارند. این دسته از مراجعان به سینما فکر مىکنند که براى رفع و رجوع خستگى خود، باید همیشه سرگرم شوند، آن هم همواره با جنازه چرخ شده فیلمفارسى دهه ٤٠ و ٥٠ ، کپی پیست از "گنج قارون" و امثاللهم، مخلوط سازى های بی سر و ته! دیدن ماشین های گرانقیمت، داشتن استخر خانگى و شخصى و تظاهر و تشویق به مصرف، شاخص های اصلی سینمای بی بنیاد طنز است. ضمناً منتقدان هم که درباره چنین فیلم های صحبت نمى کنند، در نتیجه همه چیز نور اعلی نور است.
وى در پاسخ به این پرسش که آیا نگاه و تقلید از اصغر فرهادی و ساختن زیاد فیلم های اجتماعی از دلایل دوری از این سینما و استقبال مردم از سینمای کمدی است؟ خاطرنشان کرد: فیلم های طنز را نباید فیلم هاى کمدى معرفی کنیم زیرا کمدی ژانرى اصیل در تاریخ سینما است، ژانری که ضعیف شده است. آثار طنز به تاثیر از تلویزیون و سریال های نود شبی ساخته می شوند، چون این دست از فیلم ها برآمده از همان سریال هاى تلویزیونى هستند و فاقد محتوایند، اصلا محتوایی براى عرضه ندارند که درباره آن بتوان حرف زد؛ وقتی ما با یک جریان طنز این مدلی روبه رو هستیم، از طرف مقابل آن هم با فیلم هایی خشک و عبوس طرف می شویم که به غلط خود را وامدار جریان اجتماعی یا دنباله ای بر فیلم های اصغر فرهادی معرفی می کنند! بله فرهادی موفق است، طبعاً کسانی را به صرافت تقلید می اندازد، اما جریان اصل و غیرآن، قابل تشخیص است.
وى با اشاره به اینکه رقابتى که میان فیلم های اجتماعی و طنز در سینماى ایران وجود دارد دو گرایش مشخص است، یادآور شد: ما فیلم های حادثه ای، جنایی، علمی تخیلی و انواع ژانر در سینمای خودمان نداریم، همین دو گرایش غالب اند. جامعه هم دوست دارد موضوعات را دو قطبی کند، استقلالی یا پرسپولیسی؟! بله این یک واقعیت در جامعه کنونى ایران اس؛. برای همین سازندگان فیلم های طنزآمیز بدشان نمی آید که خود را در مقابل عبوسی و تلخی قرار دهند، این طوری سودی بیشتر خواهند برد.
این منتقد سینما به اشاره اینکه اگر خیلی محترمانه درباره فیلم هاى طنز صحبت کنیم باید بگوییم که سرگرم کننده هستند و همه حکومت ها دوست دارند مردمشان سرگرم باشند، بیان کرد: این فیلم ها هم همین کار را می کنند متریال آن ها ارزان است، نیاز به هیچ فکری ندارند برای همین هر روز مثل قارچ رشد می کنند و چون هیچ چیزی را هم انتقال نمی دهند در کوتاه مدت خاموش شده و می میرند، و ... .
این منتقد در خاتمه صحبت هاى خود گفت: من به عنوان منتقدسینما، هیچ نسبتی با سینما در آثار کم مایه طنز نمی بینم و آن را فرصت طلبی و سودجویی جمعی بی هنر در مقطع حساس کنونی می دانم.
خبرنگار: هنگامه ملکی