![تکذیب ادعای تغییر مدیرکل بانک مرکزی تکذیب ادعای تغییر مدیرکل بانک مرکزی](/files/fa/news/1403/11/23/12843268_223.jpg)
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ در روزگاری که سریالها از پر مخاطبترین برنامههای سیما محسوب میشوند و مدیران سیما در جذب مخاطب رسانه ملی روی سریالهای تلویزیون به عنوان گرانترین کالای تولیدی تلویزیون حساب ویژه باز کردهاند، خیلی از مجموعهها نتوانستند مخاطب خود را جذب کنند و این ارتباط خیلی راضی کننده نبوده است.
کارگردان سریال «برادر» که مجموعه «مادرانه»، «پول کثیف» و «کیمیا» را نیز در کارنامه دارد این روزها در حالی مشغول ساخت سریال «آنام» به تهیهکنندگی اسماعیل عفیفه است که این مجموعه روی آنتن شبکه سه قرار دارد و او همزمان میتواند بازخورد مجموعهاش را از بینندگان تلویزیون بازجو باشد.
جواد افشار چند روز پیش به خبرگزاری برنا آمد تا از انتخاب فیلمنامه، کارگردانی سریال، انتخاب گروه بازیگران و... بگوید.
بخش اول این گفتوگو را از نظر می گذرانید؛
سریال آنام جزو سریالهایی است که با توجه به جنس و لحن روایت، خیلی زود مخاطب را درگیر کرد. طرح این سریال چطور به شما پیشنهاد شد؟ به نظر میرسد فیلمنامه اولیه نشان میداد این کار سنگین خواهد بود!
زمانی که یک فیلمنامه به من پیشنهاد میشود اگر به عنوان بیننده برایم جذاب باشد میفهمم در تولید، کار موفق میشود یعنی قبل از اینکه کارگردان یک کار باشم به عنوان مخاطب آن را میبینم و در دل قصه میروم. بعد از آن هم نگاه کارشناسی و تخصصی مکمل آن میشود و آن ماه عسلی که دنبالش هستیم را دریافت میکنیم. این قصه از همان ابتدا من را با خود همراه کرد. ما تلاش کردیم کار به دور از هیاهو باشد بنابراین «آنام» به ملودرامی تبدیل شد که با آرامش رویدادهای پرتلاطم خود را روایت میکند. به عبارتی لایههای زیرین قصه بیشتر از ظاهر آن تلاطم و هیجان دارد و زود با مخاطب ارتباط برقرار کرد که این برای من هم تجربه جدیدی بود چراکه در سریالها این موضوع به شکل یک سنت درآمده؛ بهطوریکه قسمتهای اولیه همه به هم باج میدهند و طول میکشد تا کار راه بیفتد ولی در«آنام» این اتفاق نیفتاد و از روز اول تیم کاری این سریال یعنی نویسنده، تهیهکننده، مشاور فیلمنامه و خودم به این نتیجه رسیدیم قصه را مقداری جلو ببریم و قسمتهایی که بیشتر به معرفی میپرداخت را کم کردیم. خوشبختانه سریال «آنام» با استقبال مواجه شد و این حاصل سالها تلاش همه ما بود.
یکی از مشکلاتی که تمام سریال های تلویزیونی در این سالها با آن مواجه هستند و لطمه هم دیدهاند بحث فیلمنامه است. اصولا قصه کاستی این روزهای درام تلویزیونی است، شما وقتی فیلمنامه «آنام» را خواندید این احساس را در قدم اول داشتید که این سریال موفق میشود؟
دقیقا همینطور است چون بعد از سریالهای «کیمیا» و «برادر» حدود 7 یا 8 فیلمنامه به من پیشنهاد شد (سریال و سینمایی) ولی نتوانستم با آنها ارتباط بگیرم. چون فکر میکردم کار نمیگیرد و تاثیرگذار نخواهد بود ولی در مورد «آنام» فهمیدم برای مخاطب تاثیرگذار و جذاب خواهد بود.
قصه و سناریوی«آنام» روی کاغذ چه فاکتورهایی داشت که آینده این اثر تلویزیونی را روشن دیدید؟
مهمترین بخش این سناریو، قصه خوب و روان، شخصیتهای جالب و جذاب که ملموس و قابل باورند و این آدمهای قابل باور، یکسری کارهای دم دستی انجام میدهند که باعث تناقض میشود و در پی آن جذابیت موضوع نیز 2 چندان میشود تا بیننده ترغیب به پیگیری داستان شود. زمانی که فیلمنامه را میخواندم نتوانستم آن را زمین بگذارم. مثل احساسی که برای فیلمنامه «کیمیا» و دیگر سریالهایم هم داشتم.
فیلمنامه سریال ازابتدا 40 قسمت بود؟
بله از اول 40 قسمت بود ولی پایان قصه را نمیتوانستیم در 40 قسمت ببندیم.
قصه شخصیتها جمع نمیشد یا رویدادها؟
رویدادها را نمیشد جمع کرد. حتی الان هم جمع کردن آن برای ما معضل بزرگی است. چون من یقین دارم سریال «آنام» را حداقل تا 100 قسمت می توان ادامه داد. ولی شرایط تولید به ما اجازه نمیدهد بیش از 60 یا 70 قسمت کار کنیم.
یعنی اگر وضعیت مالی اجازه میداد آن را ادامه میدادید؟
بله، وضعیت مالی و دورخیز ما تأثیرگذاربود، چون سیاستگذاری ما به گونهای بود که آمادگی لازم را نداشتیم و با شرایطی که بهوجود آمد فهمیدیم که به راحتی نمیتوانیم آن را جمع کنیم.
قصههای مثل سریال «آنام» شکل خیلی خطرناکی دارند. به خصوص در فینال، از این جهت که اگر مخاطب راضی نشود زحمات تیم تولید هم بینتیجه میماند!
واقعا هم همینطور است و ما این نگرانی را داریم. به همین دلیل در تلاشیم با شرایط فعلی سازمان، یک کار با کیفیت تولید کنیم و کمیت باعث نشود داستان ما ابتر بماند. در حال حاضر، طراحی خوبی صورت گرفته که امیدوارم مردم از آن راضی باشند.
در کارنامه شما سریالهای پر مخاطب متعددی دیده میشود. ولی اتفاقی که در «آنام» افتاده، روان بودن روایت است. یعنی کارگردانی به شدت مستندگونه است و کمک میکند مخاطب بیشتر درگیر زندگیها شود تا نمایش دیدن. این دکوپاژ و این تعریف ذهنی از فیلمنامه آمد یا حس کردید (در کارگردانی) بهتر است مخاطبان این تفاوت را در بخش زمان حال و گذشته ببینند؟
به این موضوع فکر کردم و برای آن خیلی زحمت کشیدم. خیلی دلم میخواست حالا که دوربینم از تهران بیرون رفته و در یک منطقه بکر و زیباست بتوانم کارم را هم به زیبایی انجام دهم. ما برای پیدا کردن این منطقه تا 70 کیلومتری مرز پیش رفتیم در حالی که میتوانستیم جایی نزدیکتر پیدا کنیم. وقتی وارد آن فضا شدم احساس کردم حالا باید یک قدم از فیلمنامه جلوتر بروم و به زندگی این آدمها نزدیک شوم که در نتیجه یک نگاه مستندگونه به قصه وارد شد. ضمن اینکه در روایت قصه به نقطهای رسیدهام که تماشاگر را با جذابیتهای کاذب سرگرم نکنم.
در داستان هم ما شاهد این هستیم که یک قصه روایت میشود و خودنمایی در کارگردانی محسوس نیست!
آنجا همه چیز انقدر ساده بود که موقعیت ایجاب میکرد این سادگی و زلالی پشت دوربین هم وجود داشته باشد. من هم در آنها جاری شدم وتلاش کردم خودم را از لایههای تکنیکی دور کنم و به لایههای زندگی آنها نزدیکتر شوم. الان هم میبینم که جواب گرفتهایم.
موضوعی که مخاطب را درگیر خود کرده این است که شما در فلاش بکهای سریال تقریبا از 90% بازیگران بومی استفاده کردهاید. این یک ریسک است، یعنی امکان دارد سریال را زمین بزند ولی ما میبینیم بازیگران خوبی هستند و میدرخشند؛ در این مورد توضیح می دهید؟
درصد خیلی زیادی از این بازیگرها با استعدادند. زمان انتخاب آنها را گلچین کردیم که غیر از آقای گرجستانی بقیه بومی آن منطقه هستند. اگر برای نقش خان هم شخص مناسبی را پیدا میکردیم قطعا انتخاب ما بازیگران بومی آن منطقه بود. این بازیگرها ما را به نگاهی که دنبال آن بودیم نزدیکتر کردند و همین باعث شد تماشاگر بتواند ارتباط خوبی با این اثر برقرار کند.
در منطقه کلیبر برای تصویربرداری دکورسازی هم کردید؟
بله، حتی یک بار در آن منطقه دکوری ساختیم که برف و زمستان آن را از بین برده بود و هر چیزی که ساخته بودیم دیگر قابل استفاده نبود.
یک نکته ای که به آن پرداختهاید رعایت فلش بکهاست، متاسفانه ایرادی که وارد فضای سریال سازی شده، مکانیکی شدن آن است به شکلی که بر اساس صحنههای موجود و فیلمنامه، کارگردان و تیم تولید همه چیز را میچینند. این فلش بکها در خیلی از سریالها آزاردهنده شده یعنی مخاطب نمیتواند گذشته و زمان حال را باور کند ولی در«آنام» این اتفاق وجود ندارد و جنس درام رعایت شده؛ این قسمت را مربوط به فیلمنامه میدانید یا به شخصیتها درست پرداخته شده که ما گذشته و آینده را به درستی میفهمیم؟
به نکته خوبی اشاره داشتید. چون یکی از نکات برجسته و میتوان گفت نقطه عطف کار، همین موضوع بود. من تاکتیکی را بیش بردم که تمام کارکترهایی که قرار است گذشته آنها را ببینیم همین چهرههای ناشناس باشند. به همین دلیل به سراغ بچههای بومی آن منطقه رفتم که شناخته شده هم نیستند. البته سعی داشتیم هنرمندانی که با این پروژه همکاری میکنند از میان بازیگرانی که کمتر جلوی دوربین هستند، انتخاب شوند. به طور مثال گلچهره سجادیه، سیامک صفری، خسرو شهباز، کورش زارعی، عبدارضا اکبری، مهرانه مهینترابی و... جزو بازیگرانی هستند که تصویر آنها زیاد روی آنتن نیست.
استفاده از بازیگران تئاتری به مذاق اهالی تلویزیون وسینما خوش آمده و کارگردانهای باهوش با این دقت در انتخابهای خود مُصِر هستند ....
بله، همینطور است. بازیگرانی که از عرصه نمایش میآیند از قدرت و توانایی زیادی برخوردارند. ضمن اینکه با توجه به شرایط مالی که سازمان دارد میتوان از بازیگران گرانقیمت پرهیز کرد. البته مخاطب هم با چهرههای جدید و کاربلد مواجه خواهد شد.
خانم گلچهره سجادیه و یک بازی روان و خوب و مخاطب پسند ....
بله، ما خیلی روی حضور خانم گلچهره سجادیه پافشاری کردیم. حتی به جایی رسیدیم که گفتم اگر این بازیگر نیاید، این نقش روی زمین می ماند. سجادیه بسیار با دقت و توجه روی نقش کار کرد. خدا را بابت این انتخاب درست شکر میکنم چون بازخورد بسیار خوبی از حضور این بازیگر را در سریال «آنام» می بینم.
وقتی سریال استارت خوبی دارد و از ابتدا با بینندهاش ارتباط برقرار میکند تماشاگر را متوقع میسازد و این اتفاق برای«آنام» افتاه است و خیلی بد میشود اگر سریال افت کند. برای این قضیه چه تدبیری اندیشیدهاید؟
این نقطههای تعلیقی که به آن اشاره شد تا پایان ادامه دارد. حتی بازیگران هم نمیدانند قسمت بعدی چه اتفاقی قرار است بیفتد. یعنی ماجرا بسیار پرتلاطم است و الان در تمامی قسمتها یا گره افکنی یا گره گشایی وجود دارد. لایه به لایه، شخصیتها و قصه ها را باز میکنیم و در قسمتهایی دوباره قصه را کور میکنیم. مطمئن باشید در چنین شرایطی تماشاگر منتظر قسمت بعدی سریال مینشیند. از قسمت 30 به بعد، یک شخصیت به قصه اضافه میشود و قصههای زیادی را با خود میآورد و این کارکتر بهانهای میشود برای ورود یک کاراکتر دیگر که تقریبا از قسمت 40 وارد میشود و این روند تا پایان به همین شکل ادامه پیدا میکند.
فاز دوم سریال برای بعد از عید روی آنتن میرود. به نظر شما این مساله به تمرکز مخاطب در پیگیری سریال لطمه نمیزند؟
این موضوع برای من بسیار آزار دهنده است. ولی اولین بار است که برای یک سریال چنین اتفاقی میافتد. چون تجربه جدیدی است باید ببینیم چه وضعیتی پیش میآید. تقریبا 40 قسمت سریال «آنام» تا آخر سال پخش میشود و ادامه این سریال بعد از تعطیلات عید، مجدد روی آنتن میرود.
چرا تلویزیون با شرایط مالی نامساعدی که دارد «آنام» را برای نوروز ادامه نمیدهد و یک سریال آماده را ذخیره نمیکند؟
این سریال هم جزو آن گزینههاست. ولی مخالف پخش سریال «آنام» در ایام نوروز هستم. چون مردم اغلب مسافرت هستند و نمیتوانند این اثر تلویزیونی را ببینند. همچنین حال و هوای سریالهای نوروزی با قصه «آنام»، که تا عید به قسمتهای درام و غمانگیز خود میرسد، همخوانی ندارد.
شما جزو کارگردانهای پرکار تلویزیون هستید و اصولا وضعیت اقتصادی موثر بر کیفیت کار را درک میکنید، آیا شما با وضعیت اقتصادی پروژه کنار میآیید و میپذیرید یا در شرایط قرار میگیرید و پیش میروید؟
نه متاسفانه کنار نمیآیم ولی فداکاری میکنم. هیچوقت حاضر نیستم به کیفیت کار ضربه وارد شود. حتی افرادی که با من کار میکنند گواه این موضوع هستند. چندین بار پیش آمده 5 ماه حقوق نگرفتیم ولی این باعث نشده ضربهای به سریال وارد شود.
ادامه دارد ...
گفتگو: مجتبی احمدی- فاطمه زاهد