به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ جعفر محمدی در عصرایران نوشت: ممکن است من یک دلال خودرو باشم که نفعام در بالا رفتن قیمتهاست. بنابراین به یکی از سایتهای خرید و فروش خودرو میروم و آگهی رایگان میدهم که یک پراید صفر دارم و ۴۰ میلیون تومان می فروشم. حالا چرا ۴۰ میلیون؟ چون دلم می خواهد سود بیشتری کنم؛ واقعاً همین!
ممکن است من صاحب یک فروشگاه اینترنتی باشم و خیلیها یا از سایت من خرید یا به قیمتهایش استناد می کنند. این را هم میدانم که خیلیها حال و حوصله رفتن به بازار و مغازه به مغازه گشتن و چانه زدن را هم ندارند. بنابراین مثلاً یک لباسشویی ۷ میلیون تومانی را ۱۰ میلیون قیمت میزنم و سپس روی عدد ۱۰ خط میکشم و مینویسم: با تخفیف ویژه ۹ میلیون تومان، برای مدت محدود!
ممکن است من دلال ارز باشم و بی آن که اسمی از من باشد، یک کانال قیمت ارز بزنم و با تبلیغات برایش عضو بگیرم و سپس هر روز بر اساس خرید و فروشی که دارم، قیمت جدیدی اعلام کنم و بدین ترتیب با بالا بردن قیمت دلار و یورو و تنها با یک موبایل و یک کانال، میلیاردر شوم.
راستش را بخواهید من، هیچ کدام از این افراد نیستم، نه تا حالا در فضای مجازی خودرو فروختهام، نه فروشگاه اینترنتی دارم و نه مالک یا ادمین کانال ارزی هستم. اما هستند عدهای که با سوء استفاده مطلق و نامردانه از فضای مجازی، قیمت سازیهای جعلی میکنند و با شایع کردن قیمتهای ساختگی و ایجاد جو روانی، روی قیمتهای واقعی اثر می گذارند.
روز گذشته یک از رسانههای داخلی عکسی از یک مرد جوان ایرانی در خارج از ایران منتشر کرد. این فرد کسی نبود جز مدیر یکی از معروفترین سایتهای اعلام لحظه ای قیمت سکه و ارز که مدتی پیش از ایران رفت و هم اکنون یک زندگی مجلل در خارج از کشور دارد. کار او این بود که سکه و دلار بخرد و بعد در سایت معروفی که داشت - و بعدها فیلتر شد - قیمت بالاتری برایش اعلام کند و بفروشد و بعد از مدتی قیمت را اندکی کاهش دهد و بخرد و دوباره قیمت را بالا ببرد و بفروشد. بدین ترتیب، پولهای هزاران نفری که به قیمتهای این سایت اعتماد میکردند، در یک پروسه مستمر، نصیب این فرد شد.
هم اکنون نیز عدهای در سلیمانیه عراق، هرات افغانستان و دوبی امارات، پروژههای مشابهی را اجرا میکنند. آنها از بیم برخورد قانونی در ایران، فعالیت خودشان را به کشورهای همسایه بردهاند و از آنجا نه بر اساس واقعیتهای بازار بلکه بر اساس دخل و خرج و خرید و فروشهای خودشان، قیمت تعیین میکنند. همین است که شب میخوابی و صبح بیدار می شوی و بی آن که اتفاق جدیدی در عالم اقتصاد یا سیاست افتاده باشد، میبینی که آنها مثلاً ۱۸۰۰ گذاشته روی قیمت دلار. دلالهای داخلی هم از خدا خواسته به این قیمتها استناد میکنند و به همین سادگی قیمتها را بالا می برند. در چنین وضعیتی، عده ای از بیم کاهش قدرت خریدشان، به بازار هجوم میبرند تا دلار بخرند و همین افزایش تقاضا، قیمت را مجدداً بالاتر می برد.
نهایت این بازی، سقوط میلیونها ایرانی به زیر خط فقر و مالتی میلیاردر شدن چند دلال صاحب سایت و کانال در افغانستان، عراق و امارات و عوامل آنها در ایران است که پولهای مردم نگران را تصاحب میکنند.
دقیقاً به همین دلیل است که با سقوط قیمت ارز در روزهای اخیر، این کانالها و سایتها، با نگرانی و اضطراب به تکاپو افتاده اند تا با قیمتسازیهای جدید، مجدداً دلار را بالا بکشند.
جالب اینجاست که آنها در تحلیلهای خود میگویند مگر چه اتفاقی افتاده که دلار پایین آمده است؟ و این در حالی است که وقتی خودشان هر روز قیمتها را بالا میبردند، این سوال را مطرح نمیکردند که مگر از دیروز تا حالا چه شده است که دلار ۲ هزار تومان بالا رفت؟
این در حالی است که دلایلی مانند توافق ایران و اروپا برای ادامه تبادلات مالی، افزایش بهای نفت، سیاستهای جدید بانک مرکزی، پایان فصل سفرهای تابستانی و از همه مهمتر، رو شدن دست قیمت گذاران جعلی در فضای مجازی علل عملی و واقعی کاهش قیمت ارز در ایران هستند.
اقتصاددانان معتقدند با توجه به واقعیتهای اقتصادی ایران و فرمولهای علمی، قیمت اصلی دلار در ایران حدود ۸ هزار تومان است و هر آنچه بیش از این باشد، ناشی از متغیرهای سیاسی و به ویژه عوامل روانی است.
از این رو، هر چه دلالان بتوانند با استفاده از فضای مجازی، قیمت را بالای ۸ هزار تومان ببرند، خواهند توانست با بازی سازیهای روانی، مازاد قیمت را به سمت حسابهای بانکی خود هدایت کنند.
از این رو، آنچه مسلم و عقلانی است این که نباید به قیمتهایی که سایتها و کانال های بی نام و نشان یا تحت تملک دلالها اعتنا کرد و سرمایه خود را در بازی آنان به باد داد. برای آنها، تنها پرینت حسابهای بانکیشان مهم است، حسابهایی پر شده از پول مردمی که در بازی دلالان قرار گرفتهاند.