
ایران کشوری است که بنا بر سرشماری سال 1395 بالغ بر 80 میلیون نفر جمعیت و حدود 21 میلیون نفر روستانشین دارد که نشان میدهد جمعیت روستایی نسبت به سرشماری سال 1390 حدود 700 هزار نفر کاهش داشته است.
بهرغم کاهش جمعیت روستایی، برای اعتبار همین تعداد میتوان اشاره کرد که جمعیت روستایی ایران از یک سو از جمعیت 10 کشور خاورمیانه و از سوی دیگر از مجموع جمعیت کشورهای لبنان، عمان، کویت، قطر و بحرین بیشتر است. بیست و یک میلیون جمعیت روستایی ایران در 62 هزار روستای کشور پراکنده هستند. مرور مشخصات جمعیتی و مکانی روستایی ایران چند نکته مهم در مقیاس ملی را بیان میکند.
نخست، از میان تقریبا 24 میلیون خانوار حدود 6 میلیون خانوار در سکونتگاههای روستایی زندگی میکنند که نشان میدهد تقریبا 25 درصد جمعیت کشور در روستاها به سر میبرند. این رقم در اوایل انقلاب بیش از 50 درصد- 3/5 میلیون خانوار روستایی از 6/7 میلیون خانوار کشور- بوده و الزاما به معنای نزول رتبه نیست.
در مقایسه بینالمللی، اعتبار درصد روستانشینی به نوع و سیاست ملی درباره روستاها وابسته است. به عبارتی اگر کشوری سیاست شهرنشینی را دنبال کند تلاش میکند این رقم را به نزدیک صفر برساند مانند کشورهای حاشیه خلیج فارس و بالعکس کشورهایی تمایل دارند جمعیت روستانشین بیشتری داشته باشند تا نیروی کار روستایی داشته و مشکلات شهرنشینی را نداشته باشند، مانند چین و بعضا هند. در هر حال وضعیت برنامه و سیاستگذاری کشور ما در این زمینه روشن نیست.
دوم، بعد خانوار روستایی در ایران در چند دهه اخیر به شدت کاهش یافته و تقریبا با نرخ شهرنشینی برابری می کند. یعنی نرخ بعد خانوار شهری در سال 1395 برابر 3/3 و نرخ روستایی 3/4 بوده است. در اوایل انقلاب بعد خانوار روستایی بالغ بر 5/2 بوده است. کاهش نرخ بعد خانوار روستایی دقیقا به معنای دگرگونی در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی جوامع روستایی و نیز ساختار فرهنگی و نهایتا دگرگونی تولید در نواحی روستایی است و هیچ توجیه موجهی ندارد، مگر آنکه گفته شود سیاست گزاری درباره سکونتگاههای روستایی مسیر مطلوبی را طی نکرده است.
بر اینها میتوان اضافه کرد که میانگین سنی روستائیان کشور از 23 سال در سال 1385 به بیش از 30 سال در سال 1395 رسیده که رقم نگران کنندهای است. ایران همواره با ساختار جمعیتی جوان شناخته می شده است و بویژه نرخهای مرتبط با جوانی جمعیت در نواحی روستایی از ساختار مناسبی برخوردار بود. تغییر پرشتاب آمارهای جمعیت روستاییان که تا حد زیادی با مهاجرت و کاهش زاد و ولد درارتباط است، و حرکات مکانی و اجتماعی جمعیت روستایی کشور طی نگران کننده و بعضا ناامید کننده از آن جهت است که همپای سایر ساختارهای اقتصادی و اجتماعی در حال دگرگونی است.
سوم، در ایران دهههای قبل 65 هزار روستا و در سرشماری اخیر بالغ بر 62 هزار سکونتگاه روستایی گزارش شده است. این رقم با توجه به تنوع محیطی و نحوه و دلیل استقرار روستاها در کنار منابع آبی، شاید به ظاهر معقولانه به نظر بیاید. اما در بطن این آمار مواردی است که حقیقت توزیع و پراکندگی سکونتگاههای روستایی ایران را بیان میکند. از میان 62 هزار روستای گزارش شده در سرشماره 1395، حدود 20 هزار روستا یعنی تقریبا یک سوم روستاهای ایران جمعیت کمتر از 50 نفر را دارند و 8500 روستا (14 درصد) از جمعیتی بین 50 تا 100 نفر برخوردارند. با اشاره و توجه مهم به این نکته که در بسیاری از کشورهای جهان، تنوع، کوچکی، توزیع و پراکندگی روستاهای کشور از مزایای سرزمینی به شمار میرود، این نکته در ایران مزیت تلقی میشود. به عبارت دقیقتر از 62 هزار روستای ایران، عملا 46 درصد در شمول برنامههای اجرایی و طرح های روستایی که با برند بالای سکونتگاههای بالای 20 خانوار در کشور ارائه میشود، قرار نمیگیرند و شاید همین در شدت یافتن تخریب و از بین رفتن روستاهای کشور موثر باشد.
چهارم، از اوایل انقلاب اسلامی تا سالهای 1395 و 1396 در روستاهای ایران اقدامات گستردهای صورت گرفته است. وزارت نیرو امروزه به دنبال شعار حذف روستای بدون برق در کشور هست و تلاش زیادی شده تا در سالهای اخیر 5000 روستای دیگر به شبکه آب سالم دسترسی داشته باشند. حتی مقرر هست تا پایان برنامه ششم توسعه نسبت آبرسانی در روستاهای ایران به 92 درصد برسد که البته چشمگیر است. بیش از 25 هزار روستای ایرانی دارای مطالعه طرح هادی شدهاند و حدود 15 هزار روستا از اجرای آن بهرهمند گردیدند. سالانه- هرچند اندک است- قدرت اجرای نوسازی و بازسازی 200 هزار واحد مسکونی در کشور فراهم شده و در حدود 34 هزار روستای کشور شورا اسلامی روستایی و دهیاری ها مستقر و فعال شدهاند.
بدیهی است در کمتر کشوری چنین توجه و اعتبار استمرار یافته و در روستاها هزینه شده است. در باب هزینه فقط اشاره شود که یک طرح هادی روستایی برای اجرا نزدیک به ده میلیارد ریال اعتبار نیاز دارد و مشابه آن سایر طرحهای روستایی هزینه زیادی از دولتهای بعد از انقلاب را به خود اختصاص داده است. یا بررسیها نشان میدهد اعتبارات تخصیص یافته به نواحی روستایی اتحادیه اروپا در سالهای اخیر چندان فراتر از اعتبارات تخصیص یافته موارد مشابه در نواحی کشور و پرداخت یارانهها نیست.
با همه احوال ذکر شده، پس از انقلاب اسلامی تحول زیادی در عرصههای روستایی صورت گرفته است. روستاها از خدمات و امکانات گسترده و متعددی برخوردار شدهاند. دسترسی به نواحی روستایی و برای روستائیان به شکل شایستهای فراهم شده و این ارتباطات نه تنها به صورت فیزیکی متحول شده، در فضای مجازی نیز چشمگیر بوده و شاید بتوان گفت در اکثر روستاهای ایران خدمات دنیای مجازی برقرار است. حتی بسیاری از دهیاریها و روستاها دارای کانالهای متعدد برای اطلاعرسانی خدمات در فضای مجازی شدهاند.
همه اینها بیانگر تحول عظیم در عرصه روستایی است. با اینحال این پرسش اساسی مطرح است با همه تحولات ذکر شده، چرا همچنان روستاها توسعه یافته نیستند و از مهاجرت روستائیان به شهرها کاسته نشده است؟ چرا همچنان روستائیان مشکلات دارند و برای رفع مشکلات مهاجرت به شهرها را مد نظر قرار میدهند؟ برای پاسخ به پرسش ها مرور چالشهای قابل تصور ضروری است.
روستاهای ایران چالشهای متعددی دارند و غالب این چالشها در حوزه کلان و سیاستگذاری است و توجه عمیق و کارشناسانه را میطلبد. از بین رفتن جایگاه روستا در فرایند توسعه ملی کشور؛ از بین رفتن رسالت و نقش روستا در نظام سکونتگاهی کشور؛ عدم توازن اقتصاد روستایی با روند اقتصادی جامعه؛ مهاجرت های گسترده گروههای روستایی، دگرگونی حیات اجتماعی کشور، حاشیه نشینی گسترده و فراگیر در شهرها، تخریب و از بین رفتن سکونتگاههای روستایی؛ عدم تعادل توزیع جمعیت در نواحی کشور، ناموزونی آمایش سرزمینی (کشاورزی- صنعت- خدمات) و نابهنجاری اجتماعی در عرصهها و سکونتگاههای روستایی مهمترین چالشهای پیش روی سکونتگاههای روستایی است و برنامهها و طرحهای توسعه روستایی نتوانسته در رفع این بنیانهای ضروری توسعه روستایی اثربخش باشد.
بدون تعارف باید گفت سکونتگاههای روستایی پس از انقلاب متحول شده است اما توسعه نیافته است. انقلاب مردم ایران در سال 1357 موجبات تغییرات گستردهای در روستاها شده است اما نتوانسته پایداری روستاها را فراهم نماید و به نظر میرسد مهمترین نقطه ضعف در این مساله، موضوع سایتگذاری درباره روستاهای ایران است.
روستاهای ایران نیازمند انقلاب در عرصه سیاستگذاری هستند.