
به گزارش خبرگزاری برنا، حالا بماند که این 300 برنامه در کدام تهران برگزار میشد که شهروندان پایتخت نشین خبری از آنها نداشتند ولی ما جهت پاسداشت این شادی آفرینی به چند نمونه از این شادیها اشاره میکنیم.
یکی از این شادیها فروختن کوهها و تبدیل شدن مناظر تهران به برجهای سر به فلک کشیده بود تا مردم ببینند میشود در کوه هم برج ساخت و بر همین اساس شاد شوند.
یکی دیگر از این شادیها فروختن تراکم در کوچه 10، 12 متری بود تا به جای دیدن آسمان ساختمان های بلند مرتبه ببینند و شاد شوند.
ایضا در ادامه شادی قبلی، چون جمعیت محلات چند برابر شده بود و پارکینگ هم وجود نداشت مردم کلی دنبال پارکینگ میگشتند و وقتی جای پارک پیدا میکردند شاد میشدند.
یکی دیگر از شادیها این بود که هنگام ساختن پل صدر، جرثقیل سقوط کند و چند نفر کشته و زخمی شوند و شهرداری حتی یک عذرخواهی هم نکند.
یکی دیگر از شادیها این بود که فضای سبز بزرگ غرب تهران را به تعاونی خلبانان واگذار کنند تا مردم شادمان از این اتفاق چندین بار تجمع و اعتراض کنند و در نهایت شهرداری بی خیال شود.
یکی دیگر از شادیها این بود که قبلا تهران باغ داشت ولی در راستای شادی آفرینی شهروندان این باغها در عرض چند سال به برج تبدیل شدند تا نفس مردم بند بیاید و خوشحال شوند.
یکی دیگر از این شادیها این بود که دور خانه پیرزن ناشنوا در اتوبان امام علی (ع) را فقط به این دلیل که پیرزن حاضر نبود با قیمت پیشنهادی شهردار خانهاش را خالی کند، خندق بکنند و بعد آن خندق را پر از آب کنند و سقف خانه سرپیرزن خراب شود و ...!
یکی دیگر از این شادیها این بود که هنگام ساخت اتوبان امام علی (ع) بدون اینکه به صاحبخانه اطلاع دهند با بولدوزر بزنند علمک ساختمان را بترکانند، ساختمان پودر و یک جوان رعنا دچار سوختگی شدید شود بعد هم غرامت این جوان را پرداخت نکنند تا در بیمارستان به دلیل ناتوانی از پرداخت هزینههای درمان حبس شود.
یکی دیگر از این شادیها این بود که عوامل شهرداری ناگهان حمله کنند به دستفروشها و بلایی سر آنها بیاورند که آن سرش ناپیدا!
یکی دیگر از این شادیها این بود که جوان معلول ذهنی را با کارتن خواب اشتباه بگیرند و او را به گرمخانه منتقل کنند و بعد که فهمیدند او معلول ذهنی است نه کارتن خواب، در گوشه ای با پیژامه و زیر پیراهن پیاده کنند و آن جوان راه خانه اش را پیدا نکند، سرمازده شود و پاهایش را قطع کنند و...!
آقای قالیباف اگر منظورش از این دست اتفاقات است که میتوانیم ساعتها در موردش بنویسیم ولی هیچکدام از اینها نه تنها شادی آور نبود بلکه نتیجهاش همان رایی بود که مردم تهران به همفکرانش در انتخابات شورای شهر تهران دادند.