به گزارش خبرگزاری برنا از ایلام ، بیشتر قتلهای استان ایلام ریشه در مسائل خانوادگی دارند که به دلیل پایین بودن آستانهی صبر و تحمل با "انتقام" همراه است و در ملأعام رخ میدهند.
یکی از دلایل آن ناکامی در ازدواجهای فامیلی و نارساییهای فرهنگی و قبیلهای و فرهنگ و گفتمان غلط "عقد دخترعمو پسر عمو را در آسمانها بستهاند یا پسر عمو حقدار دختر عموست!" که عامل بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی و در پایان قتل و یا خودکشی در استان است و پس از وقوع قتل! خانوادهی قاتل آن روستا یا شهر را ترک میکنند! و چنانچه برای حل این آسیب اجتماعی فرهنگی راهکاری کارشناسی توسط جامعه شناسان و روانشناسان اندیشیده نشود شاهد بروز و ظهور این آسیب در اشکال نوین آن خواهیم بود.
به راستی چرا در عصری که موسوم به عصر ارتباطات است ما همچنان در برقراری ارتباط و تعامل و گفتگو ناکام هستیم و آستانهی صبر و تحمل ما پایین و ادبیات ما ادبیات تهدید و ارعاب و قتل است؟
دلیل دیگر آن وجود سلاحهای گرم غیرمجاز و مجاز مثل نقل و نبات در دست مردم است که به وفور و در مراسم عروسی و تیراندازیها میتوان این زورآزمایی و شلیک مسلحانه مسالمتآمیز را شاهد بود و عملا هیچ ارادهی جدیای برای مقابله با این قاتل پنهان و آشکار شادی وجود ندارد.
مردم استان ایلام به واسطهی جنگ تحمیلی و ارتباط مستقیم و مستمر با انواع سلاحهای جنگی و شکاری، با این ابزار جنگی آشنایی دارند و اما بایستی گفت این سلاحهای کشتار فردی در پایان جنگ و در سال ۶۷ میبایست تحویل نهادهای نظامی میشدند که نشدند!
عکسهای یادگاری با انواع سلاحهای جنگی و شکاری و انتشار آنها در فضای مجازی و شکستن قبح شلیک! نوعی دهنکجی به قوانین مربوط به حمل و نگهداری سلاح شکاری و جنگی است که نیاز است دستگاه قضایی و نیروی انتظامی با این امر با شدت بیشتری برخورد نمایند.
بیتردید اولین نکتهای که نهادهای نظامی بایستی در اجرای آن همت گمارند ممنوعیت تیراندازی در مراسم عروسی است و دومین نکته نیز اجرای قانوع منع نگهداری این نوع سلاحهای جنگی و شکاری در منزل یا خودرو است.
ما نمیتوانیم برای هر فردی یک سرباز به عنوان نگهبان قرار دهیم اما میتوانیم ابزار قتل مثل سلاح و ابزار خودکشی مثل قرص برنج را از دسترس مردم دور نگهداریم تا چنانچه پدری یا پسری خشمگین شدند اولین ابزار ابراز عصبانیت آنها سلاح کلاشینکف یا سلاح شکاری و کُلت و قرص برنج نباشد.
قتل یک طلبه در همدان و قتل فجیع جوانی در خیابان خرمشهر شهر ایلام در حضور مردم نوعی خشونتطلبی اجتماعی است که میطلبد قانونگذار برای مُخلین نظم و امنیت عمومی که با سلاح گرم و سرد اقدام به همآورد طلبی و ابراز وجود میکنند به شدت برخورد نماید.
دستگاههای پرتعداد فرهنگی نیز که بودجههای کلان کشور را صرف هزینهی بنرها و پوسترهای فاقد پیام مؤثر میکنند از بسترهای موجود رسانهای از جمله رسانههای مجازی و صدا و سیما جهت تقویت بنیههای فرهنگی و آموزههای انسانی بهره گیرند که جامعه بیش از این دچار سوءقصد نشود.
بها دادن و رویآوردن قشر جوان و کمسواد جامعه در نبود شغل، امکانات شادی و نشاط و تفریح سالم به فرهنگ تنپروری به جای اندیشهورزی و همچنین ارزش شمردن قدرتطلبی و عربدهکشیهای ایلیاتی و خیابانی و رغبتنشاندادن به لاتپروری( تتلوها و مرادیها ) و اوباشمندی به جای عشقورزی و افتخار به مفاخر علمی و فرهنگی کشور نشان از این امر دارد که جامعهی ایرانی بستر مناسبتری برای ابراز غلیانات درونی و مسائل روانی در سطح خیابان و کوچه و خشونتهای ذاتی به مانند قتل و زورگیری و سرقت مسلحانه و...!، است تا فرهنگ کار و تلاش و ورزش و زندگی آرام.
چنانچه مدیری به اشتباه در سمتی گمارده میشود، سلاحی به غلط در دسترس یک خانواده قرار میگیرد، آقازاده با رانت استخدام میشود، فرزندی بدون آرامش از منزل خارج میشود، جوانی بیکار در خیابان تردد میکند، مغازهداری گرانتر میفروشد و صدها مورد دیگر، نوعی سوءقصد پنهان به جامعهی امروزی هستند که قتلهای وحشیانه و در ملأعام دیروز و امروز همدان و ایلام حاصل همین سوءقصد به حال جامعه محسوب میشوند که فقط صفحهی حوادث جام جم را پر رونق میکند!
قطعاً آثار این قتلهای خشن توام با زورآزمایی و گستاخی غیر مدنی در جامعه تا ماهها در ذهن و روان مردم وجود خواهد داشت و نباید به سمتی برویم که هر شهروند یک خودکش یا قاتل بالقوه باشد