
به همین منظور خبرنگار برنا، با چند تن از اهالی سینما و تلویزیون درباره دنبالهسازی بر سریالهای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانید.
تلویزیون در دنبالهسازی کاملاً شکست خورده/ نبود ایده و نیرو ما را مجبور به دنبالهسازی میکند نه قصههای جذاب/ موضوع سریالهایمان بسیار محدود شده/ سواد و فرهنگ بصری مردم کم شده است
حسین گیتی، منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار برنا اظهار داشت: دنبالهسازی از همان ابتدای پیدایش سینما رواج داشت و برخی فیلمها بر پایه قصهای که داشتند ادامه پیدا میکردند و برخی نیز شخصیتهای خود را در قصههای دیگر ادامه میدانند. آن زمان بازیگران، فضا، دکور و ابزارهای ساخت محدود بودند و این یکی از دلایل دنبالسازی بود که در نهایت با پیدایش تلویزیون دنبالهسازی در قالب سریال به تلویزیون سپرده شد و کمتر در سینما این اتفاق رخ داد.
گیتی خاطرنشان کرد: سریالسازی در کشورهایی که نگاهی ویژهتر به سینما دارند با برنامهریزی دقیقتری صورت میگیرد. در کشوری مثل آمریکا که سریالهای پرطرفدار بسیاری ساخته از همان ابتدا برنامهریزی برای فصلهای بعدی سریال و حتی زمان پخش وجود دارد اما در کشور ما یک سریال آغاز، میان و پایان دارد و پس از اینکه این سریال پخش شده، به پایان میرسد و احتمالاً با بازخوردی نسبتاً خوب مواجه میشود سازمان صدا و سیما به همراه عوامل ساخت آن به فکر ساخت فصل دیگری از سریال میافتند و سریال دیگری با همان بازیگران، همان مضمون و عوامل میسازند که کمتر تفاوتی با فصل اول دارد دوباره روی آنتن میرود.
وی افزود: با نگاهی جدیتر به سریالهای دنبالهدار سالهای اخیر تلویزیون میتوان به این نکته پی برد که این سریالها اکثراً از جنبههایی غیر از جذب مخاطب برای تلویزیون اهمیت داشتهاند. ما به خاطر قصههای خوب و موضوع جذاب سریالها را ادامه نمیدهیم، سریالهای تلویزیون معمولاً به دلیل کمبود نیرو و ایده ادامه پیدا میکنند و فصلهای بعدی معمولاً بسیار بدتر و یا نهایتاً در یک سطح ساخته میشوند.
این منتقد در ادامه تصریح کرد: وقتی از جوانان با استعداد کشورمان که سرشار از ایدههای جذاب و ناب هستند استفاده و حمایت نمیشود و همه چیز بر پایه روابط شکل میگیرد مطمئناً تنها راه نجات تلویزیون از نابودی کامل استفاده از راههای امتحان شده، است و بسیاری مواقع شاهد هستیم که یکی از این راهها آب بستن به داستان سریالهای محبوب است که شاید نسبت به دیگر سریالها جذابیت بیشتری دارد اما با کش دادن قصه مطمئناً سریال به اثری بسیار خستهکننده تبدیل شده است.
گیتی با اشاره به سریالهای سالهای اخیر تلویزیون گفت: در دهه 60 سریالهای تلویزیون محتوا محور و اخلاق مدار بودند و آثار بهتری را شاهد بودیم، کم کم در دهه 70 موضوعات به سمت مسائل عرفانی رفت که بسیار کلیشهای، سطحی و شعاری و برای مخاطب آزاردهنده بودند و این سالها نیز موضوعات بسیار تکراری و سازندگان از تنبلی و نگاه اقتصادی به موضوع و تلاش برای رسیدن زودتر به سرمایه بیش از هر چیز به این فکر میکنند که سریال در لوکیشنهای محدود و با سرعت بالا ساخته شود تا به آنتن رسیده و تبدیل به پول شود. به همین دلیل در این شرایط کاملاً طبیعی است که کیفیت آثار تلویزیون بسیار پایین بیاید. به نظر من تلویزیون در زمینه سریالسازی کاملاً شکست خورده و دنبالهسازی در این شرایط کاملاً محکوم به شکست است.
وی در ادامه این بحث اظهار داشت: نبود سانسورهای عجیب و غریب و باز بودن دست سازندگان برای تولید یکی از عوامل مهمی است که باعث شده تا موضوعات در سریالهای خارجی گستردهتر باشد و در نتیجه تازگی و جذابیت بیشتری در آثار آنها به چشم میخورد که منجر به ساخت منطقی دنباله سریالها میشود. در دنبالهسازی سریالهای آمریکایی برنامهریزی وجود دارد و عوامل یک اثر تلویزیونی با پایان و قطع پخش به فکر نوشتن فیلمنامهای بر ادامه داستان به هر شکلی که ممکن است نیستند. این روند موفق که حاصل برنامهریزی دقیقی است تنها در سینما و تلویزیون آمریکا به چشم نمیخورد، ما شاهد هستیم که تلویزیون ترکیه و بسیاری از کشورهای اروپایی نیز با سریالهایی بالغ بر 300 قسمت مخاطب را هر شب پای تلویزیون نشانده و دیده میشوند.
این منتقد تصریح کرد: متأسفانه در تلویزیون ما زد و بندهای بسیاری وجود دارد که افراد بر اساس شایستگیشان در جایگاهی که مستحقش هستند قرار نمیگیرند. ما استعدادهای بسیاری داریم که اگر به آنها میدان داده شود میتوانیم باز هم شاهد سریالهای جذاب و دیدنی در تلویزیون باشیم. من به شخصه شاهد سریالسازی و مدیریت شبکههای تلویزیون توسط اشخاصی هستم که حتی تفاوت بین مدیر تولید و تهیهکننده را نیز نمیدانند و همین مسأله باعث شده در سالهای اخیر سواد و فرهنگ بصری مردم ما کم شود.
وی در پایان این بحث اظهار داشت: از حدود 14 سال پیش تا امروز با رواج استفاده از گوشیهای موبایل فرهنگ تصویری مردم پایین آمد و مسئولان نیز با بیاطلاعی توجهی به این مسأله نکردند و مردم با دیدن تصاویر کوچک در صفحه نمایش گوشیهای موبایل نماهایی در کمپوزیسیون مناسب را فراموش کردند و فیلمهای سینمایی را معمولاً در تلویزیون دیدند و با وجود عوامل مزاحم در خانه هنگام دیدن یک فیلم اتفاقی که در سینما رخ میدهد را تجربه نکردند و انتظار و سلیقه مردم بسیار پایین آمد و باعث شد که امروز هر سریال ضعیفی توسط سازندگانش با استقبال مردم در توهم یک اثر خوب قرار بگیرد.
سریالسازی در ایران هیچ ربطی به قواعد رایج در دنیا ندارد/ گاه عواملی فرامتنی در ساخت فصلهای بعدی سریالها دخیل هستند/ تنوع سریالها در تلویزیون ما بسیار کم است
حامد عنقا، تهیهکننده و نویسنده سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار برنا اظهار داشت: من از مخالفان جدی دنبالهسازی اجباری سریالهای تلویزیونی هستم. بهطور کل وقتی باید دنباله یک سریال ساخته شود که آن اثر جذابیت لازم را داشته باشد و در غیر این صورت این اتفاق نباید بیفتد.
عنقا خاطرنشان کرد: در ساخت سریال «بر سر دو راهی» بسیاری از ما خواستند که فصل دوم این سریال را نیز بسازیم اما من مخالف این اتفاق بودم هر چند که اولین سریال چند فصلی پس از انقلاب را که «قلب یخی» نام دارد، من نوشتم اما به طور کلی با دنبالهسازی مخالف هستم. در ساخت «قلب یخی» نیز باید بگویم ما از یک الگوی جهانی در فصلبندی اثر استفاده کرده بودیم.
وی افزود: با نگاهی به سریالهای روز دنیا میبینیم بسیاری از این سریالها در چند فصل ساخته میشوند و هیچ مشکلی ندارد و همه از آن استقبال میکنند اما این آثار در ساز و کار متفاوتی ساخته میشوند. در شبکههای کابلی، IPTV یا عمومی قراردادهای مالی مشخصی هنگام ساخت یک سریال با کمپانیهای بزرگ بسته میشود که ابعاد اقتصادی گستردهای در ساخت این سریالها مدنظر قرار میگیرد اما در کشور ما آن فرایند تجاری مرسوم در دیگر کشورها وجود ندارد.
این نویسنده در ادامه گفت: در سریالهای مطرح هالیوودی که امروزه همه مردم دنیا درگیر آنها هستند سازندگان با دقت بر موضوعات، کاراکترها و اسم سریال نشانهها و برندهایی به وجود میآورند که جنبههای تجاری این آثار بسیار پر رنگ میشود و اگر یک اثر از نظر اقتصادی نتواند موفق عمل کند معمولاً ساخت و تولید آن متوقف میشود. اکثر سریالهای تلویزیونی برای محدوده جغرافیایی مشخصی ساخته میشوند که مخاطبان اصلی آنها در همان محدوده قرار دارند اما به لطف اینترنت و سایتهای دانلود فیلم، دسترسی به سریالها برای همه مردم در همه جای دنیا آسان شده وگرنه به عنوان مثال بسیاری از کشورهای دنیا هنوز موفق به دیدن فصل جدید سریال «بازی تاج و تخت» نشدهاند. منظور من از ارائه این توضیحات این است که بررسی دقیقی بر مخاطب شناسی و مسائل اقتصادی آثار صورت میگیرد و ساخت یک سریال به موفقیت آن در فروش نیز بستگی دارد اما در کشور ما این قواعد اصلاً وجود ندارد و ما نمیتوانیم سریالسازی در آن سوی مرزها را ببینیم و بدون تقویت زیرساختها به تقلید از آنها بخواهیم سریالهایی در چند فصل بسازیم.
نویسنده سریال «پدر» خاطرنشان کرد: اینکه فصلهای بعدی یک سریال بر اساس چند قسمت پایلوت یا در واقع آزمایشی ساخته میشود میتواند روالی منطقی و درست باشد. زمانی که سریال «Breaking Bad» ساخته میشد همزمان با این سریال یک مجموعه تلویزیونی با موضوع مواد مخدر در حال پخش بود که نویسنده «Breaking Bad» احساس کرد ساخت سریالی با موضوع اعتیاد میتواند بیمورد باشد و سریال به شکلی که امروز میبینید ساخته شد که توانست جزو محبوبترین سریالهای جهان باشد. توجه به فضای اجتماعی، زمان پخش، سریالهایی که همزمان در حال پخش هستند و... میتواند در موفقیت یک اثر تأثیرگذار باشد و نباید بدون توجه به این موضوعات به سمت ساخت یک سریال رفت.
عنقا در ادامه اظهار داشت: سریالهای زیادی را میتوان نام برد که کمپانیهای بزرگی برای ساخت آنها اقدام کردهاند اما به دلیل عدم موفقیت در جذب مخاطب یا مسائل دیگر ساختشان کنار گذاشته شده است و قصه به طور کامل نیمهکاره مانده است. وقتی مسائل اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار است تولید فصلهای بعدی سریال مطمئناً در شرایطی که تعداد مخاطبان به حد نصاب نمیرسد منتفی میشود.
این فیلمنامهنویس در ادامه گفت: دنبالهسازی سریال در صدا و سیمای ما هیچ ارتباطی به استانداردهای رایج در دنیا ندارد. گاه ما شاهد هستیم که یک سریال اگر حتی مخاطبی نداشته باشد نیز ساخته میشود و پخشش در چند فصل ادامه دارد. همین روزها سریالهایی را میتوانیم در تلویزیون ببینیم که فصل دوم در حال پخش است در حالیکه فصل اول آن را یادمان نمیآید. به جز سریال «پایتخت» که یک استثنا بود هیچ سریالی را در تلویزیون ایران نمیتوان نام برد که در فصلهای بعدیاش موفق عمل کرده و پر مخاطبتر از فصلهای قبلی بوده. از طرفی میزان تنوع سریالها در تلویزیون ما بسیار کم است و مردم حق انتخاب چندانی ندارند و سازندگان سریالها رقابت چندانی را نیز احساس نمیکنند.
وی افزود: همانطور که اشاره کردم نکته عجیب درباره تلویزیون ما این است که سریالی در فصل اول ساخته میشود ولی توجه مخاطبان چندانی را به خود جلب نمیکند، سپس ساخت همین سریال در فصل دوم و سوم نیز ادامه دارد. دلیل این اتفاق را فقط مسئولان میتوانند بیان کنند. من به شخصه نمیتوانم دلیلی بر ادامه تولید یک سریال پیدا کنم که مخاطب ندارد. اگر بخواهم خود را در جایگاه یک مدیر یا مسئول قرار دهم دلیل این اتفاق ضرورت بیان برخی مسائل و مضامین است. در کشور ما گاه به دلایلی خارج از متن با توجه به مسائلی اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی یک سریال هرچند که شاید مخاطب چندانی ندارد در فصلهای بعدیاش ساخته میشود. معمولاً در این شرایط توجه بیشتر به مفهوم و مضمون اثر معطوف شده و اهداف دیگری در پخش سریال دنبال میشود.
عنقا در ادامه این بحث اظهار داشت: اگر ما بخواهیم سریالی را با این نگرش که در فصلهای بعد ادامه دهیم، جلوی دوربین ببریم باید به مسائل بسیاری توجه داشته باشیم. دلیل دیده شدن یک اثر تلویزیونی تنها به کیفیت آن در قصهگویی نیست. عوامل بسیاری هستند که بر دیده شدن یا دیده نشدن یک اثر تأثیر میگذارند. شاید یک سریال از هر نظر اثر قابل توجه و خوبی باشد اما در زمانی نامناسب پخش شده و مورد توجه قرار نگیرد. به عنوان مثال امسال سریالهای نوروزی تلویزیون آثار خوب و قابل توجهی بودند اما با توجه به اتفاقات تلخی که در کشورمان رخ داد و سیلهای ویرانگری که مردم کشورمان را درگیر کرد سریالها کمتر دیده شدند در صورتیکه مطمئناً در شرایط عادی تمام سریالها میتوانستند آثاری باشند که مورد توجه مخاطبان بسیاری قرار میگیرند.
نویسنده مجموعه تلویزیونی «نردبام آسمان» در پایان گفت: نمیتوان وضعیت سریالسازی کشورمان را با دیگر کشورها مقایسه کرد. به هر حال در کشور ما برای ساخت آثاری مثل آثار تلویزیونی و سینمایی مسائلی غیر از مسائل اقتصادی و هنری نیز مطرح هستند و از طرفی شرایط ما با دیگر کشورها بسیار تفاوت دارد. شاید بهتر است این موضوع را بیش از این مورد بررسی قرار داد تا کمتر شاهد ساخت سریالهای بودجه بر باد ده باشیم.
در صورت استقبال مردم دنبالهسازی بر یک سریال اتفاقی مثبت است / نباید کیفیت را فدای کمیت کرد / گاه محتوا بر جذابیت قصه ارجحیت دارد
بهروز مفید تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا اظهار داشت: بحث سری کاری و تولید سریالها در فازهای مختلف پس از استقبالی مطرح میشوند که از سوی مردم صورت میگیرد. اگر یک سریال در فاز دوم خود بتواند با یک منطق که ظرفیت داستان، آن را مشخص میکند ادامه داشته باشد حتی اگر عوامل تولید سریال پیش از شروع ساخت به این مسأله فکر نکرده باشند ساخت سریال در فازها و فصلهای بعدی میتواند اتفاق خوبی باشد.
مفید خاطرنشان کرد: سال گذشته سریال «محکومین» به تهیهکنندگی من ساخته شد و سپس سازمان صدا و سیما به دلیل استقبال از این سریال پیشنهاد تولید فاز بعدی را داد و با وجود اینکه ما چنین قصدی نداشتیم ساخت «محکومین 2» اتفاق خوبی بود که به نظرم سریال خوبی ساخته شد اما نکته جالب توجه این است که سریال «محکومین» در ساختاری اپیزودیک تولید شده که یک قصه مشخص را دنبال نمیکند و موضوع سری سازی در سریالهایی که قصهای منسجم دارند تا حد زیادی فرق میکند.
وی افزود: در هر صورت ساخت یک سریال در فازهای بعدی حتی اگر پیش از ساخت پیشبینی نشده باشد در صورتی که سریال خوبی ساخته شود و مردم از آن استقبال کنند میتواند اتفاق مثبتی باشد و هیچ ایرادی ندارد و بعید میدانم اگر سریال در فصل اولش مورد استقبال قرار نگیرد عوامل تولید و سازمان صدا و سیما علاقهای به ساخت فصل بعدی آن داشته باشند اما گاه نکات دیگری نیز مدنظر قرار میگیرد که شاید برای بسیاری جای سوال داشته باشد که چرا یک سریال با وجود عدم استقبال مخاطبان در فازهای بعدی ساخته و پخش میشود.
این تهیهکننده در ادامه این بحث گفت: سازمان صدا و سیما وظایف بسیاری دارد که برای آن تنها سرگرمکننده بودن یک سریال حائز اهمیت نیست. یکی دیگر از مسائلی که مورد توجه تلویزیون است توجه به محتوای آثار از جمله سریالها و برنامههای تلویزیونی است. شاید یک سریال چندان مورد توجه مخاطبان قرار نگیرد اما مضمون و محتوایی که آن اثر دارد نیاز روز جامعه باشد و سازمان از ساخت آن حمایت کند. مطمئناً یک سریال ارزشمند و با محتوا که تنها 10 یا 20 درصد مردم آن را دنبال میکنند جزو آثاری است که تلویزیون ترجیح میدهد ساختش ادامه داشته باشد و در اینجا مسألهای مهمتر از سرگرمی و استقبال وجود دارد که به سیاستهای تلویزیون ما برمیگردد که گاه محتوا بر جذابیت قصه ارجحیت دارد.
تهیهکننده مجموعه تلویزیونی «هشت و نیم دقیقه» در پایان اظهار داشت: بحث دنبالهسازی بر سریالهای تلویزیون موضوع مهمی است که باید با کارشناسی دقیقتری دنبال شود. به نظر من محتوای آثار، خود جزو مباحث مهم است اما یک سریال تلویزیونی در هر صورت نیاز به مخاطب دارد و مسئولان باید به این مضوع نیز توجه کنند. من به شخصه با دنبالهسازی بر سریالهایی که مردم از آن استقبال میکنند مشکلی ندارم اما این دنبالهسازی باید به گونهای باشد که سریال بتواند نظر مردم را مثل فصل اولش جلب کند. متأسفانه برخی مواقع برای پر کردن آنتن و طولانی کردن سریال ما شاهد هستیم که یک سریال خوب با قصهای جذاب که میتوانست در 30 قسمت روایت شود را به 60 قسمت کشاندهاند و قصهاش آنقدر طولانی شده و به قولی کش آمده که دیگر جذابیتی ندارد. نباید کیفیت را فدای کمیت کرد و در ساخت سریالهای طولانی در چند فصل باید به ظرفیت فیلمنامه و قصه توجه داشت.
مشروعیت ادامه یک سریال به نظر مردم برمیگردد/ موفقیت فصل اول تضمینی بر موفقیت در فصول بعدی نیست/ مخاطبان امروز فریب نمیخورند
رضا صائمی، منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: زمانی ساخت فصل دیگر یک سریال ضرورت پیدا میکند که آن اثر بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و مخاطبان نیز ادامه این سریال را مطالبه کنند و در غیر اینصورت وقتی سریال پتانسیل ادامه دادن ندارد و یا مخاطبان نیز میلی به دیدن ادامه داستان سریال ندارند، لزوم ساخت از بین میرود و دلیلی بر ساخت سریال در فصلهای بعدی نیست.
صائمی خاطرنشان کرد: سریال «پایتخت» یک استثنا در تاریخ سریالسازی کشور بود که برای اولین بار به فصل پنجم رسید و تقریباً از همه فصول آن استقبال شد. «پایتخت» این قابلیت را داشت و مخاطب با آن ارتباط خوبی برقرار میکرد و پتانسیل ادامه دادن در قصه و کاراکترها وجود داشت. برای دنبالهدار شدن یک سریال تنها نظر مخاطب است که میتوان تأیینکننده باشد.
وی افزود: بارها در تلویزیون شاهد بودیم یک سریال ساخته شده، مردم از آن استقبال کردند، مسئولان و عوامل نیز با این تصور که بازار گرم بوده و حال میشود با همین اثر که نظر مردم را به خود جلب کرده مخاطبان بسیاری را پای تلویزیون کشاند دست به ساخت سریال زدهاند اما به هیچعنوان هیچ استقبالی از فصل دوم اثر نشده و سریال با ریزش شدید مخاطبان خود مواجه شده است. مطمئناً موفقیت یک سریال در فصل اول تضمینی بر ادامه موفقیت آن در فصلهای بعدی نیست و برای ساخت ضرورت مخاطبشناسی و در نظر گرفتن پتانسیل فیلمنامه مسأله بسیار مهمی است.
این منتقد در ادامه اظهار داشت: حتی در سریالی مثل «پایتخت» که در فصل چهارم آن در ماه رمضان پخش شد، وقتی قصه در 30 قسمت روایت شد و عوامل کمی شتابزده به سراغ ساخت آن رفتند همین سریال پر طرفدار نیز با ریزش مخاطب مواجه شد و این نشان میدهد حتی برای سریالی که در چند فصل توانسته طرفداران بسیاری داشته باشد تضمینی بر موفقیت فصلهای بعدی نیست و حتماً فیلمنامهنویس و کارگردان باید به حفظ و جذب مخاطبان توجه داشته باشند، همین اتفاق برای سریال «زیر آسمان شهر» نیز افتاد و این سریال که حتی طرفداران بیشتری نسبت به «پایتخت» داشت در فصل دوم بسیار ضعیف و در فصل سوم با حداقل مخاطب خود رسید.
صائمی خاطرنشان کرد: اگر قصه یک سریال خوب باشد و شخصیتهای آن جذاب باشند، همگی عضوی از حافظه و خاطره جمعی مردم جامعه میشوند و این اتفاق میتواند در یک فصل نیز رخ دهد و نیازی به ساخت سریهای بعدی نیست. بحث سریسازی درباره سریالهای طنز و جدی متفاوت است، در سریالی مثل «ستایش» که اثر چندان خوبی نبود فصل اول نسبت به فصل دوم مخاطبان بیشتری دارد. این اتفاق درباره سریال «شهرزاد» نیز در شبکه نمایش خانگی رخ داد. عوامل ساخت این سریال با دیدن بازخوردها و استقبال مردم تصمیم گرفتند فصلهای بعدی آن را نیز بسازند و همه شاهد بودیم که فصل دوم «شهرزاد» نتوانست نظرات چندانی را به خود جلب کند و با افتی مشخص در قصه روبرو بود.
وی تصریح کرد: متأسفانه مجموعهای که با استقبال مخاطبان روبرو میشود به یک دکان تبلیغاتی تبدیل میشود و سریع کیفیت کنار رفته و درآمدزایی مسأله اصلی میشود اما در نهایت مردم هستند که میتوانند تأیینکننده ماندگاری یا عدم ماندگاری یک اثر باشند. مشروعیت تداوم یک سریال تنها به نظر مخاطبان برمیگردد و با آب بستن به یک سریال پر طرفدار حتی خاطره خوشی که مردم از دیدن آن دارند را نیز از بین میبرد. مخاطبان امروز بسیار باهوش هستند و فریب نمیخورند.
این منتقد در ادامه این بحث تأکید کرد: با ارائه یک طرح به صداوسیما و ساخت آن در فصلهای متعدد که شاید سه سال زمان ببرد شاید درآمد برخی از افرد سودجو تأمین شود اما اثرشان در تاریخ سریالسازی ایران جایی نخواهد داشت و مردم نیز مطمئناً از نگاه کاسبکارانه آنها مطلع میشوند. ما در سالهای اخیر تعداد سریالهای شکست خوردهمان از سریالهای موفق بیشتر بوده و اگر بخواهیم نگاهی کارشناسی و دقیق داشته باشیم مشکل اصلی سریالها و فیلمهای ما قصهگویی است.
صائمی در پایان گفت: به طور کلی نه موافق دنبالهسازی هستم و نه مخالف. ادامه یک سریال در فصلهای بعد شروطی دارد که در صورت وجود آنها میتواند ساخت فصلهای بعدی اتفاق خوبی باشد. اینکه عوامل تولید یک مجموعه تلویزیونی از همان ابتدا با این رویکرد به سراغ ساخت اثر بروند که در فصلهای بعد آن را ادامه دهند ریسک بالایی دارد و بهتر است پیش از شروع ساخت کارشناسان و فیلمنامهنویسان در فیلمنامه اثر دقت داشته باشند تا با ساخت سریال و جذب نکردن مخاطب بودجه صدا و سیما را از بین نبرند.
دنبالهسازی بر سریالهای بیمخاطب نشان از اولویت نظر مدیران نسبت به نظر مردم است/ تلویزیون در مرحله افول و ضعف قرار دارد/ فاصله مردم و مدیران رو به افزایش است
مسعود بهبهانینیا، فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: معمولاً اگر طراحی فیلمنامه بر اساس یک سریال بلند باشد شخصیتپردازیها و ساختمان داستان بر همین اساس بنا میشود و فیلمنامهنویس میداند که قصه تا کجا میرود و محوریت آن بر چه اساس است. این اتفاق در کشورهای دیگر هم رخ میدهد و نوشتن فیلمنامه بر همین اساس صورت میگیرد.
بهبهانینیا خاطرنشان کرد: در سالهای اخیر با توجه به سریالهایی که در جهان ساخته شده، تمایل مردم به مجموعههای تلویزیونی طولانی بیشتر است و لزوم ساخت سریالهای بلند ساختمان قصه و چینش شخصیتهاست که باید به گونهای باشد که امکان ادامه دادن فیلمنامه و قصه در فصلها و فازهای بیشتر وجود داشته باشد و نمونه موفق این اتفاق در کشور ما سریال «پایتخت» است.
وی افزود: در سریال «پایتخت» کاراکترها به نوعی توانایی دارند که با قصههای متفاوت مخاطب را همراه کنند ولی در باقی آثار دنبالهدار ما در بحث مجموعههای تلویزیونی این اتفاق رخ نداده و معمولاً فصلهای بعدی سریالهایمان بسیار ضعیفتر از فصل اول هستند اما از آنجا که فصل اول با استقبال خوبی همراه بوده و مدیران ما علاقه به استفاده از راههای امتحان شده دارند ساخت همین سریالها در دستور کار قرار میگیرد.
این فیلمنامهنویس در ادامه گفت: ادامه پیدا کردن سریالهایی که مخاطبان چندانی ندارند نشان از اولویت نظر مدیران و تصمیمگیران نسبت به نظر مردم است. در کشورهای دیگر بخش خصوصی در این زمینه بسیار فعال است و ابتدا چند قسمت از یک سریال را میسازند، سپس اگر سریال با استقبال روبرو شد عوامل برای ساخت آن در فصلهای بعدی اقدام میکنند. آنجا مهمترین مسأله مخاطبان هستند که تبلیغات در راستای جلب توجه مخاطبان صورت میگیرد و حیات یک سریال به بازخوردی است که از بینندگانش کسب میکند. حتی در کشورهای پیشرفتهای که در زمینه سریالسازی فعالیت دارند یک فصل از سریال را میسازند، پس از پخش یک سال بازخوردها را بررسی میکنند و سپس سراغ ساخت فصل بعدی میروند.
نویسنده فیلمنامه مجموعه تلویزیونی «نرگس» خاطرنشان کرد: متأسفانه در کشور ما اینگونه نیست و مخاطب در اولویت اصلی قرار ندارد و دلیل اصلی را میتوان در دولتی بودن همه چیز دانست. وقتی تلویزیون و سینما دولتی باشد، ارتباطش با مخاطب بسیار کم میشود و در تلویزیون هدف از ساخت سریال تنها پر کردن آنتن میشود که متأسفانه در تلویزیون ما اینگونه است. ما حتی یک دستگاه نظرسنجی دقیق در تلویزیون نداریم تا متوجه شویم که کدام آثار طرفدار بیشتری دارد و مردم از چه سریالها و برنامههایی استقبال کردهاند.
وی افزود: ما امروز سالهای طلایی سریالهای پرمخاطب را از سر گذراندهایم و در مرحله افول و ضعف هستیم. متأسفانه سریالسازی جایگاه خود را از دست داده و فاصله بزرگی بین مردم و مدیران به وجود آمده که هر روز رو به افزایش است. از آنجا که مردم میتوانند به صورت رایگان تلویزیون ببینند، رسانه ملی همیشه مخاطبانی دارد اما کاملاً مشخص است که تلویزیون با خواستهها و نیازهای مردم و جامعه فاصله گرفته و هرچقدر مدیران محافظهکارتر باشند و دست به عصاتر رفتار کنند این فاصله بیشتر میشود و نیاز امروز رسانه ملی داشتن مدیرانی است که جسور باشند تا تلویزیون به روزهای اوج خود بازگردد وگرنه نگرانی درباره ضعیفتر شدن تلویزیون در برقراری ارتباط با مردم هر روز بیشتر میشود.