عالیه شکربیگی، جامعه شناس، در مورد دلایل مادیگرا شدن جوانان به خبرنگار اجتماعی برنا میگوید: «هویت جوانان و نگرش جوانان در جامعه ما تحت تأثیر عوامل مختلفی شکل میگیرد که از نهادهایی مانند نهاد آموزش و رسانهها بر میخیزد. این عادت وارهها خارج از چارچوبی که عاملیت و ساختار برای فرد میسازند، نیستند. اگر امروزه در جامعه ما گرایش به مادی گرایی افزایش یافته است، باید برای ریشهیابی آن، عملکرد ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و کارکرد نهاد خانواده را مطالعه کرد. جوانان امیدی برای اینکه بتوانند آیندهای برای خود بسازند، ندارند. آنها از نهادهایی که باید شرایط بهتری زندگی آنها و بستر کار و پیشرفت ایجاد کنند ناامید هستند و همین باعث شده جوانان خودشان را مسئول ساخت آیندهشان بدانند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت بخشی از گرایش جوانان به مادیگرایی به آیندهنگری آنها باز میگردد.»
او ادامه می دهد: «وقتی جوان احساس کند که نهاد خانواده و ساختار کلان به او در راه رسیدن به آرزوهایش کمک نمیکنند به مرور زمان به این نتیجه میرسد که تنها فردی که میتواند به او کمک کند خودش است و این به مرور زمان باعث شکلگیری نگاه مادی گرایانه در او می شود. یکی از دلایلی که خانواده ها امروزه نمیتوانند به فرزندانشان کمک کنند این است که طبقه متوسط ایرانی دچار بحران شده است. با شرایط اقتصادی ای که در سالهای اخیر در کشور ما به وجود آمده است طبقه متوسط به مرور زمان به سمت طبقه پایین ریزش داشته است. در حال حاضر در جامعه ما، دو طبقه بالا و پایین وجود دارد. یکی از پیامدهای این شرایط این است که خانوادهها دیگر نمیتوانند از فرزندانشان حمایتهای لازم را به عمل بیاورند. و همین باعث میشود که جوان امروز ایرانی یک نگاه مادی گرایانه به زندگی پیدا کند.»
او وضعیت دیگر کشورها را در این زمینه اینگونه شرح میدهد: «در همه جای دنیا دورهای به نام دوره جوانی تعریف شده است، که وقتی افراد به این دوره میرسند ساختارهای کلان در حوزههای مختلف در قبال آنها مسئولیتهایی را بر عهده میگیرند. وقتی جوان تصور کند تنها خودش باید به فکر آیندهاش باشد و هیچ کمک نهادی به سویش روان نیست سعی میکند خودش به نیازهایی که دارد پاسخ دهد. جوانان به سرمایه گذاری، پسانداز و سایر رفتارهایی دست میزند که ممکن است اینگونه به نظر برسد که آنها مادیگرا شدهاند، ولی در واقعیت رفتار آنها بیشتر آیندهنگری است. نکته دیگر در این زمینه این است که مادیگرایی در همه جای دنیا وجود دارد، ولی در هر نقطهای از دنیا به دلایل متفاوتی صورت میگیرد.»
او بیتعهدی نهادهای مسئول در برآوردن نیازهای قشر جوان، را باعث مادیگرا شدن آنها میداند و میافزاید: جوانان ما از حداقلیترین نیازهای خود که داشتن شغل، دسترسی به امکانات و داشتن اوقات فراغت است، محروم هستند. وقتی جوان امروز ایرانی میبیند که سرمایه اجتماعی از سمت ساختارهای رسمی برای او مهیا نیست، بنابراین خودش به سمت کسب سرمایه اقتصادی میرود تا از این طریق سرمایه اجتماعی هم کسب کند. آنها این تصور را دارند که سرمایه اقتصادی برای آنها سرمایه اجتماعی را نیز را به همراه دارد.»
شکربیگی به نقش نهاد رسانه در این زمینه اشاره میکند و میگوید: « نهاد رسانه هم در دامن زدن به مادیگرا شدن جوانان نقش زیادی دارد. در بسیاری از سریال ها و برنامه هایی که در صدا و سیمای کشور ما تولید می شوند پول محور زندگی افراد است و روابط بر اساس آن شکل می گیرد. وقتی رسانه ای با این سطح تأثیر ارزش پول را تبلیغ می کند، در نتیجه کرامت انسانی و سرمایه اجتماعی نادیده گرفته می شوند و به مرور زمان نابود می شوند.»
او با بیان اینکه، داشتن سرمایه اقتصادی در حد متعارف خوب است، تصریح می کند: «مادی گرایی در حد افراط چیزی خوبی نیست. ولی در حد معمول و در حد برآورده کردن نیازهای زندگی چیز خوبی است و متعاقب آن برای افراد سرمایه اجتماعی نیز ایجاد می شود. اما اگر در به دست آوردن سرمایه اقتصادی افراط صورت گیرد این چیز خوبی نیست. از پیامدهای این مسئله این است که انسان ها با ابزاری که در اختیار دارند مانند ماشین، سفرهای خارجی و امکاناتشان قضاوت می شوند. افراط و تفریط در زمینه مادی گرایی خطرناک است و باعث می شود که روابط پرمخاطره و متشنجی با دنیای اطراف شکل بگیرد، که از پیامدهای اصلی آن بحران هویت جوان ایرانی است. جوان ایرانی نمی داند که از کجا آمده، در کجا قرار دارد و باید به کجا برود.»