به گزارش خبرگزاری برنا در آذربایجان شرقی در این یادداشت به قلم جعفر پور آمده است:
شهر تبریز جزء معدود شهرهای تاریخی است که تحولات ساختاری آن با زمین لرزه پیوند خورده است. آخرین زمین لرزه مهیب که شهر را به ویرانه ای بیش تبدیل نمود، حدود دویست و چهل سال پیش، در جمعه شب 29 ذی الحجه 1193ق./ 7 ژانویه 1780م./ 17 دی 1158ش. به وقوع پیوست. با آرام گرفتن زمین، «نجفقلی¬خان دنبلی» (وفات: 1198ق.) بیگلربیگی تبریز در دوره زندیه، شروع به بازسازی شهر نمود. وی در گام نخست، بر گرد هسته کهن شهر باروئی کشید که دربردارنده هشت دروازه (به غیر از دروازه باب اعلی و دروازه ویجویه) از ده دروازه باروی قدیم شهر بود.1 بدین ترتیب با معین شدن شاکله شهر، محلات واقع در درون بارو و بیرون بارو مورد بازسازی قرار گرفتند. از آنجا که، باروی قدیم شهر تبریز و دورازه های ده¬گانه2 آن به دنبال زمین لرزه مخرب پنجشنبه شب 4 صفر 434 ق./ 29 سپتامبر 1042م./ 7 مهر 421ش.، طی بازسازی شهر توسط «وهسودان بن محمد روادی» (416-450 ق.) در سال 435 ق. بر گرد شهر کشیده شدند، در نتیجه، آنچه که ما امروزه آن را بافت تاریخی شهر تبریز می خوانیم و دربرگیرنده محدوده باروی نجفقلی خانی و اراضی پیرامون دروازه های آن است، از قدمتی هزار ساله برخوردار بوده و منطبق بر بستر قرن پنجم هجری شهر می باشد.
به استناد منابع تاریخی، یکی از مهمترین فضاهای شهری واقع در محدوده باروی قدیم تبریز، «میدان کهن» یا «میدان عتیق» یا «میدان تبریز» می باشد. همچنین از محله ای که میدان کهن در آن واقع بوده با عنوان «محله میدان» یا «محله میدان کهن» یاد شده است. از این رو، بازخوانی موقعیت این فضا بر بستر فعلی شهر تبریز و بررسی نقش تاریخی آن در نظام ساختاری شهر مهم می نماید. مهمترین منبع تاریخی جهت پی بردن به موقعیت مکانی میدان کهن، اشاره حافظ ابرو در «ذبدة التواریخ» (تألیف: 830 ق.) به احداث عمارتی عالی توسط شیخ حسن چوپانی، شامل مسجد و مدرسه و خانقاه در جنب میدان کهن است. با توجه به آن که از عمارت برپا شده توسط شیخ حسن چوپانی طی سال-های 741-743 ق.، موقعیت مسجد «علائیه» یا «استاد شاگرد» امروزه در شهر قابل شناسایی است، می توان محدوده استقرار میدان کهن در بافت تاریخی تبریز را مشخص نمود.
از مهمترین منابعی که به قدمت میدان کهن اشاره دارد، روایتی از «سفینه تبریز» (تألیف: 723 ق.) است که خانه خاقانی را در میدان کهن آورده است. خاقانی طی سال¬های 570 ق. تا هنگام وفاتش در سال 581 ق. در تبریز سکونت داشته است. در روایتی دیگر مربوط به اواسط قرن ششم هجری از «روضات الجنان و جنات الجنان» (تألیف: 975ه.ق.)، به ورود شیخ نجم الدین کبری (وفات: 619 ق.) به خانقاه زاهدیه واقع در سرِ میدان عتیق، جهت درس خواندن در خدمت امام حفده عطاری (وفات: 571 ق.) و نظر یافتن از حضرت بابا فرج (وفات: 568 ق.)، اشاره شده است. بدین ترتیب خوانده شدن عرصه میدان در قرن ششم هجری با نام «کهن» حکایت از حضور دیرینه این فضا در شهر تبریز دارد.
در «مجمل فصیحی» (تألیف: 845 ق.) مؤلف با اشاره به تاریخ وفات خواجه تاج¬الدین علیشاه جیلانی در سال 724 ق.، مدفن وی را در محراب مسجد جامعی که در محله میدان کهن تبریز بنا کرده، نوشته است. با توجه به آن که حمدالله مستوفی نیز مکان مسجد جامع علیشاه را بیرون دروازه نارمیان (میارمیار/ مهادمهین) ذکر کرده است، می توان محدوده «محله میدان کهن» را با محدوده کنونی «محله میارمیار» یکی دانست است. ابن فوطی در «مجمع الآداب» (تألیف: 720 ق.)، به دیدار خود در سال 664 ق. از مکتبی واقع در مقابل دارالضیافه ای که شمس الدین محمد جوینی (وفات: 683 ق.)، در محله میدان تبریز برپا کرده، اشاره می نماید. بدین ترتیب می توان به اهمیت محله میدان کهن در قرن هفتم و هشتم هجری در نزد وزرای ایلخانان و حاکمان چوپانی پی برد.
برخی منابع تاریخی، در مجاورت میدان کهن به مکانی با نام «مزار شهیدگاه» اشاره نموده اند. این مکان دلالت بر پیشینه کهن میدان دارد. کربلائی در وصف مزار شهیدگاه، آن را مزار بسیاری از شهدای صحابه و تابعین خوانده که رئیس آن شهدا «امیرعلی چپ» بوده است. وی مقبره و مزار امیرعلی چپ را در جنب عمارت استاد شاگرد ذکر کرده است. حشری نیز در «روضه اطهار» (تألیف: 1011ق.) چنین آورده است: «و در میدان تبریز مسجدی است که به شهیدگاه مشهور است، هفت تن از امامزاده ها در همان مسجد به درجه شهادت رسیده اند و این قضیه کمال شهرت دارد و در همان موضع سردابی است که در آن مدفونند». با توجه به سخن کربلائی، قدمت مسجد و مزار شهیدگاه که در جنب میدان کهن واقع بوده به حدود قرون اولیه اسلامی باز می گردد. شهدای یاد شده احتمالاً از شهدای فتوحات صدر اسلام بود اند که طی قرن اول و دوم هجری، وارد منطقه آذربایجان شده اند. با رجوع به نقشه دارالسلطنه قراجه داغی (ترسیم: 1297ق/1880م.)، مقابل مسجد استاد شاگرد، میدانی با نام قراکولیک و پایین تر از آن قبرستان قره کوللیک قابل تشخیص است. این میدان از شمال به راسته های بازار و مسجدجامع، و از جنوب توسط گذری اصلی به دروازه نارمیان/ مهادمهین راه داشته است. احتمالاً پس از زمین لرزه 1193ق. بخشی از عرصه میدان به فضای گورستان اختصاص یافته و طی دوره های بازسازی شهر، ابعادش تغییر کرده است.
در بررسی عملکرد میدان در ادوار مختلف تاریخی، دو نکته قابل توجه است. نخست، اجرای حکم اعدام در عرصه میدان تبریز که در متونی از دوره ایلخانان تا اواخر صفویه به آن اشاره شده است. و نکته دوم، احداث ابنیه مذهبی و عام المنفعه متعدد از سوی وزرا و حکام در محدوده پیرامونی میدان کهن که به میدان هم وجه¬ای حکومتی و هم جایگاهی مدنی بخشیده بود.
1. طی ساخت باروی نجفقلی خانی (احداث: 1194ق.) دروازه باب اعلی واقع در ابتدای گذر شش گیلان به علت مجاورت با دروازه ری/ باغمیشه، و دروازه ویجویه به علت مجاورت با دروازه سرد/ گجیل حذف گشتند. هر چند در اواسط دوره قاجاریه با تخریب بخش اعظمی از دیوار بارو، دروازه ویجویه موقعیت تاریخی خود را در ساختار شهر به دست آورده است.
2. در نزهة القلوب (تألیف: 740ق.)، حمدالله مستوفی طول باروی قدیم تبریز را شش هزار گام و دارای ده دروازه با نام های ری، موکله، نوبر، نارمیان، سرد، ورجو، سنجار، طاق، قلعه، و در دستی شاه، ذکر نموده است.
منابع:
ـ جعفرپور ناصر، س. (1397)، بررسی محدوده باروی قدیم شهر تبریز با استفاده از منابع تاریخی، باغ نظر، 15 (62)، صص: 37-46.
ـ جعفرپور ناصر، س. (1396)، سازمان فضایی شهر تبریز در دوره ترکمانان و تأثیر آن بر نظام ارتباطی میان مرکز شهر قدیم با مرکز حکومتی جدید در پایتخت¬های صفویان، فیروزه اسلام، 3 (4)، صص. 65-80.
ـ جعفرپور ناصر، س. و محمدمرادی، ا. (1392)، بررسی روند توسعه شهری طی شهرسازی ایلخانی با تحلیلی بر توسعه شهری تبریز، نشریه انجمن علمی معماری و شهرسازی ایران، شماره 6، صص. 89-102.
ـ شهبازی، ح.، جعفرپورناصر، س. و میمنت نژاد، ک. (1395)، پژوهشی بر نویافته های محل زندگی خاقانی و جغرافیای تاریخی تبریز (بر اساس سفینه تبریز)، نشریه زبان و ادب فارسی، 69 (233)، صص. 141-160.