به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ "عرفان الف" ۳۶ ساله، ظهر روز نوزدهم خرداد ماه 1398 در خیابان قدس پیرانشهر با اسید مورد حمله واقع شد. متأسفانه در این حادثه فرد قربانی از ناحیه چشم، صورت، سینه و پا دچار سوختگی شد. این اولین اسیدپاشی در ایران نیست و به حتم آخرین اسیدپاشی هم نخواهد بود. پیش از این هم جنایتکاران اسیدپاش، زنان و مردانی را در ایران قربانی کردهاند.
اسیدپاشی به عنوان پدیدهای ناهنجار سالهای سال است که درون جامعه ها روی میدهد و ایران هم یکی از کشورهایی است که قربانی اسید پاشی در آن کم تعداد نیست . در طی سالیان گذشته قانون هایی در راستای برخورد و مقابله با آن از سوی ارگان های نظارتی ایران به تصویب رسیده است تا میزان وقوع این جنایت در کشور کاهش یابد و عاملی بازدارنده باشد و در آخرین مورد نیز ، طی چند هفته اخیر طرح تشدید مجازات اسیدپاشی به تصویب شورای اسلامی رسید ولی با وجود تمام تلاشها و تصویب قانونها، باز هم جنایت اسیدی رخ میدهد و قربانی میگیرد.
وقوع اینگونه جنایتها، قطعا پیش زمینههای روانی و اجتماعی را در خود پنهان داد که اصغر کیهاننیا، روانشناس بالینی و همچنین مولف کتابه هایی در زمینه مشاوره خانواده و روانشناسی از عللی که یک فرد به سمت ارتکاب جنایتی داشتیم که در ادامه خواهید خواند:
کیهاننیا در خصوص این موضوع که اسید پاشی می تواند نشات گرفته از چه آسیب های اجتماعی باشد عنوان کرد: از دو جنبه میتوان این موضوع را بررسی کرد، در جنبه اول فرد وقتی موردی را خلاف معیارهایی که ریشه در تعصبات بدون منطق خود دارد میبیند دست به این عمل میزند و در جنبه دوم این مسئله نیز که از سالیان گذشته وجود داشته است، حس انتقام جویی است یعنی وقتی فرد به خواسته های خود نمی رسد و نمی تواند جامه عمل به آن بپوشاند دچار خشم خواهد شد که یکی از واکنشهای در رابطه با خشم انتقام جویی است، بنابراین اقدام به اسیدپاشی میکند.
این روانشناس در مورد اینکه اسیدپاشها اغلب دارای چه رد سنی هستند بیان کرد: بیشتر افرادی که مرتکب این عمل می شوند معمولا اعتماد به نفسی فوق العاده پایینی دارند و بیشتر انسان هایی درون گرا هستند که نمی توانند واکنش صحیحی را در مقابل مسائل بروز دهند و همچنین افرادی که صدمات روحی در گذشته دیده اند و آسیب پذیر شده اند نیز در دسته افراد اسیدپاش قرار می گیرند.
وی افزود: اما بیشترین افرادی مرتکب اسیدپاشی می شوند از دسته انسان هایی هستند که قدرت مقابله و تحمل در برابر اتفاقاتی خلاف خواست و نظر خود را ندارند. نیچه میگوید: "آنچه مرا نکشد مرا قوی ترم خواهد کرد" مقصود از ذکر این جمله این است که هر پیش آمدی؛ وقتی نتواند به فرد آسیب بزند قطعا فرد را قوی تر خواهد کرد ، ولی افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند در مقابل کنش ها؛ واکنشی غیر متعارف بروز می دهند و در نتیجه دست به عملی مانند اسیدپاشی می زنند.
کیهاننیا با بیان اینکه متاسفانه این عمل بیشتر در رده سنی جوانان روی می دهد که به تعقل نرسیده و از لحاظ عاطفی به خواستههای خود نرسیده اند و یا در مواقعی فکر می کنند در جامعه ای زندگی می کنند که احساس قربانی بودن را دارند گفت: این افراد خود قربانی بین، در نبرد با خود به جامعه آسیب های جبران ناپذیری می زنند.
کیهاننیا در خصوص اینکه چرا اسیدپاشی بیشتر در کشورهای حوزه خاورمیانه و آسیا رواج دارد نیز اظهار کرد: در جوامعی که فرهنگ در سطح پایینی قرار دارد و فقر فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در آن موج میزند و هیچ شاخصی برای رشد و توسعه یافتگی آن وجود ندارد، شاهد معضلی به نام عدم رعایت قانون و قانون مداری هستیم که فرد خود را موظف به رعایت قانون نمی داند و با تصور اینکه نسبت به اینکه می داند قانون نمی تواند وی را مجازات کند دست به این گونه اعمالی مانند اسید پاشی می زنند.
این روانشناس در رابطه با این موضوع که قانونگذاری و تشدید مجازات در خصوص اسید پاشی به چه میزان می تواند بازدارنده باشد عنوان کرد: اگر در اجرای قوانین قاطع باشیم و به راحتی از کنار عملی که با قانون منافات دارد نگذریم قطعا می توان به بازدارنده بودن آن پی برد؛ برای مثال می توان به مسئله قطع دست دزد اشاره کرد؛ بر اساس قوانین اسلامی اگر فردی مرتکب به دزدی شود باید طبق این قوانین دست فردی که دزدی کرده است قطع شود، اما فرد با آگاهی نسبت به این موضوع که دزدی کردن ارزش قطع شدن یک دست را ندارد از این عمل چشم پوشی می کند و به سمت آن گرایش پیدا نمی کند، در خصوص موضوع اسید پاشی هم به همین منوال است، اگر در طی سالیان گذشته به صورت دقیق قوانین اجرا می شد شاهد این دست از اعمال نبودیم و اسید پاشی به این صورت در درون جامعه رخ نمی داد. اسیدپاشی با رواج شادی و رفاه کاهش می یابد؛ با تصویب قانون نمی توان مانع ارتکاب اسیدپاشی و رفتارهای خشونت آمیز بود.
وی در رابطه با اینکه چه راهکارهایی می توان ارائه داد تا میزان اسیدپاشی کاهش یابد عنوان کرد: تمامی افراد و سازمانها و ارگانهایی که در جامعه وجود دارند در این رابطه می توانند راهکارهای لازم را ارائه دهند. از جمله صداو سیما که با جلوگیری از پخش برنامه ها و فیلم هایی که برای کودکان و نوجوانان بدآموزی دارد می تواند یکی از اصلی ترین عوامل باشد.خانواده ها و والدین به عنوان دومین عاملی اصلی تاثیر گذار در این رابطه می توانند با آموزش صحیح و جلوگیری از انجام بازیهای رایانهای که در بین جوانان و نوجوانان بسیار شایع است از نهادینه کردن روحیه خشونت و پرخاشگری در بین آنان جلوگیری کند و همچنین رسانههایی مانند جراید و روزنامهها که باید در امر فرهنگسازی اقدامات لازم را انجام دهند تا فرهنگسازیهای لازم به وجود آید.