به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ کشیدن قلیان یا قهوهخانهنشینی تا همین یک دهه قبل، فقط مختص اقشاری خاص از جامعه بود که گاه و بیگاه سر از قهوهخانهها در میآوردند و اوقات خود را با استعمال مواد دخانی سپری میکردند و افراد تحصیلکرده جایی در این مکان ها نداشتند ولی امروز در اکثر کافه ها و رستوران های کشور قلیان سرو می شود و هر چقدر رستوران لاکچری تر ؛ شکل و شمایل قلیان ها متفاوت تر و خاص تر. در این میان نکته قابل توجه مخاطبان امروزی قلیان است که دیگر یک قشر را در بر نمی گیرد و سن خاصی را هم درگیر نکرده است. از مرز کودکی که میگذری بدون نگرانی میتوانی کنار والدین قلیانکش خود بنشینی و همراهی کنی! این والدین حتی میتوانند دکتر و مهندسهای جامعه باشند و هیچ ابایی هم از دورهمیهای قلیان کشی وجود ندارد.
قاسم پورحسن، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر آسیبهای اجتماعی، از وضعیت رسوخ قلیان کشیدن در زندگی تمام اقشار جامعه و ریشه قهوهخانهنشینی افراد تحصیلکرده به برنا چنین گفت: از دهه 60 تا دهه 90 بررسی کارشناسی آسیبهای اجتماعی در کنار انحرافات رفتارها معنا گرفت. در خصوص گرایش قشر تحصیلکرده جامعه به مصرف دخانیات و قلیان و بررسی این کج رفتاری نیز باید گفت شکلگیری این آسیب اجتماعی از دهه 60 و 70 میلادی و از آشوبهای آن دهه کشور فرانسه آغاز شد و به تدریج وقتی مطالعه دراین خصوص این کجرویهای رفتاری انجام گرفت مشخص شد یک مسئله ساده نیست؛ یک معضل بنیادی است و باید از سه دیدگاه اصلی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
وی در خصوص سه دیدگاه مهم در بررسی این کج روی رفتاری اینگونه توضیح داد: سه دیدگاه عبارتند از کارکردگرایانه، کشمکش و کنش متقابل که در جامعه شناسی انحرافات، گرایش تحصیلکردهها به مصرف دخانیات و قلیان کشیدن، رفتاری است که در دیدگاه کشمکش قرار می گیرد.
پورحسن اظهار کرد: برای مطالعه در این خصوص از روشهای آسیب شناسی اجتماعی و بی سامانی اجتماعی استفاده میکنیم که معضلات پیش روی قشر تحصلیکرده نیز در قالب بی سامانیهای اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، در آسیبشناسی اجتماعی اگر بخشها و ساختارهای فرهنگی و تربیتی درست نقش خود را ایفا نکنند جامعه دچار بیماری می شود و این بیماری به شکل اپیدمی تمام اقشار جامعه را در بر میگیرد.
وی تاکید داشت: باید با تقویت فرهنگ و گسترش جامعه پذیری و مسئولیت پذیری به دنبال راه حلی برای پاک کردن این کجروی رفتاری بود. به هر حال آسیب شناسی اجتماعی و راه حل های آن یک دیدگاه کلان است و معضلات پیش روی جامعه تحصلیکرده کشور باید در قالب بیسامانی اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
تحول پر سرعت جامعه ایرانی در ده سال گذشته
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر آسیبهای اجتماعی عنوان کرد: جامعه ایرانی طی 10 سال اخیر دچار تغییر و تحولات سریعی شده است که هنجارهای اجتماعی را دچار اختلالاتی کرده و تعارضات اجتماعی هنجاری را به وجود آورده است که نتیجه آن بی سامانی اجتماعی موجود است، یعنی قشر تحصلیکردهای که فکر می کرد می تواند نقش بنیانی را در حل مشکلات و معضلات داشته باشد با از دست دادن پایگاه اجتماعی خود که نشات گرفته از همان تغییرات سریع بوده است دچار تعارض در هنجارها شده و بی سامانی اجتماعی بر این قشر غلبه کرده است.
وی ادامه داد: بر اساس دیدگاه ذرهای، تک تک افرادی که میتوانستند در یک ساختار واجد کارکرد مطلوب داشته باشند تبدیل به ذراتی شدهاند که همبستگی لازم را از دست دادهاند و امکان ندارد دیگر بشود نقش پذیری و مسئولیت پذیری را از آنها انتظار داشت که خطری بزرگتر از خطر انفعال را به وجود میآورد، اگر جوانانی به سوی کج رفتاری گرایش پیدا میکنند میتوان آن را انفعال دانست در حالیکه نپذیرفتن نقش و مسئولیت در جامعه از سوی تحصیلکردهها و افرادی که انتظار رفتاری شایسته از آنهاست و دیده نمیشود دیگر انفعال نیست و فقط به عنوان یک کنش سلبی از آن میتوان یاد کرد.
نمیتوان برای حل معضل عقبگرد کرد
پورحسن در رابطه با نقش تربیت خانوادگی درخصوص ورود به دنیای این آسیب بیان کرد: نمیتوان با قاطعیت گفت اگر قاعده و چارچوب خانوادهها به همان صورت سنتی حفظ میشد و برخوردهای قهری والدین هنوز ادامه داشت اینچنین معضلی بهوجود نمیآمد. طی سه دهه گذشته خانوادهها نیز دچار تغییراتی شدهاند و نمیتوان با همان سبک و سیاق گذشته رفتارهای خانوادهها را مورد بحث و بررسی قرار داد و یا اینکه خواهان تشکیل خانواده با همان اصول و ارزشهای گذشته در شرایط حال حاضر باشیم.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر آسیبهای اجتماعی افزود: در گذشته خانواده به عنوان نهادی که کارکرد اقتصادی و تربیتی داشت، در راس امور بود اما امروزه اینطور نیست و نهادهای متعددی به وجود آمده است که حتی موفقتر از خود خانواده در باب الگوهای تربیتی عمل کردهاند، در سرتاسر دنیا تغییراتی بنیادی در ساختار خانوادهها شکل گرفته است و امری عادی است و خانوادهها وظایف خود را بر عهده نهادهایی اجتماعی که تشکیل شدهاند گذاشته است، اگر این نهادها نتوانند وظایف خود را درست انجام دهند و نقش خود را فراموش کنند آنگاه است که جامعه دچار مشکلاتی میشود و قشر تحصلیکردهای که به آن اشاره شد در دام معضلاتی مانند فراگیری استعمال قلیان قرار میگیرد پس در اینجا میتوان به این نکته تاکید داشت نهادهای اجتماعی در ایران در بخش فرهنگسازی اجتماعی و شکل دادن ساختار رفتارهای خارج کجرویهای رفتاری بسیار کمرنگ بودهاند و نهادهای آموزشی حواسشان به کجرفتاریهای اجتماعی نیست.
این پژوهشگر آسیبهای اجتماعی با بیان اینکه نهادهای اجتماعی نقش خود را فراموش کردهاند و تلاش پیگیر و قابل توجهی برای بهبود شرایط جامعه و دور شدن آن از آسیبهایی که در حال رشد هستند ندارند ادامه داد: سازمانهای مردم نهاد باید نگاه دقیقی به معضلات در حال شکلگیری یا در حال رشد اجتماعی داشته باشند و با برنامهریزی دقیق و تخصصی به راه حلهایی برسند که جامعه از سلامت اجتماعی دور نشود و این اصل مهم فعالیت سازمان های مردم نهاد است که باید مورد توجه قرار گیرد.
ناکارآمدی سیستم آموزش در ترویج رفتار درست اجتماعی
وی در پایان تصریح کرد: متاسفانه طی سه دهه گذشته آگاهی چندانی از تحولات بنیادی خانواده نداشتهایم و آن را فقط به مدرنتیه و غرب منسوب کردهایم در حالی که این تحولات امری عادی و طبیعی بود و به اندازهای بسیار اندک به تحولات غربی شباهت داشته است، پس اگر جوانی تحصلیکرده گرایش به سمت قلیان کشیدن را دارد نشان از ناکارآمدی سیستم آموزشی در مدارس و دانشگاههاست چراکه نتوانستهاند به عنوان یک نهاد اجتماعی نقش خود را به صورت صحیح ایفا سازند.