به گزارش گروه روی خط رسانه های برنا؛ معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده با اشاره به اینکه حجاب مصونیتی است که نباید در ظواهر محدودش کرد، گفت: حجاب از جنس نرم و مسألهای فرهنگی و اجتماعی است و برخورد خشن و مکانیکی با این موضوع، به تشدید سرپیچی از آن میانجامد و آن را تبدیل به یک جبههگیری میکند.
معصومه ابتکار معتقد است جوانان، سرمایههای کشور به شمار میروند و این سرمایهها با عزت نفس و کرامت ذاتی که خداوند به آنها عطا کرده، میتوانند برای آینده ایران شگفتی آفرین باشند، ما به عنوان سیاستگذار باید در حوزههای مختلف صدای این نسل را بشنویم و به عزت نفس آنها احترام بگذاریم.
وی همچنین میگوید: احترامی که جوانان میخواهند چیزی جز شنیده شدن صدایشان و توجه به مطالباتشان نیست و در این صورت است که بسیاری از مسائل به تبع این امر حل و فصل میشود.
از نگاه شما، چگونه میتوان با نسل امروز که دوران انقلاب را فقط شنیدهاند، ارتباط محکم برقرار کرد؟
ابتکار: چالشگری، پرسشگری و حتی جاهایی خلاف جریان حرکت کردن از اقتضائات دوره جوانی است. یادمان باشد خودمان وقتی جوان بودیم در مقابل خیلی از نصیحتها و صحبتها مقاومت میکردیم شاید به این دلیل که در جست و جوی حقیقتی بودیم که گاهی اوقات در آن صحبتها به اندازه کافی اغناء نمیشدیم.
باید نسل جوان را بهینه درک کرد و خود را جای آنان گذاشت و فراموش نکرد که چالشگری اقتضای جوانی است که اگر نبود تحول و تعالی جوامع اتفاق نمیافتاد. حال با توجه به اینکه در جامعهای برخاسته از انقلاب اسلامی و دارای ارزشهای دینی قرار داریم، برای اینکه بتوانیم با نسلی که نزدیک به ۸۰ درصد آنان دوران انقلاب را ندیده و تجربه نکردهاند و سوالهای بسیاری را در ذهن میپرورانند، پیوند محکمی برقرار کنیم نیاز به گفت و گوی ملی و بین نسلی داریم.
منظور شما از گفت و گوی ملی و بین نسلی چیست؟
ابتکار: گفت گوی ملی برای پاسخ به سوالهایی که در ذهن نسل جوان است و ما گاهی اوقات به دلیل آن هاله تقدس به آنان اجازه پرسشگری ندادهایم. اجازه ندادیم که خیلی از باورها را به چالش بکشند و فرض را بر تابع بودنشان گذاشتیم و اینکه حرف ما را به عنوان نصیحت یا تجربه خواهند پذیرفت.
در حالی که واقعیت این است که جوانان در همه جای دنیا میخواهند به یک موضوعی برسند، تجربه کنند ولو اینکه دیگران گفته باشند این تجربه انجام شده است اما متأسفانه گاهی اوقات در سیاستها و برنامهریزیها، روح و جان جوانان در نظر گرفته نمیشود و فقط به ظواهر آنان اهمیت داده میشود.
رعایت ظواهر و حدود اخلاقی و الهی در یک جامعه دینی مهم و اصل است ولی جان و نفس جوانان هم برای ما اصل است و بر مبنای آن است که بقیه این ساختارها و ظواهر را میتواند بسازد و درست کند.
در باورهای دینی هم تاکید شده که تحول از درون به بیرون جلوه میکند و موضوعی بیرونی نیست. پس نخست باید به درون یعنی عزت نفس و کرامتی که خداوند به انسان داده توجه کرد و زمینه را برای انتخابهای درست جوانان فراهم کرد.
شما از جوانان به عنوان سرمایههای کشور یاد کردید، به نظر شما چگونه میتوان زمینه انتخاب درست را برای نسل جوان فراهم کرد و از این سرمایه به عنوان بازوی انقلاب بهره برد؟
زمینه انتخاب خوب در دوره انقلاب اسلامی برای نسل جوان فراهم شد؛ انقلاب اسلامی قدرت تشخیص نسل جوان و معاصر خود را بالا برد. دریچهای که انقلاب اسلامی در دوره رهبری امام راحل به روی مردم گشود فضای عمومی را در جهت انتخابهای خوب راهنمایی کرد و موجی که شکل گرفت موج حمایت از انقلاب و حق طلبی بود که به طور کامل با ذات عدالت خواهی و آزادی خواهی همراه و سنخیت داشت. چرا که امام میدانست که اگر نظام بخواهد شکل بگیرد باید بر شانههای مردم دارای کرامت و عزت ذاتی تکیه کرد
امروز هم باید با الگوهای رفتاری متعالی، نیت و عملکرد خوب و ایجاد فرصت برای شنیدن خواستهها، مطالبات، انتظارات و متقابلاً گفت و گو و بیان تجربه زیسته خود برای نسل جوان، شرایط را برای انتخابهای درست آنان فراهم کنیم.
به نظر شما، در اشاعه فرهنگ حجاب و عفاف در میان نسل جوانی که به گفته شما ۸۰ درصد آنان انقلاب اسلامی را ندیدهاند، تا چه اندازه میتوان از گفت و گو و بیان تجربه زیسته بهره برد؟
مساله حجاب یکی از موضوعاتی است که بخشی از آن مربوط به طبیعت نسل جوان ایرانی است که در جمهوری اسلامی در حال رشد است و بخشی دیگر مربوط به ارتباط با جامعه جهانی است که در شبکهها و فضای اجتماعی، فیلم و سینما دیده میشود. در هر صورت میتوان با فرهنگ گفت و گو و بیان تجربه زیسته شرایط لازم را برای انتخاب حجاب در میان نسل جوان فراهم کرد.
در بازه ای از زمان، جریاناتی دلسوز که میخواهند ارزشها اجرا شود و معتقدند که حجاب یک پوشش متعالی و به نفع زنان و دختران و ضرورت جامعه ایران است، تلاش کردند با این مساله مکانیکی برخورد کنند در حالی که حجاب از جنس نرم و مسألهای فرهنگی و اجتماعی است و برخورد خشن و مکانیکی با این موضوع، به تشدید سرپیچی از آن میانجامد و آن را تبدیل به یک جبههگیری میکند. در نهایت همه قبول کردیم که حجاب رعایت پوشش اسلامی و قانون است و همه باید این قانون را تبعیت کنیم
اما باید بپذیریم که این نسل آن نسل اول انقلاب نیست و هشتاد درصد آنان انقلاب را ندیده و تنها از خانوادهها شنیده یا از طریق کتابهای درسی و فیلمها مشاهده کردهاند و ما تاکنون در برقراری این گفت و گوی بین نسلی و انتقال ارزشها و مفاهیم به اندازه کافی و با شیوههای درست کار انجام ندادهایم؛ آنهایی هم که برخورد مکانیکی و فیزیکی میکنند دلسوز هستند اما روش را بلد نیستند.
باید این باور را در جامعه اشاعه دهیم که لباس و پوشش حامل پیام است یعنی لباس شاد پوشیدن به منزله پیام شاد بودن فرد است و لباس مشکی پوشیدن حکایت از عزاداری و متأثر بودن فرد دارد. نوع لباس و شکل آن هم برای مخاطب پیام دارد. در واقع اگر بتوانیم فلسفه مناسبات اجتماعی را درست ببینیم و تبیین کنیم خیلی از این مسائل روشن میشود.
از برخوردهای مکانیکی با حجاب گفتید، به نظر شما این برخوردها تا چه اندازه موفق عمل کرده است و نظر اسلام درباره حجاب برتر و نوع اشاعه آن چیست؟
همواره اسلام، میخواهد که مناسبات اجتماعی میان زن و مرد و همه افراد جامعه، مناسبات سالمی باشد؛ افراد با نگاه، زبان و رفتار همدیگر را تخریب و بی آبرو نکنند و همواره حیثیت، حرمت و عزت نفس همدیگر را حفظ کنند تا هم حریم شخصی افراد و هم کار جمعی و حرکت اجتماعی آنان حفظ شود. به صراحت میتوان گفت نگاه قرآن نسبت به نوع مسائل و مناسبات زن و مرد و بحث محرم و نامحرم، ریشه در ایجاد امنیت و آرامش دارد.
در قرآن عنوان میشود مردان چشمهای خود را از رصد فرو اندازند و از زنان هم به طور خاص میخواهد که جاذبهها و زیبایی خود را در ملأ عام بپوشاند و حجاب را رعایت کنند، در واقع حجاب را هویت یک زن مسلمان پاکدامن عنوان میکند که با همان لباس پیام میدهد تا اذیت نشود و حریم شخصی اش حفظ شود. آنجا که در قرآن عنوان میشود مردان چشمهای خود را از رصد فرو اندازند و از زنان هم به طور خاص میخواهد که جاذبهها و زیبایی خود را در ملأ عام بپوشاند و حجاب را رعایت کنند، در واقع حجاب را هویت یک زن مسلمان پاکدامن عنوان میکند که با همان لباس پیام میدهد تا اذیت نشود.
به طور کلی دین ما دین تساهل است و نه سختگیری. خداوند بارها در قرآن میفرماید نمیخواهد سخت بگیرید و اذیت کنید ولی اگر این چارچوبها و حدود را رعایت کنید به نفع خود شما است و کمتر اذیت میشوید.
برای اشاعه این موضوع، نخست باید گفت و گو را در سطح جامعه و میان نسل جوان بیاوریم و سپس مصداقها و الگوها و نمونههای خوب و موفق و از آن طرف عبرتها را بازگو کنیم. برای بیان الگوهای موفق حجاب و تبیین این مساله که حجاب مانع نیست میتوان از مدالآوران در عرصه ورزش، هنر، فعالیتهای اجتماعی و سیاسی نام برد و از برخورد سلیقهای اجتناب کرد. کما اینکه اعلام قطعی مساله حجاب و غیر قابل بحث دانستن آن، جواب نداده و نخواهد داد.
بیان و کاربرد درست گفتوگوی بین نسلی چگونه باید باشد؟
گفت و گوی بین نسلی یعنی باب موضوعات و مفاهیمی همچون حجاب، باز و در سطح جامعه مطرح شود؛ همانند بسیاری از جوامع اسلامی که زنان بدون اینکه حجاب در آن اجباری باشد آن را برگزیدهاند. یک زمانی میگفتند طالبان در افغانستان حجاب را اجباری کرده و اگر بروند و سیستم آمریکایی حاکم شود حجاب کنار میرود اما شاهد هستیم که چنین اتفاقی نیافتاده است و همچنان درصد بالایی از زنان حجاب را رعایت میکنند.
پس گفت و گوی بین نسلی گزینه مطلوبی است اگر با شاخصهای خوب از نظر هویت و حس امنیت بیان شود. بخش قانونی حجاب که بخش اعتقادی است باید رعایت شود و بخشی دیگر که سبک زندگی است باید با این مضمون که نوع پوشش در هر جا یک پیام و سیگنالی را به مخاطب میدهد و برای اینکه حرمت زن حفظ شود و نگاه به زن فقط زیبایی و لذت جنسی نباشد این پوشش لازم است عنوان شود؛ اینکه نخست انسان و هنر و فکر و اندیشه و کار او باید دیده شود و بعد زیبایی. تجربه جریان «می تو» که چند وقتی است برای مقابله با آزار زنان در محیطهای کاری و عمومی در دنیا شکل گرفته است نمونه بارز این است که حجاب، پیام و سیگنالی برای مخاطب دارد تا از حریم خود تجاوز نکند.
در واقع باید مجموع مناسبات که شامل قانون، منش اجتماعی و لباس است را با هم اصلاح کنیم و اگر شاهدیم اتفاقها و آسیبها رخ میدهد به این معنا است که ما عمق مساله یعنی باورها و اصلاح رفتار درونی را نتوانستیم به خوبی انجام دهیم. اینجا بدتر است چرا که ظاهر امر این است که همه رعایت میکنند اما در باطن فسادهایی موج میزند.
منبع:ایرنا