به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ «محیط زیست و حیات وحش بهصورت کلی توسط انسانها از بین رفت» جملهای که در آیندهای نه چندان دور از ساکنان زمین شنیده میشود.
حفظ محیط زیست به عنوان یکی از اصلیترین ارکان هر جامعه است که در هر اجتماعی بهصورت دقیق به آن میپردازند، حراست از حیاط وحش و طبیعت موضوعی نیست که طی یک آموزش ساده انجام بگیرد، بلکه مسئلهای است که باید با برنامهریزی و طی سالیان و مراحل مختلف آموخته شود. اما در ایران مسئله آموزش برای نگهداری از محیط زیست و طبیعت دوستی به عنوان آخرین اولویت است و با قاطعیت میتوان گفت در نظام آموزشی و آکادمیک ما جایگاهی ندارد.
دکتر حسین آخانی، گیاه شناس، بومشناس و کارشناس محیط زیست، در رابطه با اینکه آیا آموزشهایی در خصوص حفظ محیط زیست و طبیعت دوستی در سیستم آموزشی ما وجود دارد یا خیر به برنا گفت: در کتب درسی و به طور کلی سیستم آموزشی حاکم بر جامعه متاسفانه موضوع حیات وحش و طبیعت دوستی هیچ جایگاهی ندارد و هیچ آموزشی نیز در این خصوص وجود ندارد، چون هیچ برنامهای برای این موضوع از گذشته تا به حال در این زمینه نداشتهایم و به دنبال تدوین برنامه و جای دادن این دست از مباحث در درون کتب درسی نبودهایم.
وی در ادامه به دلایل این موضوع پرداخت و گفت: در این خصوص دلایل فراوانی داریم، همانطور که گفته شد نبود برنامهای جامع و کامل در این رابطه اصلیترین موضوع است. تا زمانی که برنامهای تدوین و تنظیم نشود و به عنوان خط مشی برای آموزش حفظ و حراست از محیط زیست و حیات وحش برای کودکان تبیین نشود این مسئله همچنان به همین شکل خواهد ماند.
حضور افراد طبیعت ستیز بین جامعه و مسئولان
آخانی افزود: نکتهای دیگر در این رابطه حضور افراد طبیعت ستیز درلایه های مختلف جامعه و حتی گاها در بین مسئولین است، زمانی که افراد متولی تدوین نظام آموزشی یک کشور هیچ میل و علاقهای به طبیعت دوستی و حفظ محیط زیست ندارند نباید انتظار داشت که پرورش یافتگان آن سیستم آموزشی علاقهای را به حفظ و حراست از محیط زیست داشته باشند.
نامهربانی با مدارس طبیعت
این گیاهشناس در ادامه با اشاره به مدارس طبیعت که در برخی از نقاط کشور فعال شدهاند گفت: در این راستا بسیاری از افرادی که دغدغه حفظ محیط زیست دارند دست به فعالیت و تشکیل مدارس طبیعت برای آموزش در حوزه دوستی با طبیعت و محیط زیست برای قشر کودک و نوجوانان زدند، اما متاسفانه با نامهربانیهایی از سوی برخی از مسئولین مواجه شدند که آنان را به سوی ناامیدی سوق داد، باید متوجه بود این افراد و فعالان محیط زیست به دنبال رواج آموزشهای صحیح و درستی هستند تا بتوانند نسلی را پرورش دهند که در مقابل حفظ و نگهداری از محیط زیست مسئول باشند پس باید حمایت کرد از آنان، نه اینکه به دنبال کارشکنی در در خصوص فعالیت آنان باشیم.
این استاد دانشگاه در خصوص مشکلاتی که در گذشته و حال حاضر در خصوص طبیعت ستیزی وجود داشته بیان کرد: در این رابطه دو مشکل اساسی وجود دارد که بخش اول آن به صورت تاریخی در بین اجتماع رواج یافته است و بخش دیگر آن با مدرنیته ارتباط مستقیم دارد.
آخانی افزود: در بخش تاریخی این مسئله ،چون ایران به عنوان یکی از متنوع ترین کشورها از لحاظ غنی بودن در حوزه حیات وحش است و همچنین در گذشته بخش عظیمی از اجتماع کشور ما را جوامع روستایی تشکیل می داد در نتیجه نزدیکی بیش از حدی مابین مردم و حیات وحش وجود داشت، این نزدیکی شاید در نگاه اول مثبت به نظر برسد اما متاسفانه همیشه به عنوان یک مزیت از آن یاد نمیشود و مردم نزدیک به محیط زیست و حیاط وحش به آسانی بنابراین موضوع که دسترسی آسان به دارند، می توانستند ضربات و صدمات فراوانی را به محیط زیست و حیات وحش بزنند که در طی سالیان طولانی و دراز این موضوع رخ داد و شاهد آسیبهای فراوان بر پیکره محیط زیست پیرامون خودمان بوده ایم.
تلاش زندگی مدرنیته برای جدایی انسان از طبیعت
این بوم شناس ادامه داد: نسل جدید و زندگی ماشینی که در حال حاضر برقرار است بخشی بزرگ از آن متاثر از باورهای قدیمی است که تاثیرات فراوانی را روی آن گذاشته، نکته قابل توجه در این خصوص سعی و تلاش زندگی ماشینی و مدرنتیه برای جدایی انسان از طبیعت است، به صورتی که طبیعت ستیزی و حیات وحش ستیزی در لایههای مختلف مدرنیسم ایرانی بدون هیچ مشکلی خود را نشان میدهد، برای مثال در مدرنیسم ایرانی از خاک به عنوان عنصری ناخوشایند یاد می شود به همین دلیل تمامی تلاشهایی که در شهرسازی و خیابان سازی و حتی باغچه سازی تا حد امکان خاک را پنهان می کنند، حتی در جوامع روستایی حال حاضر نیز این موضوع نمود پیدا کرده که روستاها در حال شبیه شدن هر چه بیشتر به شهرها هستند و ارزشی را برای حفظ طبیعت و خاک قائل نیستند و تمامی اصول را بر مبنای از بین بردن خاک و طبیعت تعیین کردهاند.
آخانی در پایان نیز متذکر شد: تمامی مواردی که ذکر شد نشان دهنده چندین نقص بزرگ در این حوزه است که متاسفانه حاکی از نبود آموزشهای درست و صحیح که باید از گذشته داده میشد و همچنین کج فهمی در خصوص مدرنیسم و توسعه است، از حالا باید به فکر بود و به دنبال آموزش در همه زمینهها و در همه لایههای مختلف جامعه اعم از سیستم آموزشی کشور، مسئولین و خود مردم باشیم.