
به گزارش گروه اجتماعی برنا؛
تحقق عدالت شهری از گذر گسترش قلمروهای عمومی
یک
ایدهی «عدالت» در مدیریت شهری یکی از مهمترین پیشنهاداتی بود که پیروز حناچی در روزهای آغاز به کارش در سِمت شهردار تهران مطرح کرد. اراده و اصرار او بر این ایده چنان بود که میشد حتا رد آن را در شعار اصلی برنامهاش نیز پی گرفت: «تهران شهری برای همه». اما یکی از برجستهترین نمودهای این ضرورت آنجا بر همه عیان شد که در دل بحث «توسعهی قلمروی عمومی شهری» پررنگتر از گذشته به میان آمد. بحثی که اگرچه پیشینهاش به دوره حضور حناچی در معاونت شهرسازی و معماری بازمیگشت اما حالا مصممتر و به بهانههای متفاوت در صحبتهای آقای شهردار رخ مینمود؛ چه آنجا که زیرِ عنوان توسعهی قلمروی حمل و نقل شهری حق پیادهها را در اولویت قرار میداد و بر ضرورت پیادهروها و فضاهای توقف و پرسه اصرار میورزید، چه در جلوگیری از تخریب شهر و چه در ترمیم فضاهای قوامدهندهی زیست شهری. بازپسگیری و بهرهبرداریِ دیگرگونه از میدان هفت تیر که در تصرف فعالیتهایِ علیالظاهر عمرانی درآمده بود، به نفع عموم مردم و ایجاد ایستگاهی جهت مکث و پرسه و برخورد چهره به چهرهی شهروندان یکی از اقدامات منحصر به فرد در همین راستا بود و توانست به عزم موجود صورتی عینی بپوشاند. تاکید مدیریت شهری بر احیای فضاهای از دست رفته سبب شد تا رفته رفته خاطرهی تهرانِ گذشته پررنگ و پررنگتر شود؛ با نظر به سبکی از زندگی که در روزگاری نه چندان دور ضامن کیفیت زیست این کلانشهر بوده و در روندی بطئی بسیاری از امکانات و الگوهایش را به باد حراج سپرده است.
دو
اما قلمرو عمومی شهر چیست؟ مصادیقش چگونه طبقهبندی میشود؟ چه معیارهایی حکم سنجه را در ارزشگذاری مدلهای توسعه بازی میکنند؟
پرفسور علی مدنیپور، استاد طراحی شهری دانشگاه نیوکاسل در کتاب درخشانش «فضاهای عمومی و خصوصی شهری» که به همت فرشاد نوریان به فارسی درآمده، مینویسد: «فضاهای عمومی فضاهای قابل دسترس و چندمنظورهاند که از قلمروهای انحصاری خانوار و فرد متمایزند. از دیدگاههای هنجاری، این فضاها اگر توسط مسئولین دولتی ایجاد و مدیریت شوند عمومی تلقی میشوند؛ به طوری که کل مردم را مخاطب قرار داده و به روی همه باز بوده و توسط همهی اعضای جامعه مورد استفاده قرار میگیرند.» شرط جامع «همهی اعضای جامعه» پیرو همان ایدهی عدالت شهریست که ذکرش رفت و همهی شهروندان، مسافران، گردشگران و اصطلاحا غریبهها را فارغ از تفاوتهای جنسیتی، قومی، نژادی و طبقهای زیر چتر خود درمیآورد تا فضاهای عمومی «عام» و «خاص» را بی هیچ قید و شرطی در خدمت آنان بگذارد. اما در توضیح فضاهای عمومی «عام» گفتنی است که مجموعهای از همهی معابر و گذرگاهها، میدانها و فلکهها، کوچهها و خیابانها، فضاهای سبز و تفریحی و همهی پاتوقهای حاضر در فضای باز شهری را شامل میشود. قلمروهای عمومی «خاص» را اما بنا بر برخی از محدودیتهای شرطی و زمانی میتوان به انواع «باز» و «بسته» تقسیمبندی کرد. برخی از مصادیق این قلمروها عبارتند از: همهی ایستگاههای مترو، راهآهن، ترمینالهای اتوبوس و فرودگاه، محوطههای باز و اماکن مذهبی، محوطهی باز اماکن تاریخی و فضاهای باز مجتمعهای تجاری و اداری و خلاصه هرآنچه که میتواند بنا به محدودیت شرط و یا زمان مشخص در خدمت عموم قرار گیرد. در این میان بیتردید درجهی عمومیت هریک از این قلمروها مسئلهی دیگری است که بر جوانب کیفیتِ توسعه میافزاید. اما نکتهای که نباید از نظر پنهان بماند، نوع معماری و بافت و جنس شهر و نیازهای قابل پیگیری مادی و روانی شهروندان و ادراک آنها از فضا و مکان است که در این مسیر تعیینکننده خواهد بود. روشن است که هر شهری به واسطهی تفاوتهایش در جزییات مدل توسعهی قلمروهای شهری ملزم به روشهای متفاوتی است. اما دیگر جای تردید نیست که فضاهای عمومی شهر فضاهای معاشرت است و محل شکلگیری روابط اجتماعی. فضاهای همبودی است و محلی برای کنکاش در هویت و تفاوتها، پهنهایست برای فهم خود و دیگری، و تمرین مدارا و گفتوگو و تحمل ایدههای مخالف. عرصهایست که در نهایت به جامعهی مدنی نیرو میدهد و روبروی پیآمدهای حاصل از مدرنیسم در فضاهای شهری و تضعیف فضاهای عمومی میایستد.
سه
با این توضیحات فعالیتهای شهرداری تهران را در گسترش قلمروهای عمومی باید ناظر به ضرورت زیست شهریِ پویا و در خدمت فرصتهای اجتماعی تلقی کرد. فعالیتهایی که در این مدت طی محورهای گوناگونی به تحقق رسیده است. از تبدیل باغهای وابسته به نهادها به فضاهای عمومی برای شهروندان گرفته تا ایجاد میدانگاه هفت تیر، از گذرگاه فرهنگی بلوار کشاورز و برنامهی پنجشنبههایش تا گذر صنایع دستی در خیابان ویلا، از ایجاد مسیر طبیعت در منطقه 6 گرفته تا کاشت 700 چنار در شهری که روزگاری به چنارستان معروف بود. اینها همه تنها بخشی از همیت مدیریت شهری در خصوص توسعهی قلمروهای عمومی است. ایدهای که حناچی پرقدرت و مصرانه بر سر آن ایستاده و با نظر به ضرورت بنیادیاش پروژههای بسیاری را برای تحقق بیش از پیش آن دنبال میکند. او که در اسفند 97 و تنها چند ماه پس از دست گرفتن مدیریت شهر تهران گفته بود: «توسعهی حوزهی قلمرو عمومی از موضوعات مهمی است که آغاز شده و ادامه پیدا می کند.» تا به اینجا نشان داده است که تا چه اندازه در اینباره جدی و پیگیر است.