«علی صوفی»، دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات، در این باره که گفته میشود برخی اصلاحطلبان پشت خاتمی به نوعی پنهان شدهاند اما در عین حال به وی انتقاد میکنند، در حالی که وی به دلیل کاریزما و محبوبیتی که دارد بسیاری را به خود تاکنون جذب کرده، به خبرنگار سیاسی برنا گفت: شخصیت خاتمی به گونهای است که گفتمان سازی و اعتماد سازی میکند. خاتمی، قدرت تعامل بالایی هم در سطح ملی و هم بینالمللی دارد و حتی در جناح اصولگرا نیز تاثیرگذار است. بنابراین این ویژگیها مربوط به شخصیت او است. این شخصیت در انتخابات سال 76 قدرت ظهور و بروز پیدا کرد و در عرصه سیاسی کشور نیز قدرت مانور او نمودار شد. همچنین بعدها نیز در سطح بینالمللی در قالب گفتگوی تمدنها مطرح باقی ماند.
دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات افزود: از شخصیت خاتمی، در عرصه داخلی گفتمانی به نام اصلاحطلبی باقی مانده است که به قدرت فردی و اجتماعی وی باز میگردد. اما قدرتهای سیاسی موجود در کشور، در زمانی که خاتمی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سال 76 شد، دو جریان جناح چپ و جناح راست بود. جناح چپ موسوم به خط امام بود که در مجلس سوم، اکثریت مطلق را در اختیار داشت و جناح راست هم مجلس چهارم را کاملا در اختیار داشت.
جناح راست همواره از پشتوانه قانونی همچون شورای نگهبان برخوردار بوده است
صوفی ادامه داد: در واقع جناح راست دارای یک پشتوانه قانونی از نهادهای قدرت مثل شورای نگهبان بود در حالی که جناح چپ از آن برخوردار نبود و همواره این نهاد مقابل جناح چپ بوده و میدان را در عرصه رقابت انتخاباتی به نفع جناح راست رقم می زده و در نهایت نیز باعث میشد، جناح راست که پایگاه مردمی آن نسبت به جناح چپ بسیار پائینتر بوده است بتواند با کمک شورای نگهبان، در عرصه رقابت و مسابقه انتخاباتی پیروز میدان شود.
مرحوم هاشمی رفسنجانی با جناح راست در مجلس چهارم زاویه پیدا کرد
این فعال سیاسی اصلاحطلب یادآور شد: واقعیتی که آن زمان وجود داشت این بود که جناح راست در عین حال که مجلس چهارم را در اختیار گرفته بودند، برای انتخابات سال 76 هم برنامه خود را داشتند. جناح راست وقتی مجلس چهارم را در اختیار گرفت یقین داشت در انتخابات ریاست جمهوری نیز مسلط خواهد شد. به گونهای که مرحوم هاشمی رفسنجانی را کاملا با خود همراه کرده بودند و هیچ مانعی را برابر خود نمیدیدیدند اما مدتی نگذشت که در مجلس چهارم در دور دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، با وی زاویه پیدا کردند.
جناح چپ با تلاش مرحوم هاشمی اقلیت قوی مجلس پنجم شد
صوفی ادامه داد: به هر حال مرحوم هاشمی رفسنجانی که بهطور منظم با مقام معظم رهبری ارتباط داشتند و نگران مشارکت مردم در انتخابات مجلس پنجم بودند، از رهبری مجوز گرفتند که بتوانند تا حدودی فضای انتخاباتی را باز کنند و فضای رقابت انتخاباتی را که در مجلس چهارم کاملا بسته بود از این حالت خارج کنند و اجازه دادند که به نوعی رقابتی شکل گیرد و همین موضوع باعث شد انتخابات مجلس پنجم، رقابتی شود. بنابراین در این انتخابات رقابتی، جناح چپ موفق شد تا اقلیت قوی را در مجلس در اختیار گیرد.
در انتخابات 76، جناح چپ نتوانست مهندس موسوی را برای حضور در انتخابات راضی کند
علی صوفی بیان داشت: هرچند جناح راست مغرورانه در پی پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری بود و فکر نمیکرد جناح رقیب یعنی جناح چپ بتواند با آنها رقابت کند؛ به هر حال وارد انتخابات سال 76 شد. جناح راست در انتخابات ریاست جمهوری آن چنان خود را پیروز انتخابات میدانست که حتی قبل از ورود به انتخابات، کابینه دولت را نیز تعیین کرده بود. اینجا بود که اختلافات جناح راست با مرحوم هاشمی رفسنجانی بیشتر شد چون در کابینهای که به اصطلاح اعلام کرده بودند یا به نوعی به بیرون درز کرده بود، مرحوم هاشمی هیچ نقشی نداشت. این موارد باعث شد شکاف بین مرحوم هاشمی و جناح راست شد و به جایی برسد که مرحوم هاشمی راه خود را از آنها جدا کرد. به هر حال انتخابات سال 76 شروع شد و جناح چپ هم که دنبالهرو موسوی بود در نهایت موفق نشد میرحسین موسوی را راضی کند به صحنه بیاید.
تمامیت خواهی و قیم مآبی دو ویژگی برجسته جناح راست است/جناح راست رای مردم را صرفا زینت میدانست و ارزشی برای آن قائل نبود
وی در پاسخ به این سوال که نکته برجسته علت زاویه دار شدن مرحوم هاشمی رفسنجانی با جناح راست و جدا کردن راه خود با آنها چه بود؟ گفت: نکته برجسته این بود که به هر حال جناح راست دو ویژگی داشت، یکی ویژگی تمامیت خواهی بود و دیگری قیم مآبی. بدینگونه که جناح راست خود را بهنوعی قیم مردم میدانست و از رای مردم به عنوان زینت یاد میکرد. حتی برخی تئوریسینهای آنها عنوان میکردند اکثر مردم تعقل نمیکنند و رای مردم ارزشی ندارد مگر اینکه در انتخابات به رای مردم روی آورند. بنابراین فکر میکردند فقط آنها، قوه عاقلهای در حاکمیت هستند و حق آنهاست که حکومت کنند و مردم هم به هر حال باید از آنها پیروی کنند. بنابراین این نوع تفکر قیم مآبی بود.
جناح راست در مجلس چهارم مرحوم هاشمی را به گریه انداختند
صوفی ادامه داد: تفکر تمامیت خواهی آنها نیز اینگونه بود که به صورت صددرصدی نیروهای مطیعی میخواستند یعنی کسانی که از نظر تشکیلاتی وابسته به آنها باشند و در ذیل آنها تعریف شوند. بنابراین مرحوم هاشمی رفسنجانی در ذیل آنها نبود. بنابراین در راستای تمامیت خواهی خود، احساس کردند مرحوم هاشمی رفسنجانی نباید قدرت را در اختیار گیرد و در نهایت تلاش کردند، او را کنار بگذارند اما مرحوم هاشمی شخصیت زیرک و باهوشی بود و این مسأله را فهمید. بنابراین به تدریج تلاش کرد کشور را از انحصار آنها خارج و توانست در انتخابات مجلس پنجم، قدرت مانور بسیاری پیدا کند و مانور خود را از انتخابات مجلس پنجم، آغاز کرد. مرحوم هاشمی رفسنجانی در مجلس چهارمی که بسیار به آن متکی و از آن راضی بود، در مقابل تحلیلی که این مجلس علیه او شروع کرده بود، در دفاع از خود به گریه افتاد و در نهایت دریافت سنخیتی با جناح راست ندارد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب بیان کرد: بنابراین مجلس پنجم باعث شد آن حالت یک دست از بین برود و مجلس از انحصار جناح راست خارج شود و جناح چپ هم حضور پیدا کند. به هر حال مرحوم هاشمی عاملی شد تا جناح چپ مجددا به مجلس وارد شود. شخصیتهایی مانند عبدالله نوری که از نزدیکان هاشمی بودند، همچنین عدهای از جناح چپ حضور پیدا کردند. بنابراین مرحوم هاشمی از این وضعیت راضی بود. در نتیجه این رقابتی شدن انتخابات مشارکت هم تضمین شد و خطر تقلیل مشارکت که مایه نگرانی خود مقام معظم رهبری هم بود و برای نظام هم خطرناک بود، رفع شد. وقتی انتخابات 76 آغاز شد، جناح راست همچنان احساس قدرت میکرد و بر مبنای همان احساسی که داشت همچنین اهرمهایی که شورای نگهبان در اختیارش قرار داده بود صحنه انتخابات را به گونهای رقم زد که مهندس موسوی حضور پیدا نکند و رقیب جدی نداشته باشد.
خاتمی توانست گفتمانی مبتنی بر احساس مردم پدید آورد
علی صوفی ادامه داد: خاتمی از طرف جناح چپ مورد قبول بود، گرچه خاتمی زمینه ای برای پیروزی نداشت اما مورد توجه قرار گرفت. خاتمی که از اول به شدت از کاندیداتوری امتناع داشت، در دیداری که با مقام معظم رهبری داشت تصمیم وی دچار تغییر شد و برای کاندیداتوری اعلام آمادگی کرد. منتهی با این فرض که پیروز نخواهد شد و حدود پنج الی شش میلیون رأی خواهد آورد که به وی اجازه میدهد، دیدگاههای خود را مطرح کند اما به هر حال شخصیت خاتمی در انتخابات تاثیر گذاشت. به گونهای که در سخنرانیها و مناظرههایش در صداوسیما، سخنانی مطرح کرد که برای مردم جذابیت خاصی پیدا کرد. بنابراین خاتمی توانست یک گفتمان را بهوجود بیاورد که شاخصه برجسته آن مبتنی بر احساس مردم بود. چراکه مردم احساسات و نگرشی تاریخی داشتند که از انقلاب مشروطه شروع شده بود و در راستای آن مطالبات آزادی خواهانه و اصلاحطلبانه داشتند که این مطالبات، بخشی از آن در انقلاب مشروطه جامه عمل پوشیده بود اما بعدها سرکوب شد.
مطالبات آزادی خواهانه و اصلاح طلبانه مردم از زمان انقلاب مشروطه برآورده نشد
وی اظهار کرد: بنابراین مردم انتظار داشتند با انقلاب اسلامی، این مطالبات رفع شود که در نتیجه انتظارات آنها برآورده نشد. خاتمی توانست بر موج این احساسات سوار شود و گفتمانی را ترتیب دهد که بعدها، گفتمان اصلاحطلبی نامیده شد. از اینجا بود که شخصیت خاتمی ظهور و بروز کرد و در انتخابات پیروز شد. این پیروزی فرصتی برای حضور او در عرصه ملی و بینالمللی بود تا بتواند افکار خود را با 20 میلیون رای به عنوان رئیس جمهور تحت عنوان گفتگوی تمدنها در سطح ملی و بینالمللی مطرح کند که با استقبال مواجه شد. بنابراین شخصیت، بینش و افکار و اندیشه او باعث شد کاریزمایی برای وی پدید آید که همه او را چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی تحسین کنند.
صوفی در پاسخ به این سوال که چرا برخی اصلاحطلبان تلاش میکنند بحث عبور از خاتمی را مطرح کنند. این یک دغدغه بزرگی است که وجود دارد. اصولگراها می گویند ما اختلافی نداریم در صورتیکه اصلاحطلبان، نه تنها این اختلافات را کتمان نمیکنند بلکه هر روز بر آن بیشتر تاکید میکنند. چرا شاهد اینگونه رفتارها در میان اصلاحطلبان هستیم؟، تاکید کرد: این اختلافات به نوعی تکثر است. ما نباید وحدت را در نظر مشاهده کنیم و اساس وحدت در نظر، معنا ندارد چراکه خداوند انسانها را به گونهای خلق کرده که در آیه قرآن میفرمایند: اگر ما می خواستیم همه مردم را یک امت واحد قرار میدادیم اما شما پیوسته در حال اختلاف خواهید بود برای اینکه شما آن جامعیت را از نظر احاطه بر اطرافتان و نظام هستی به تدریج پیدا میکنید و همواره نگاه انسانها نسبی است و این نگاه نسبی خود به خود متکثر است و نگاه مطلق نداریم. نگاه مطلق، واحد است که امام (ره) در جریان اختلافات بین بنیصدر و بهشتی مطرح کرده بودند که اگر همه اختلافات از هوای نفس است و اشاره کرده بودند اگر همه پیغمبران در یک جا جمع میشدند اصلا اختلاف نبود زیرا آنها نگاه و نظرشان مطلق است و نظر مطلق اختلاف ندارد اما نظر نسبی اختلاف دارد.
از امتیازات اصلاحطلبان تکثر در نظر و وحدت در عمل است
دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات تصریح کرد: بنابراین از امتیازات اصلاحطلبان این است که متکثر در نظر هستند اما در عمل، وحدت عمل دارند و اصلاحطلبان در انتخابات 92 و 94 و 96 در اجماع سازی، ایجاد تشکلات و انسجام بخشی موفق بودند. بنابراین این وجه امتیاز است.
اصلاحطلبان فکر میکنند اما اصولگرایان اصلا فکر نمیکنند!
وی در این باره که بهزاد نبوی گفته بود اصلاحطلبان بلند بلند فکر میکنند نیز بیان کرد: این نظر نبوی را قبول ندارم که اصلاحطلبان بلند بلند فکر میکنند. من این گفته را اینگونه اصلاح میکنم که اصلاحطلبان فکر میکنند در حالی که اصولگرایان اصلا فکر نمیکنند! آنها پیرو انقیاد هستند ولی اصلاحطلبان پیرو انقیاد نیستند. اینکه اصلاحطلبان در انقیاد خاتمی یا در انقیاد فرد دیگری باشند اینگونه نیست. اصلاحطلبان یک جریان سیاسی متکثر هستند اما خاتمی یک کاریزما و شخصیت مستقل دارد و اصلاحطلبان در تفکر خود، اصلاحطلبی را قبول دارند و برای همین از کاریزمای خاتمی استفاده میکنند.