به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ ایفای نقش مادری و پدری به شکل همزمان همواره با یکسری از مشکلات همراه است. مشکلاتی که پدر یا مادر را مسئول میکند تا جای خالی جنس دیگر را برای فرزندش به بهترین شکل پر کند. این در حالی است که برای پدران مجرد ایفا کردن نقش مادری کمی سختتر بهنظر میرسد.
پدری که برای فرزند خود هم مادر است و هم پدر، باید بیاموزد چگونه به اندازه یک مادر ظریف رفتار کند، چگونه وقت بیشتری برای کودکش بگذارد، چگونه در زمان ناراحتی و اندوه، کودکش را دلداری دهد و مهارت تعویض پوشاک، لباس و مراقبت از او را در زمان بیماری یاد بگیرد.
این مسئولیتِ دوگانه برای پدران زمانی بیشتر میشود که پدر فرزند دختر داشته باشد. در این صورت است که باید لاک زدن و بافتن موهای دخترش را بیاموزد و حتی در مواقعی برای به دست آوردن دل دختر کوچولویش در روز تولد او لباس باربی یا پری دریایی بپوشد.
این قشر از جامعه پدرانی سخت کوشند که تلاش میکنند خرج خانواده کوچک خود را فراهم کنند و در کنار تمام مشغلههایشان وقت فراغتی را هم برای بازی با کودکان خود کنار بگذارند.
بعلاوه چنین پدرانی در کنار این مسئولیت دشوار گاهی مجبورند در جمعهای زنانه شرکت کنند یا پنهانی به حرفهای سایرین گوش دهند و به این ترتیب برای حل سوالات ذهنشان هزار حرف و حدیث را به جان میخرند. در واقع کنجکاوی آنها به این منظور است که پدر بهتری برای فرزند خود باشند و خلاءهای عدم حضور مادر را در بهترین حالت ممکن برای فرزند خود پر کنند.
از طرفی این قشر از جامعه هیچگاه نمیتوانند غم و اندوه خود را به زبان آورند چراکه جامعه از او به عنوان یک مرد انتظار قوی بودن دارد و در خانه نیز کودکش یک پدر شاد و پر انرژی را طلب میکند.
تربیت صحیح کودک و پر کردن خلاءهایی که در زندگی برای چنین فرزندان و پدرانی ایجاد میشود و همین طور تخلیه هیجانات و اتفاقات ناراحت کننده از جمله عواملی است که نقش روانشناسان را در زندگی چنین افرادی لازم و حتمی میداند.
در این رابطه با مجید ابهری، روانشناس و رفتارشناس اجتماعی، به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
در ساختار مردانه، بزرگ کردن فرزند به تنهایی دشوار است
ابهری در ابتدا باتاکید بر اینکه تربیت فرزندان بهطور طبیعی و غریضی باید تحت نظارت پدر و مادر باشد، گفت: فرزند هم به عاطفه مادرانه و هم به محبت پدرانه نیاز طبیعی دارد.
او ادامه داد: متاسفانه برخی از کودکان به دلایل مختلف مانند جدایی یا فوت، مجبور به زندگی با یکی از والدین میشوند. در صورتی که فرزند با مادر زندگی کند از اطرافیان توجه خاصی به فرزند یا فرزندان میشود یعنی افرادی مانند مردان فامیل همچون دایی یا پدربزرگ و غیره تلاش میکنند کاستیهای پدرانه را تا حدی جبران کنند.
این روانشناس با اشاره به اینکه گاهی فرزندان اجبار به زندگی با پدران را دارند، توضیح داد: ساختار مردانه و غریضی مردان به شکلی است که بزرگ کردن فرزند به تنهایی برای آنان بسیار دشوار است چراکه باید در مواجه با فرزند خود رفتاری در دو نقش پدرانه و مادرانه داشته باشند.
خواندن کتاب کمک نمی کند، مشاوره لازم است
ابهری با بیان اینکه اینگونه فرزندان معولا در دوران نزدیک به بلوغ، دوره بلوغ و پسا بلوغ دچار کاستیهای تربیتی و رفتاری می شوند، افزود: مشکلات تربیتی، عاطفی، اجتماعی و عواطف دوران بلوغ و نیازهای اینگونه کودکان را پدران نمیدانند با چه کسانی مطرح کنند و یا شاید افرادی در دسترس آنها نیست که بتواند به سوالات و مشکلات آنها پاسخ دهد. در اینگونه موارد فقط خواندن یک یا دو جلد کتاب برای تربیت کودکان کافی نیست بلکه پدران بهتر است به مشاورین تربیتی و روانشناسان متخصص کودک مراجعه کرده و مشکلات رفتاری مانند پرخاشگری، لجاجت، بددهنی یا کابوسهای شبانه، شب ادراری، درس گریزی و حسادت فرزندانشان را با آنها در میان گذاشته و برای هرکدام از این رفتار ها راه حل درستی دریافت کنند.
این رفتارشناس عنوان کرد: در غیر این صورت اگر بخواهند سرخود و بدون توجه به راهنماییهای علمی و تجربی حرکتی انجام دهند ممکن است موجب بیشتر شدن مشکلات این کودکان گردند.
نباید اجازه داد دیگران کودک را لوس کنند
او در رابطه با بحثهای تربیتی کودکانی که با پدارن خود زندگی میکنند گفت: پیشنهاد میشود برای کودکانی که مجبورند به تنهایی با پدر زندگی کنند، جامعه، اطرافیان و بانوان خانواده مانند عمه، خاله و مادربزرگ دقت بیشتری کرده و اجازه ندهند جای خالی مادر با لوس شدن بچه پر شود.
ابهری در ادامه توضیح داد: در این صورت است که بچه هرچه که میخواهد به او میدهند تا ناراحت نشود یا از سردلسوزی کاری میکنند تا کودک کاستی عاطفی نداشته و اصطلاحا برایش عقده نشود. اما باید توجه کرد این گونه کودکان با چنین رفتاری در دوران نوجوانی و جوانی دچار مشکلات تربیتی شده و از جاده اخلاق و تربیت درست منحرف خواهند گردید.