
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ درماندگی آموخته شده درون جامعه و در بین افراد از جمله مواردی است که میتواند یک اجتماع را به سمت ناامیدی و مشکلات سوق دهد، متاسفانه با توجه به برخی از معضلات که در سطح جامعه وجود دارد، این مبحث تبدیل به یکی از موضوعاتی شده که همواره افراد را درگیر خود میکند و تبعات جبران ناپذیری را روی زندگی، رفتارهای شخصی و همچنین فعالیت و کار آنها میگذارد.
دکتر تقی ابوطالبی احمدی، روانشناس تربیتی، استاد دانشگاه و عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان، در خصوص این موضوع به خبرنگار برنا گفت: رویکرد درماندگی آموخته شده نوعی رویکرد است در روانشناسی که اولین بار توسط مارتین سلیگمن مطرح شد، براساس نظریات سلیگمن در این خصوص افراد بهجهت احساس خود کم بینی، ناایمنی روانی و عدم انجام کار بهرغم اینکه میتوانند فرصتهای لازم را برای زندگی متعادل و متوازن ایجاد کنند دچار رفتارهایی میشوند که آنها را به سمت نوعی از درماندگی سوق میدهد.
او در پاسخ به این سوال که درماندگی آموخته شده بیشتر در بین چه نوع افرادی شکل میگیرد گفت: با قاطعیت نمیتوان گفت که کدام دسته از افراد دچار این مشکل خواهند شد اما بر اساس مطالعاتی که در این خصوص صورت گرفته معمولا افرادی که احساس خود برتر بینی دارند گرفتار خواهند شد چون جایگاهی کاذب را به دست آوردهاند که سطح انتظارات و توقعاتشان را نسبت زندگی و بهخصوص افراد و اطرافیان همراه با این جایگاه بالا برده و زیادهطلبی و زیادهخواهی نیز درون آنها نهادینه شده است. زمانی که موضوعات مطرح شده برآورده نشود و فرد نتواند آنها را تامین کند شاهد خواهیم بود که با فرو بردن سر در گریبان خود احساس درماندگی و نا امیدی میکند.
او ادامه داد: در گذشته نظر بر این موضوع بود که این حالت بیشتر در بین کودکان وجود دارد اما در شرایط فعلی شاهد هستیم که نه فقط در بین کودکان بلکه در بین تمامی افراد با بازههای سنی متفاوت نشانههای از این زیادهطلبی و زیادهخواهیها وجود دارد.
ابوطالبی در ادامه با اشاره به عواملی که میتواند این شکل از درماندگی را به وجود آورد گفت: شاید بتوان گفت اصلیترین عامل در خصوص بروز درماندگی آموخته شده نقش برخی از شخصیتها در زندگی افراد است، زمانی که شخصیتهایی همچون معلمان زیادهخواه، استادان زیادهخواه، مربیان زیادهخواه و باقی شخصیتها که میتوانند تاثیرات بسزایی را در زندگی هر فردی بگذارند سطح توقعاتشان از افراد بالا میرود و انتظار دارند ره صد ساله یک شبه توسط فرد طی شود و امید واهی به او میدهند راهی به جز نهادینه کردن درماندگی در زندگی وی را دنبال نمیکنند چون اگر یک دانش آموز، دانشجو و یا یک ورزشکار نتواند به مدارج عالی که توسط خیالپردازی برای او ترسیم شده برسد، سرخورده میشود و سریعا ناامیدی تمام وجود او را فرا خواهد گرفت و روز به روز نیز به میزان درماندگی آموخته شده او افزوده میشود.
این روانشناس در خصوص در شرایط حال زندگی کردن نیز گفت: تمامی افراد باید در حال زندگی کنند یعنی گذشته و آینده را در زندگی فعلیشان دخالت ندهند. فکر کردن به گذشته افسردگی را به همراه دارد و فکر کردن به آیندهای که نیامده استرس و اضطراب را برای فرد به ارمغان میآورد و ترکیب این دو بیماری یعنی هدف قرار دادن سلامت جسم و روان و مبتلا شدن به بیماریهای سایکوسوماتیک که اثرات مخربی را در زندگی هر فردی دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان در پاسخ به این سوال که به چه شیوهای میتوان کمتر به این مبحث گرفتار شد، عنوان کرد: قبل از هر چیزی صرف کردن فعل خواستن و توانستن میتواند اصلیترین موضوعی باشد که فرد را از بند درماندگی آموخته رها کند. در کنار آن نیز میزان توقع و انتظاراتی که از افراد و جامعه داریم معقول باشد و همچنین هدفگذاریهای خود را برای آینده به صورت صحیح انجام دهیم آن زمان است که به صورت قطعی میتوان از درماندگی آموخته شده دور بود و زندگی خود را به سوی یک مسیر متعادل هدایت کرد.