عباس نعمتی نویسنده سریال بوی باران، اولین شب آرامش ، تکیه بر باد و...

مدل کسی که کتاب پانصد صفحه‌ای می‌خواند با کسی که متون اینترنتی می خواند متفاوت است!

|
۱۳۹۸/۱۰/۱۱
|
۱۴:۰۲:۴۹
| کد خبر: ۹۲۶۶۴۶
مدل  کسی که کتاب پانصد صفحه‌ای می‌خواند با کسی که متون اینترنتی می خواند متفاوت است!
در بخش نخست از عباس نعمتی فیلمنامه نویس سریال های تلویزیونی درمورد عدم وجود ژانر، موضوع و سوژه در سینما وتلویزیون پرسیدیم در بخش بعدی گفت و گو با این فیلمنامه نویس را از نظر می‌گذرانید.

عباس نعمتی، فیلمنامه‌نویس، در بخش دوم گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا در ارتباط با اینکه چرا در فیلم های سینمایی یا سریال های ما تنوع موضوع و سوژه و حتی ژانر وجود ندارد؟ گفت: وقتی از مقاومت فضا در مقابل موضوع جدید حرف می‌زنم بدین علت است که عوامل  زیادی دست به دست هم می‌دهد تا این فضای بین الاذهانی شکل بگیرد. به‌طور مثال یک موردش که شاید کمتر بهش دقت کنیم محدودیت تعداد سالن‌های سینما است و به هر ترتیب این فضا تاثیر خود را بر هنرمندان، منتقدین، سیاست‌گذاران و مدیران می‌گذارد و همه تدریجاً نیازی نمی‌بینند که خلاقیت زیادی در موضوع به خرج دهند و برای یافتن موضوع جدید با زاویه جدید به زحمت بیفتند، بالاخره برای یافتن موضوع جدید باید پژوهش کنند، کتاب بخوانند، تحقیق میدانی انجام دهند، آدم‌های متفاوت باتجربه‌های مختلف را ببینند؛ اما این فضا همه را از این امور به تدریج مستغنی می‌کند. برای همین با هنرمندان، منتقدین، سیاست‌گذاران و مدیرانی مواجه می‌شویم که می‌توانند هفته ها یا ماه‌ها یک کتاب خوب را کامل نخوانند و ابدا هم احساس نیاز نکنند و به جای این که کتاب بخوانند به دلیل خواندن متون چند پاراگرافی در تلگرام و اینترنت خود را آگاه و عالم به همه موضوعات بدانند. 

نعمتی در ادامه بیان کرد: همین مضمون محبوب سریال‌های ما، «بار کج به منزل نمی‌رسد» واقعا تفاوت است میان کسی که مثلاً المیزان را خوانده باشد و  بخواهد این مضمون را دستمایه کارش کند  با کسی که همین مفهوم را به‌صورت عامیانه شنیده و صبح تا شب متن‌های چند خطی و چند کلمه‌ای در توئیتر، تلگرام، فیسبوک می‌خواند. خروجی این دو نفر با این که یک مضمون و تِم را در دست دارند و ظاهراً هزار بار گفته شده، متفاوت است. اصولا مدل و جنس فکر کردن کسی که کتاب پانصد صفحه‌ای را کامل می‌خواند با کسی که عادت کرده متون کوتاه اینترنتی بخواند متفاوت است‌ دومی در فکر کردن عجول است و حوصله عمیق فکر کردن و عمیق دیدن موضوعات را ندارد. اضطراب و نا آرامی دارد و نمی گذارد موضوع در ذهنش ته نشین شود به همین دلیل ما فقط با محدود بودن دایره مضامین مواجه نیستیم بلکه با کم عمق بودن و لاغر بودن اندیشه در همین موضوعات هم مواجه ایم کلیت فضا از شما نمی خواهد عمیق تر نگاه کنید.

او در خصوص اینکه چرا کپی کاری در سینما و تلویزیون زیاد شده و بسیاری از فیلم‌های ایرانی شبیه فیلم فارسی‌های ایرانی و سریال‌ها گویی از روی دست هم نوشته می‌شوند؟ بیان داشت: ژانرهای محدود، داستان‌ها و شخصیت‌های محدودی را می‌طلبند،  این باعث شده کارها شبیه هم به نظر بیاید. از طرفی گاهی قواعد ژانر درحال تکرار شدن است اما ما فکر می کنیم این قواعد شباهت فیلم هاست. بالاخص وقتی موضوعات محدود هم عمیق دیده نشود، آن نگاه و دریچه نو به همان موضوعات و مضامین هم اتفاق نمی افتد و خود بخود شبیه هم می شوند. البته دلایل دیگری هم هست مثل اینکه ما اقتباس را اسمش را می گذاریم کپی کاری و تحقیرش می‌کنیم و اتفاقا اجازه تکامل یافتن یک ایده را نمی‌دهیم اقتباس فرایند پیچیده‌ای دارد به‌طور مثال سریال‌های سیتکام اقتباسی از «دوستان» و «سیمپسون‌ها» و «ساینفلد» هستند. تعدادی هنرمند در فرایند اقتباس خوب عمل می‌کنند و یک عده ناشیانه و در واقع مشکل بیشتر همین افراد ناشی‌ها هستند. ایراد اصلی این نیست که چرا اقتباس رخ می‌دهد، مشکل از آنجایی پیش می‌آید  که بی‌ظرافت اقتباس رخ داده است.

نظر شما