
«محمدجواد محمدی نوری»، دبیرکل حزب جمعیت جوانان انقلاب اسلامی و فعال سیاسی اصولگرا، درباره برنامه اصولگرایان برای حضور زنان انقلابی در مجلس 98 به خبرنگار سیاسی برنا گفت: در هیچ کدام از ادوار مختلف انتخابات، ما به دنبال تفکیک جنسیتی نبودیم. متأسفانه این ایراد به نگاه مردها و مردسالاری بودن در بخش تقنین کشور باز میگردد وگرنه زنان کشور ما به خوبی نشان دادند هر جا حضور پیدا کردند، منضبطتر و متعهدتر از مردان عمل کردهاند و موفقیتهایشان به ابتکار خودشان بوده است. اعتقادم بر این است که گاهی اوقات بانوان ما خودشان را دست کم گرفتهاند چون حتی میتوانستند به عنوان ریاست مجلس و بهعنوان رئیس قوه در این جایگاه قرار گیرند. این از جمله مواردی است که کوتاهی خانم ها در این موضوعات دیده شده است.
این فعال سیاسی اصولگر افزود: اینکه در حال حاضر از پدیده زنان دفاع میکنیم به اعتقاد من یک بازی سیاسی است. همچنین به نوعی میتواند بازی با شرایط روحی و روانی مردم باشد. به هر حال برخی جناحها برای اینکه قلقلک سیاسی ایجاد کنند، باید کاری کنند. خواهش بنده از مجموعه طرفداران اصولگرایان به ویژه حدادعادل این است که شوی تبلیغاتی را کنار بگذارند.
او خطاب به حدادعادل گفت: اگر به زنان باور دارید شایستهسالاری هم باور داشته باشید زیرا در ترازوی شایسته سالاری زن و مرد تفاوتی ندارند. ممکن است شاخصهای شایسته سالاری یک جوان، دهها برابر یک زن و یک مرد تلقی شود و این یک شوی تبلیغاتی است که ما بگوییم مثلا برای انتخابات آینده مجلس دو سوم کاندیداهای ما زن باشند. حال این دو سوم زن با چه شاخصها، ظرفیت و معیاری انتخاب شوند، مهم است. مثلا اگر تحصیلکرده باشد در قامت یک زن میتواند مطالبهگر خوبی باشد و برای دفاع از مردم وارد مجلس شود و میتواند به عنوان کارآمدترین فرد تلقی شود یا خیر؟!
محمدی نوری ادامه داد: این وضعیتی که در حال حاضر آقایان طراحی کردند و چند درصد لیست خود را به بانوان اختصاص دهند، این شوی تبلیغاتی و معیار باید شفاف سازی شود. سالهای گذشته این اشتباهی بوده که هم در احزاب اصلاح طلب و هم در میان اصولگراها دیده میشود. آنها میگفتند ما 5 سهمیه بانوان اختصاص دادیم که در واقع این سهمیهبندی نیز غلط است و اگر براساس معیار به این موضوع برسیم که 30 زن میتوانند، نمایندگی حوزه تهران را نجات دهند حتما 30 نفر از زنان را در نظر می گیریم اما ممکن است برسیم به این که 20 یا 10 زن باشد. ابتدا باید به معیارهای انتخاب دست پیدا کنیم و هر کدام از این جنسیتها اگر این شاخصهها را برای برخورداری از یک مجلس کارآمد داشته باشند، حتما باید انتخاب شوند. وگرنه مخالف این موضوع هستم که بیاییم با شوی تبلیغاتی زنان را وادار کنیم به همان چیزهایی که در طول این سال ها نیز آنان را سهمیهای کردیم و به سهمیه وارد میدان کردیم. در حال حاضر نیز آنها برای جناحهای سیاسی به عنوان نقطه عطفی برای چشمانداز آینده کشور شدهاند!
او درباره فراخوان قالیباف در قالب نو اصولگرایی و دعوت از جوانان نیز گفت: قالیباف باید تکلیف خودش را با مجموعه شورای وحدت و اصولگرایان تعیین کند. البته باید گفت موضوع نواصولگرایی و پیوستن نگاه او به سمتی که جوانان آیندهدار کشور هستند و نقطه امید نظام تلقی میشوند در آن تردیدی نیست. امروز غفلت چهل ساله ما این است که نسل جوان را ندیدیم یا فراموش کردیم و یا بها ندادیم. به عبارت دیگر از این سه حالت خارج نخواهد بود و به نوعی مسئولیت پذیری را به جوانان نیاموختیم. در سالهای گذشته رسیدند به یک سنی که متأسفانه امروز برخوردار از این شاخصه های خوب هم نیز نیستند و هدف قالیباف جذب نخبگانی است که می توانند، حداقل 4 دهه آینده کشور را نجات دهند. اینجا هم باز قالیباف آمده یک فرض را به وجود آورده و ستادی را راه اندازی کرده و اقداماتی را آغاز کرده و معلوم نیست که خودش هنوز چند چند است؟
او عنوان کرد: قالیباف اولا تکلیف خود را با شورای وحدت اصولگرایان یا دایره اصولگرایی معلوم کند. چند دستگی در دایره اصولگرایی به وضوح مشخص و روشن بوده و این اختلافات ممکن است که منجر به پدیده بدی در انتخابات آینده شود و در هر صورت، ما بازنده خواهیم بود اگر اصولگراها با خودشان روراست و صادق نباشند.
این فعال سیاسی اصولگرا درباره سخنان حداد عادل مبنی بر اینکه اصولگرایان در شورای وحدت در شرف رسیدن به وحدت هستند، نیز اظهار کرد: آنچه که خبر دارم از جلساتی که در دایره اصولگرایی برگزار میشود این است که بعد از کنارهگیری غیررسمی رئیسی از بحث انتخابات به صورتی که اصولگرایان را دور هم جمع کند، حدادعادل با محوریت خود و با جدیت درحال فعالیت است؛ اما نکتهای که وجود دارد این است که هنوز موفق نشدند همه اصولگراها را یکجا جمع کنند. برای اینکه متأسفانه همه بداخلاقیها، خودخواهیها، خودمحوری و سهمخواهی عدهای باعث شده است همه اصولگرایان دیده نشوند. این موارد باعث میشود که به تعبیری این ظرف بشکند و این وحدت حتما به اختلاف میرسد چراکه جریان اصولگرایی در کشور رهبری خوبی، ندارد. متأسفانه سهم خواهیهای سیاسی باعث شده که ما به اتحاد نزدیک نشویم و حدادعادل هم به نظر من در 2 اسفند، نتیجه آنچه که او کسب خواهد کرد، پیروزی نخواهد بود، بلکه ممکن است نتیجه دیگری در بر داشته باشد. ممکن است اصولگرایان را پیروز بدانیم اما حدادعادل شخصا نمیتواند رهبری جریان اصولگرایی را به دست بگیرد.
او در پاسخ به این سوال که شما به عنوان یک اصولگرا در کجای جریان اصولگرایی ایستادهاید عنوان کرد: ما در سیستم مجموعه جمعیت جوانان انقلاب اسلامی در همه این سال ها از روزی که تشکیل شده از سال 77 تاکنون به عنوان جریان مستقل بودیم. ما به عنوان جریان مستقل اصولگرایی در جبهه پیشرفت و عدالت و یا در جبهه مستقلین و اعتدال گرایان کار می کنیم. رسم و سیاست و اهداف ما بر این است که چارچوب نظام را حفظ کرده و سخنان خود را مطرح کنیم و به نوعی منتقد جدی باشیم. منصفانه است اگر به برادران اصولگرایی چیزی می گوییم بدانند که ما هم آینده کشور و فرزندان و سرزمین مان را دوست داریم، منتهی چشم نابینای بسیاری از این اصولگرایان در این وعدههای سیاسی باعث شده که بسیار از برادران اصولگرایی جوان ما هم امروز ناراحت باشند و متأسفانه از این دایره، خروج پیدا کنند.