به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ مصرفگرایی و عطش به زندگی مرفه را میتوان از جمله پدیدههای اجتماعی موجود در جامعه ایرانی دانست که طی سالیان اخیر با توجه به نوسانات اقتصادی و همچنین کاهش قدرت خرید در میان مردم همواره این عطش رشد کرده و در شرایط حال حاضر نیز به اوج خود رسیده است.
در این رابطه با طاهره پدرام، جامعهشناس، آسیبشناس اجتماعی و مدرس دانشگاه، به گفتگو نشستیم.
این جامعهشناس در ابتدا با اذعان به این موضوع که به راحتی میتوان مصرفگرایی و تجملگرایی را به صورت ملموس درون جامعه ایرانی و در میان خانوادهها لمس کرد، به خبرنگار خبرگزاری برنا گفت: در حال حاضر میتوان گفت همچون گذشته طبقات متوسط درون جامعه ایرانی یافت نمیشود و بیشتر افرادی که در این جامعه زیست میکنند از جمله افرادی هستند در طبقات متوسط رو به پائین قرار دارند اما باز هم با این شرایط شاهد هستیم که میل به خرید و میل به مصرفگرایی بیشتر در میان همین طبقه متوسط رو به پائین رواج دارد.
پدرام در پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث استمرار مصرفگرایی در میان طبقه متوسط رو به پائین شده است؟ اظهار کرد: اصلیترین عامل در این رابطه رسانه است، میزان تاثیری که در رابطه با مصرفگرایی از سوی رسانهها به درون جامعه تزریق میشود را به هیچ شکلی نمیتوان نادیده گرفت. به صورت مستمر شاهد هستیم شبکهها و رسانههای مختلف همواره مشغول تبلیغ کالاهای لوکس هستند و همین موضوع خود عاملی خواهد شد برای تحریک و میل به خرید بیشتر کالایی که شاید در زندگی روزمره و کاربردی نداشته باشد و ضروری نیست.
او ادامه داد: چنین موضوعی نشات گرفته از نظام سرمایهداری است. طبقهای که قدرت، رسانه و سرمایه را در اختیار دارد، حال نیاز است که کالا و خدمات خود را به بازار عرضه کند. در این شرایط است که با استفاده از ابزاری چون رسانه مردم را تحریک به خرید و به آنها القا میکند حتی کالایی که نیاز ندارند را تهیه کنند و بخرند. در این زمان است که جامعه هدف که بیشتر آن را قشر متوسط رو به پائین و همچنین قشر ضعیف تشکیل میدهند به واسطه تبلیغاتی که توسط رسانهها انجام شده حداقل حقوقی را که دریافت میکنند به جیب نظام سرمایهداری میریزند.
این آسیبشناس در ادامه با اشاره به این موضوع که نباید نقش رسانه را در این زمینه نادیده گرفت، تصریح کرد: پیامی که از رسانه منتقل میشود، دقیقا مانند تیری است که از یک اسلحه شلیک میشود. در حال حاضر شاهد هستیم بسیاری از افراد با استفاده از ابزارهای ارتباطی چون شبکههای اجتماعی در پی فروش محصولات خود هستند و در این راه از هیچ گونه تبلیغات فریبنده و پر زرق و برق هیچ ابایی ندارند چون فقط هدفشان فروش به بالاترین قیمتهاست. به هرحال مردم نیز با دیدن چنین مواردی ترغیب به خرید میشوند و حتی گاهی اوقات آرزو میکنند چنین محصولی را در اختیار داشته باشند بدون اینکه حتی نیازی به آن داشته باشند.
وی در ادامه به مبحث حضور نخبگان و توده مردم پرداخت و یادآور شد: همچنین نباید فرهنگ نخبه و توده را نادیده گرفت، نخبگانی که تصمیم میگیرند تودههای مردم به چه شیوهای زندگی کنند و از چه راههایی تفکر و ارتزاق کنند تا امورات زندگی را بگذارنند نیز از جمله عوامل اثرگذار در مبحث مصرفگرایی است. متاسفانه بسیاری از این نخبگان که طیف اصلی آنها را نخبگان سیاسی و اجتماعی تشکیل میدهند تصمیم میگیرند که مردم به چنین روزی در آیند و حداقل درآمد را از چنگ آنها به واسطه سبک زندگی مصرفگرایی درآورند.
این جامعهشناس در خصوص نقش تجملگرایی و مبحث چشم و هم چشمی، خاطرنشان کرد: با وجود اینکه شرایط اقتصادی درون جامعه ما متاسفانه دارای نوساناتی است و ثباتی را به همراه ندارد اما بازهم با این شرایط در سطح اجتماع میبینیم که افراد به این دلیل که مقابل دوستان و اطرافیان خود اصطلاحا کم نیاورند اقدام به تهیه لوکسترین کالاها میکنند. این موضوع متاسفانه تبعات فراوانی را میتواند درپی داشته باشد. وام گرفتن برای تهیه و یا تعویض لوازم خانه از جمله تبعات موجود است که فرد فقط به دلیل کم نیاوردن در مقابل دوستان خود حاضر شده است وامی را دریافت کند.
پدرام ادامه داد: چنین موضوعاتی متاسفانه ناشی از فقر فرهنگی موجود درون جامعه ما است که روز به روز نیز متاسفانه افزایش مییابد و قرار نیست روند کاهشی را در پیش گیرد. افراد به واسطه چنین تجملگراییهایی در پی گریز از طبقه اجتماعی خود، تغییر جایگاه اجتماعی و تقلید از چیزهایی هستند که در طبقه مرفه وجود دارد و می خواهند نشان دهند که در طبقات اجتماعی بالاتری قرار دارند، در واقع یعنی به دنبال ظاهرسازیهای کاذبند.
این آسیبشناس با اشاره به این موضوع تنها راه برون رفت از این موضوع آگاه شدن تودههای مردم از وضعیت حال حاضر خود است، بیان کرد: آگاهی به معنای تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی نیست بلکه آگاهی درون ذهن و افکار باید به وجود آید و مردم به مرحله از انقلاب درونی خود برسند که بدانند مصرفگرایی دردی را دوا نمیکند و باید با استفاده از این آگاهیها به دنبال راه حلی باشند برای برون رفت.
او در پایان در پاسخ به این سوال آیا افراد اثرگذار همچون نخبگان علمی و یا هنرمندان میتوانند به یاری کاهش مصرفگرایی و تجملگرایی درون جامعه بشتابند؟ گفت: قطعا نخبگان علمی و افراد اثرگذاری که در جامعه ما حضور دارند میتوانند نقش بسزایی را در این رابطه ایفا کنند اما متاسفانه شاهد هستیم که گروههای مرجع و اثرگذار خود درگیر مصرفگرایی بیش از حد شدهاند، مصداق بارز این مسئله نیز سرزدن به صفحه شخصی یکی از هنرمندان در شبکههای اجتماعی است که به راحتی میتوان نمادهای مصرفگرایی را در عکسها و متون های منتشر شده از سوی آنان دید.