به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ «علیرضا تابش» در شروع سخنان خود در این برنامه گفت: سینمای ایران سال پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت و نمود آن آثاری بود که در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. بنیاد سینمایی فارابی هم در حمایت از بخشی از این آثار و فیلمها سهم و نقشی داشت. امسال هم مثل چند سال گذشته جوانان و نسل کارگردانان خلاق سینمای ایران در عرصههای مختلف حرفهایی برای گفتن داشتند و امیدوارم در سال جدید، پس از اتفاقاتی که اینروزها شاهدش هستیم - ویروس کرونا و فراگیریاش- مردم بتوانند مجموعه فیلمهایی را که آماده اکران است، در فضایی پرنشاط و با خیال آسوده ببینند؛ چرا که آنها باید به قضاوت محصولات سینمای ایران بنشینند.
*تسهیلگری فارابی در عرصه حضور جهانی
او ادامه داد: بنیاد سینمایی فارابی در این زمینه جهت حضور پخشکنندگان و فیلمسازان در جشنوارههای معتبر جهانی نقش تسهیلگر دارد. بنیاد سینمایی فارابی همواره سعی کرده است هر سال بعد از حضور در رخدادهای مهم بینالمللی - به خصوص دو جشنواره برلین و کن- ارزیابی خود را از حضور آثار ایرانی، فعالیت پخشکنندگان ایرانی، موفقیت مذاکرات با پخشکنندگان و تهیهکنندگان و مباحثی که در حوزه تولید مشترک میگذرد و تعامل ارتباطات بین دستاندکاران سینمای ایران با کسانی که به غرفه سینمای ایران میآیند و ایرانیهایی که در بخشهای مختلف بازار حضور و فعالیت دارند، ارائه دهیم. همانطور که میدانید، جشنوارههای معتبری چون کن و برلین برای حضور فیلمها حق ثبت نام قابل توجهی میگیرند و اینگونه نیست که دستاندرکاران فیلمها به سفر توریستی بروند. آنها مجبورند برای موارد مختلفی چون سفر هوایی، محل اقامت، هزینه ثبت نام برای حضور در جشنواره، بازار و... هزینه کنند. آن چیزی که صادقانه باید به آن اشاره کنم، این است که برآورد ما در گفتوگوی خصوصی با پخشکنندگان بخش خصوصی سینمای ایران که هر سال با صرف هزینههای معمول حضور در این جشنوارهها حاضر میشوند، این است که آنها از این حضور رضایت دارند اما بنا به دلایلی، تمایلی برای عنوان میزان توافقات یا قراردادهایی منعقد شده و ارائه اطلاعات و گزارش از دریافتی حق پخش و نمایش، وجود ندارد. این البته دلایلی هم دارد؛ شاید به خاطر مسأله مالیات باشد و از سویی حضور بخش خصوصی سینمای ایران در بازارهای بینالمللی، حضوری نوپا است.
تابش گفت: باید توجه داشت در یک برهه از سینمای ایران، در دهههای ۶۰ و ۷۰ و ۸۰، نهاد قدرتمندی مثل بنیاد سینمایی فارابی در همه عرصههای سینمای ایران یکهتازی میکرد. هر که میخواست فیلمی تولید کند تا آخرین مرحله تولید و پس از تولید، با کمک بنیاد سینمایی فارابی این کار را انجام میداد. از آن سو هر که قصد داشت فیلمی را به خارج از کشور ببرد، باید به سراغ بنیاد سینمایی فارابی میرفت. اما این کمپانی یا نهاد که تمام قد در عرصه سینما فعال بود، آرام آرام تحت تأثیر تغییر اکوسیستم سینمایی، دچار تغییراتی شد. در دهههای ۸۰ و ۹۰، آرام آرام بخش خصوصی در سینمای ایران رشد کرد.
*عمده آثار موفق ایران در دنیا محصول فکر جوانان خلاق سینمای ایران است
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در بخش دیگری از صحبتهای خود در پاسخ به پرسش محمود گبرلو درباره حضور فیلم «شیطان وجود ندارد» ساخته محمدرسولاف در جشنواره برلین و موفقیت این فیلم گفت: واقعیت این است که این فیلم مراحل اخذ مجوز از معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی را طی نکرده و طبعاً آثاری میتوانند زیر چتر سینمای ایران در جشنواره برلین و غرفه سینمای ایران حضور داشته باشند که مجوزهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (پروانه ساخت و پروانه نمایش) را کسب کرده باشند.
او گفت: شخصاً علاقمندم که آثار فیلمسازان ما در اقصی نقاط کشور از همین مسیر عبور کند و بتوانند به سهولت فیلمشان را بسازند. نمیخواهم مشخصا نام فیلمی را بیاورم اما طبق مقررات، فیلمهایی که به لحاظ مضمونی خطوط قرمز را رعایت نمیکنند یا هنجارهای رسمی را به رسمیت نمیشناسند، به لحاظ قانونی تکلیفشان روشن شده و عملا در گردونه نمایش یا اکران یا حمایت جشنوارهای قرار نمیگیرند.
تابش در ادامه درباره برخی تحلیلها درباره حضور موفق فیلمهای دارای مجوز از سینمای ایران در جشنوارههای جهانی با برچسبهایی چون سیاهنمایی یا دوری از واقعیات اجتماع و ... گفت: به عدد آدمهای روی زمین، میتوان درباره یک اثر هنری ایده و نظر و تحلیل دریافت کرد و اساساً جشنوارهها، آوردگاهی برای تضارب آرا و بروز اندیشههای مختلف درباره یک اثر هنری هستند. منتقدان سینمای ایران هم مثل منتقدان خارجی، حق دارند که راجع به یک اثر هنری ابراز نظر کنند و نظرات موافق و مخالف درباره آثار داشته باشند، اما وقتی فیلمی موفق شده مجوزهای لازم را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بگیرد، این که با سلیقه شخصی بگوییم سیاه نماست یا امیدآفرین نیست یا ضد امید و امیدآفرینی است، به نظرات شخصی افراد و منتقدان برمی گردد که البته نظرشان محترم است.
تابش گفت: خوشحالم این را میگویم عمده آثاری که این روزها در جشنوارههای مهم جهانی کسب اعتبار میکند، برای سینمای ایران جایزه به دست میآورند و اساسا حضور موفق سالیان سال فیلمهای ایرانی در صحنههای مهم بینالمللی، محصول فکر جوانان خلاق سینمای ایران است و نشان از یک آینده روشن دارد.
او درباره ارائه نظرات کارشناسی در بخش بینالملل برای تحلیل، ارزیابی و تأیید حضور یا عدم حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی گفت: در این زمینه کارشناسی و تحلیل در حد و اندازه خودش وجود دارد، اما این که برای هنرمند تعیین تکلیف شود، مطلقا اینگونه نیست. کما این که مثلا در جشنوارههای داخلی ما نیز چنین نیست. در جشنواره اخیر فیلمهای کودکان و نوجوانان که در اصفهان برگزار شد، برای اولین بار کمیته تحلیل اقتصادی فیلم را در حاشیه جشنواره برگزار کردیم و کارشناسانی، ساعتها با تهیه کننده و پخش کننده و کارگردان هفت فیلم ایرانی جشنواره، جلسهای را برگزار و آنها را متقاعد کردند اگر این شیوههای پیشنهادی را به کار بگیرند، در اکران پیشرو، موفقتر خواهند بود. در واقع نوعی گارانتی فروش را هم به آنها پیشنهاد داده بودند. از آن جمع، ۴ فیلم تا به امروز اکران شده و آن دوستانی که به توصیههای گروه کارشناسی ما اعتنا کردند، خوشبختانه در اکران موفق شدند و فیلمهای آنها جزو فیلمهایی هستند که هزینههای خودشان را درآوردند و فروش نسبتاً مناسبی هم نسبت به سرانه فروش در سینمای کودک و نوجوان داشتند. این در حالی است که یکی از دوستان که فیلم پرسروصدایی هم ساخته بود، به توصیهها یا نظرات کارشناسان توجهی نکرد و فیلم او در اکران شکست بدی خورد، در حالی که با چند فرمول پیشنهادی کارشناسان میتوانست برای فیلم او اتفاقات بهتری رخ بدهد... همین موضوع در حوزه بینالملل هم صادق است اما این به آن معنا نیست که ما برای پخشکننده فیلم تعیین تکلیف کنیم. این جزو تعاریف و سیاستهای بنیاد فارابی نیست اما آنچه به عنوان مشورت به نظر ما میرسد، میگوییم. چه بسا در بسیاری از ملاقاتها، طرف خارجی آمده پشنهادی داشته و ما او را به بخش خصوصی وصل کردهایم و تسهیل کننده این ارتباط بودهایم. بعضی از آن ارتباطات به سرانجام رسیده و برخی موفق شده، برخی هم ناموفق و رها شده. بنابراین ما نقش وصلکننده در حوزه بینالملل داریم و آن هم به تشخیص و تجربه و کار کارشناسی اتفاق میافتد. در فراز و فرودهای سالهای گذشته هم یک ارزیابی واقعیتری از بخش خصوصی خودمان داریم و هم سابقه و تولیدات طرف خارجی را تحلیل میکنیم و به این نکته میرسیم که آیا یک کمپانی با یک سابقه و روزمه است که میتوان به همکاری با آن فکر کرد یا خیر...
* باید نگاه تصدیگر را کنار بگذاریم و نگاه تسهیلگر داشته باشیم
تابش در ادامه این برنامه در توضیح بیشتر تغییر نقش بنیاد سینمایی فارابی در عرصه بینالملل نسبت به گذشته گفت: همانطور که اشاره شد، ما در گذشته به خاطر شرایط خاص تولید و اکران، یک فارابی قدرتمند داشتیم که حقیقتاً مدیریت همه عرصهها را در اختیار داشت اما این اکوسیستم چندسالی است که تغییر پیدا کرده و آرام آرام بخش خصوصی ما موفق شده که خودی نشان بدهد، به جشنوارهها برود، فیلم بفروشد، قرارداد تولید مشترک امضا بکند و... همه تلاش و همت ما در بنیاد فارابی این است که تسهیلکننده فعالیت بخش خصوصی باشیم، کمتر مداخله کنیم و بتوانیم برخی از وظایف حمایتی را که به نوعی روی دوش بنیاد سینمایی فارابی است، با نگرش جدید اجرا کنیم. این که نگاه تصدیگر را کنار بگذاریم و نگاه تسهیلگر داشته باشیم.
او ادامه داد: در شرایط موجود، با توجه به فعالیت بخش خصوصی، این که نهادی مثل فارابی بیاید و بخواهد یک تنه و با انحصار، حضور در بازارهای جهانی را قبضه کند، هنر نیست و البته غیر ممکن است.
* حمایت دولت از سینما متوجه کدام رویکردهاست؟
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی متذکر شد: یکی از وظایف دولت یا نهادهای دولتی در سینما، حمایت از پیشکسوتان سینما است. این که مراقبت کنند آنها هم در حوزه آموزش به عنوان مربیان پیشکسوت و هم در حوزه تولید بتوانند اثرگذار باشند. به ویژه برخی از فیلمسازان که نوع نگاه خاص تری به سینما و هنر دارند باید شرایطی برایشان تسهیل شود و تهیهکننده تشویق شود، از طرف بنیادهای سینمایی حمایت صورت بگیرد تا عرصه برای کار و تولید فرهنگی برای آنها تسهیل شود. وظیفه دیگر دولت، حمایت از نسل نوجوی سینمای ایران است. زیستبوم صنعت سینما در کل دنیا تغییر کرده است و این زیستبوم در سینمای ایران هم خوشبختانه همپای تغییرات جهانی (به خصوص با تکیه بر توانمندی نسل جدید) تغییرات جدی کرده و خواهد کرد. باید از سوی دولت شرایط لازم برای ورود نسل جدید سینماگران به عرضه تولید فراهم شود.
تابش گفت: ما چهار سال است که در بنیاد سینمایی فارابی بخشی از بودجه سالیانه بنیاد را به فیلمسازان جوان و فیلماولیها اختصاص دادهایم. نسبت به فیلماولیها حساسیت داریم چون ریسک نسبت به تولید فیلم آنها بالاتر است و هر تهیه کنندهای حاضر نیست برای فیلم آنها سرمایه بیاورد، هرچند واقعا برخی از فیلمنامههایشان درخشان و قابل اعتنا است و تا حدودی نگاه تهیهکنندگان نسبت به آثار فیلمسازان اول، تغییر کرده است.
او با اشاره به لزوم رعایت عدالت در این زمینه گفت: مدل گفتوگویی که بین بنیاد فارابی و فیلمسازان جوان و تهیه کنندگانشان شکل میگیرد، باید متفاوت باشد. ما تلاش کردهایم که در این زمینه با گفتوگوی فرهنگی پیش برویم. این موارد را داشتهایم که فیلمساز جوانی تا چهار مرحله گفتوگوی فرهنگی با کارشناسان، سر برخی نکات فیلمنامه و بازنویسی پیش رفت و فیلم او هم به عنوان تجربه اول، به فیلمی قابل قبولی بدل شد. یا فیلمی کاملا تجربهگرا و هنری که کارشناسان ما نکاتی را در حوزه مضمون اثر پیشنهاد دادند و فیلمنامه بازنویسی شد، ضمن آن که ما تا لحظه اجرا و فیلمبرداری هم حضور داشتیم. در ادامه تهیه کننده بعد از ساخت، فیلم اول کارگردان جوان فیلم را آورد و کارشناسان بنیاد دیدند، آنجا هم برخی نظرات مشورتی را لحاظ کردند. شاید فارابی سهمی در این فیلم از نظر مادی نداشته باشد اما همین فیلم، دو سیمرغ جشنواره امسال را به دست آورد و برخی از کمکهای ما به فیلم اولیها اینگونه است. به ویژه درباره فیلمسازان جوان که معتقدم آنها سعه صدر بالاتری دارند، اهل گفتوگو هستند. در کنار این که اهل بحث و گفتوگو هستند و به سادگی هم زیربار نکات یا پیشنهادات کارشناسان نمیروند، اما در عین حال خوب میشنوند و ایدهها را به کار میگیرند. در واقع ما در برخی از فیلمها، حمایت مالی مستقیم داریم و در برخی از فیلمها هم که آثار قابل تامل امسال یا سالهای قبل بودهاند، مشورتهای کارشناسی دادهایم ولی ضرورتاً در آن فیلم سرمایهگذاری نکردهایم.
*ورود سرمایههای پاک و جدید؛ کمک به اقتصاد فرهنگ و هنر
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی گفت: کار مهم دولت در عرصه سینما، کمک به ورود سرمایههای جدید است. همچنان معتقدم که صنعت نشر، موسیقی، کتاب، هنرهای تجسمی، سینما و تئاتر نیاز به ورود سرمایههای پاک و جدید دارد.
او افزود: یکی از نکاتی که در این سال ها در عرصه فرهنگ و هنر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به طور جدی به آن توجه شده، مقوله تقویت اقتصاد فرهنگ است. اقتصاد فرهنگ در حوزه سینما ضرورتا به این معنا نیست که خود دولت آستین بالا بزند و در همه مراحل مختلف از ایده تا تولید و پساتولید و اکران و پسااکران خودش سرمایهگذاری کند، چون اساسا زیست بوم در حوزه فرهنگ و هنر دچار تغییرات جدی شده و خوشبختانه بخش خصوصی در عرصههای مختلف مثل سالنسازی، تولید، توزیع، پخش، نمایش و ... بهخوبی کار میکند، پس رونق بازار فرهنگ، نیاز به حضور سرمایه گذاران جدید دارد. در کنار این تشویق به ورود سرمایهگذاران، تصویب قوانین ضد تراست ضروری است. هر چه تعداد بیشتری سرمایهگذار بخش خصوصی داشته باشیم، رقابت سالمتر و بهتری را خواهیم داشت. شاید عدهای گمان کنند دولتیها دوست دارند میز و جایگاه خودشان را بچسبند و تلاش کنند بودجه بیشتری برای نهاد خودشان بگیرند یا حوزه اختیاراتشان را گسترش دهند اما به باور من با توجه به اتفاقاتی که در ایران و دنیا میافتد، ما در منطقه خاورمیانه جزو کشورهایی هستیم که مصرف فرهنگیمان (به ویژه در فیلم و موسیقی) بالا است. مصرف کننده زیاد داریم اما نقائصی وجود دارد. ثبت کپی رایت همچنان انجام نمیشود. سرمایه گذاری درست روی پلتفرمهای توزیع قانونمند آثار هنری اتفاق نمیافتد. وقتی صحبت از سرمایهگذار میکنیم، سریع ذهنمان به سمت حضور فلان سرمایهگذار در تولید میرود، در حالی که منظور من صرفا تولید نیست. عرصه هنر سرمایهگذارانی میخواهد که در عرصه سالنسازی زنجیرههای بزرگ سینمایی را بسازند و حتی روی سامانههای توزیع آثار هنری در فضای دیجیتال سرمایهگذاری کنند.
* چشمانداز جدید همکاری جهانی سینمای ایران با جهان شرق و آسیا
او درباره برخی ملاقاتهای مدیران بنیاد سینمایی فارابی با نمایندگان فرهنگی و سینمایی دنیا گفت: ما به همراه پخشکنندگان بخش خصوصی هر سال برای حفاظت از برند سینمای ایران در دو جشنواره معتبر غرب کن و برلین حضور داریم. با همه نقدهای برخی دوستان رسانهای نسبت به این حضور، معتقدیم برای دفاع از کیان سینما، فعالان سینمای ایران باید برای حفظ برند سینمای ایران در این رویدادها حاضر باشند. بنیاد فارابی نیز حسب وظیفهاش تسهیلگر حضور بخش خصوصی در عرصه پخش بینالمللی است. همان بخش خصوصی که خوشبختانه در این سالها توانسته به یک درآمدزایی برای پخش فیلمها و فروش رایت برخی از آثار سینمایی و حتی قراردادهای تولید مشترک هم برسد. درست است بعد از هر جشنوارهای دوستان ما در بخش خصوصی بنا به دلایلی گزارش رسانهای از حضورشان نمیدهند، ولی اگر به اتفاقاتی که در طول سال رخ میدهد، دقت کنید، این که فیلمی از سینمای ایران به جشنواره ساندنس آمریکا، شانگهای چین، بوسان کره و توکیو میرود یا در مسکو جایزه میگیرد، همه اینها نتایج رایزنیها و مذاکرات اولیهای است که در چتر سینمای ایران (در جشنواره برلین یا کن) رخ داده است.
تابش گفت: ما طی دو سال اخیر رویکردی را در بنیاد سینمایی فارابی به طور جدی دنبال کردیم که مبنای پژوهشی و مطالعاتی هم داشت و آن ورود به بازار جهان شرق و آسیا است. مشخصاً کارشناسان ما وقت بسیار زیادی را در این زمینه صرف کردند و بسیار خوشحالم که الان این خبر را بدهم که بعد از مذاکرات پیاپی و سفرهای طرف چینی و بالعکس، ما به یک توافقنامه جامع با سینمای چین رسیدیم. طرف چینی وسواس بسیار زیادی دارد و به لحاظ اداری هم سلسله مراتب حزب و دستگاههای فرهنگی آنها باید لحاظ شود تا در زمینه همکاریهای خارجی به توافق نهایی برسند. خوشبختانه کلیات توافقنامه جامع با چین به تصویب رسیده است که به زودی باید امضا شود.
او تأکید کرد: این توافقنامه، سینمای ایران را به یک بازار بزرگ وصل خواهد کرد و عملاً به بخش خصوصی سینمای ایران اجازه میدهد که هم در توزیع و اکران فیلم و هم در عرصه تولید مشترک به یک دنیای جدید ورود کند.
او اظهار داشت: همین الان دو پروژه تولید مشترک با چین دنبال میشود؛ یکی فیلم کارگردان معروف سینمای ایران مجید مجیدی است و یکی هم یک پروژه انیمیشن- رئال است که علی نوری اسکوی با چینیها در دست اجرا دارد. این دو قرارداد در حوزه سینمای داستانی و انیمیشن حائز اهمیت است و امیدوارم در آینده نزدیک درهای بازار جدید همکاری در جهان شرق و آسیا و مشخصاً چین به روی سینمای ایران باز شود.
تابش ادامه داد: البته کشورهای دیگری هم در این زمینه برای همکاری آماده هستند. با ۴ مقام پاکستانی از بهار ۹۸ تا تابستان ۹۸ صحبت کردیم که یکی از آنها دولتی بود و سه پخش کننده و تهیه کننده بخش خصوصی که به دعوت جشنواره جهانی فیلم فجر و جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، امسال به ایران آمدند. برای یکی از پخش کنندگان برنامه گفتوگو با پخش کنندگان ایرانی ترتیب دادیم و آنها از استودیوها و دفاتر پخش سینمای ایران و خانه سینما بازدید و در جلساتی شرکت کردند. امیدواریم با پاکستان دو برنامه جدی را دنبال کنیم؛ یکی پخش فیلمهای ایرانی در بازار پاکستان اکران و فروش اینترنتی در پلتفرمهای جدید و دیگری بحث تولید مشترک است؛ ما با طرف پاکستانی برای تولید مشترک فیلم سینمایی به توافق رسیدیم. آنها یک دهه است این انتظار را از سینمای ایران دارند و خوشبختانه مذاکرات ما خیلی جدیتر از گذشته پیش رفته است. فیلمنامه برای طرف پاکستانی فرستاده شده و آنها هم استقبال کردهاند و امیدوارم وارد فاز تولید مشترک شویم.
تفاهم با پخشکنندگان فیلم در شبه قاره و هند برای عرضه اینترنتی فیلمهای ایرانی صورت گرفته است. با روسیه و کره جنوبی تفاهمنامه همکاری امضا شده است، با بنگلادش، صربستان و ارمنستان هم توافقات خوبی برای همکاری در زمینههای تولید و عرضه فیلم صورت گرفته است.
* توفیقات بخش بینالملل سینمای ما در این سالها دیده نشده است
تابش در ادامه در پاسخ به انتقاد «محمود گبرلو» درباره دیده نشدن فعالیتهای بینالمللی بنیاد سینمایی فارابی در این سالها، گفت: ما رقم حمایتها، کمکها و هزینهکردها را روی سایت میگذاریم و گاه به طور جدی نقد میشویم که برخی از این نقدها، اتفاقا به اصلاح برخی رویههای ما کمک میکند. برخی نقدهای منصفانه منتشره بعد از گزارشهای شفافسازی نهادهای مختلف اینگونه بازخوردی داشتهاند. بخش فرهنگ، هم اقتصادش کوچکتر است و هم ضربهپذیرتر است. اساسا در صف اول شفافسازی فارابی و نهادهای سازمان سینمایی هستند. دلیلش این است که در رسانهها گفته میشود بودجه فرهنگ و هنر باید به بخشهای مختلف تخصیص پیدا کند و ... این خوب است که شفافسازی توسط نهادهای دولتی یا نهادهای حامی و تسهیلگر انجام شود اما بهتر است واقعیاتی که در حضور و تعاملات جهانی سینمای ایران هست، گفته شود چرا که اساساً اطلاعرسانی، به پیشبرد فعالیتها در صنعت سینما کمک میکند. به نظرم واقعیتها و توفیقات بخش بینالملل سینمای ما در این سالها دیده نشده است و رسانههای ما باید رویکردشان را مبتنی بر گفتوگوهایی کنند که انگیزشی باشد و به نوعی مورد استقبال بخش خصوصی سینما نیز قرار بگیرد. رسانههای سینمایی گاه با آدرس غلط دادن، بخش خصوصی را از این که ابراز کند که اساسا چه اتفاقی در حوزه بینالملل میافتد توفیقاتش چه بوده و برنامههایش برای آینده چیست، پشیمان میکنند.
او گفت: باید به این نکته توجه داشت که اگر یک فیلم که در جشنواره فجر هم موفق بوده و سیمرغ برده، صرفا جهت حضور و امکان نمایش در یک جشنواره معتبر جهانی، یک رقم را برای ورودیه دریافت کند، این درآمد کافی نیست. بسیاری از پخشکنندگان ما به همین رقم درآمد بسنده میکنند. درست است که این رقم شاید در قیاس با ارزش پول ایران، قابل توجه باشد ولی دامنه بازار فیلم خیلی گستردهتر از این ارقام است. ما الان پلتفرمهای مطرحی در جهان داریم که دنبال عرضه فیلمهای ایرانی هستند اما پخشکننده بخش خصوصی سینمای ایران علاقهای به مذاکره با پلتفرم اینترنتی یا بازارهای دیگر پخش جهانی که کمتر مورد کنکاش یا جستجو یا رایزنی قرار میگیرد، ندارد و پخش کنندگان به همان درآمد حق پخش جشنوارهای، بسنده میکنند، در حالی که بازار بزرگتری پیش روی سینمای ایران است.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در ادامه، درباره بحث مجری برنامه درباره احتمال جاماندن سینمای ایران از بازارهای سینمایی منطقه، با فعالیت کشورهای عربی یا ترکیه و ... گفت: این اعلام خطر درستی است. اگر پخشکنندگان و تهیه کنندگان ما، «سینما» را با «صنعت تصویر» جدید پیوند ندهند، آینده سینمای ایران دچار خطر خواهد شد. ما بین ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۰ میلادی در عصر اطلاعات یا عصر دیجیتال به سر میبردیم اما امروزه، از ۲۰۱۰ به بعد، در عصر پسادیجیتال به سر میبریم. اگر اهالی سنیما اهمیت مدیا را درک نکنند، آینده دشواری پیش روی ما خواهد بود اما من به اندیشه و توان نسل نوی سینماگرمان که چندوجهی مینگرند و دوست دارند AR و VR و پیوند با صنعت تصویر جدید را تجربه کنند، معتقد هستم.
او ادامه داد: موفقیت ظاهری برخی بازارهای منطقه، قوت سینمای آنها نیست بلکه نشانه استفاده آنها از رسانههای جدید است. دو سال پیش وقتی «ابوالحسن داودی» از جشنوارهای در تونس برگشت، به من گفت ترکها سریالهایشان را به عربی و فرانسوی رایگان در اختیار شبکههای تونس قرار میدهند و رایگان در رسانههای جدید اروپایی و عربی توزیع میکنند. کشورهای همسایه ما اهمیت رسانههای نوین را فهمیدهاند. کشوری مثل عربستان سعودی در بازار فیلم کن حضور پیدا میکند و آرام آرام آثار کشورهای عربی بینام و نشان را عرضه می کند. یکی از کارهای ما تحلیل رفتار کشورهای منطقه در جشنوارههای معتبر جهانی است.
* چشمانداز سال ۹۹ بنیاد سینمایی فارابی، گسترش نگاه کسب و کاری در سینما
علیرضا تابش در این گفتوگو درباره چشمانداز سال ۹۹ بنیاد سینمایی فارابی اظهار داشت: در عرصه بینالملل توجه به بازارهای شرق جهان را دنبال خواهیم کرد. مذاکراتی که انجام دادیم نیاز به پیگیری دارد و به ثمر رساندن مذاکرات در برنامه کاری ما قرار دارد. البته آن چیزی که بنیاد سینمایی فارابی به نمایندگی از سینمای ایران امضا میکند به معنای ایجاد فضا برای انحصار خودش نیست بلکه ما تسهیلگر شرایط برای بخش خصوصی سینما هستیم تا آنها بتوانند به راحتی با طرفهای خارجی کار کنند. در عرصه داخلی هم امیدوارم ما در سال ۱۳۹۹ با کمکهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بتوانیم مرکز نوآوری و شتابدهی سنیمای ایران را برای گسترش نگاه کسبوکاری در سینمای ایران راه بیاندازیم.