
«جعفرزاده ایمن آبادی» نماینده مردم رشت در مجلس دهم در گفت و گویی فارغ از سیاست در خاطره بازی در لایو اینستاگرامِ خبرگزاری برنا گفت: بسیار خوشحالم که این فرصت را در اختیار من گذاشتید بنده هم خدمت شما و همکاران بسیار حرفهایتان تبریک میگویم از حیث داشتن چنین همکارانی، همینطور به همه کسانی که این برنامه را میبینند، عرض تبریک دارم و واقعا در این ایامی که خیلی هم خوب نیست التماس دعای ویژه دارم.
ماه رمضان برای شما چه رنگی است و چه حال و هوایی دارد؟
جانباز 70 درصد قطع نخاع هستم و از لحاظ پزشکی کسانیکه دارای این عارضه هستند نباید روزه بگیرند، شاید سختترین لحظه برای این بچهها زمان افطار باشد که در کنار سفره هستند و به دلیل معذوریتهای پزشکی نمیتوانند روزه بگیرند. همه کسانی که میتوانند روزه بگیرند خدا را شاکر باشند که میتوانند این ارتباط را برقرار کنند، کسانی که به هر دلیلی نمیتوانند روزه بگیرند دعا کنند. این ماه یک فرصت است. فرصت برقراری ارتباط با خدا و ایجاد یک فضای بسیار معنوی. امیدوارم هرکسی در ماه صیام قرار میگیرد بتواند از این فرصت استفاده کند.
ماه رمضان در دوران نوجوانی و کودکی برای شما چگونه بوده است؟
در دوران نوجوانی پدر مرحوم من خیلی مقید بودند، حقیقت را بگویم کمی برای ما ماه سختی بود چون الزام به روزه داشت و مخصوصا اینکه تا کسی نماز نمیخواند اجازه افطار نمیداد؛ بنابراین من فکر نمیکنم اگر خدا بخواهد روزه قضا داشته باشم.
در ماه رمضان سال 99 قول و قراری گذاشتید که یک ویژگی اخلاقی مثبت را به خود اضافه یا ویژگی اخلاقی بدی را از خود دور کنید؟
واقعیت که بگویم حتما چنین کاری کردهام، خیر؛ ولی فینفسه هر کسی در سن و سال ما که تجربه ماههای مبارک رمضان در سنوات گذشته را دارد، تلاشش این است به نحو احسن از این ماه استفاده کند و هرجا احساس کند اشکالاتی در کارش بوده آنها را برطرف کند و در طرف دیگری هم سعی میکند نقاط دیگری را کسب کند. برای سن من اگر چنین ادعایی کنیم خیلی ادعای بزرگ و پیچیدهای نیست و به شرایط سنی و اجتماعی ما برمیگردد. مهم جوانان عزیز ما هستند که چنین چیزهایی را تجربه کنند چرا که ابتدای جوانیشان است. تلاش میکنیم در شرایط سنی حداکثر بهرهبرداری را کنیم.
شما با فرزندان مثل پدرتان سختگیری دارید؟
الان هم در نزدیکی من نشسته و دارد گوش میدهد و میتواند شهادت دهد واقعا این طوری نیست. شرایط اجتماعی فرق کرد و سطح آگاهی مردم و جوانان فرق میکند. آن زمان ما در روستا بودیم و ویژگیهای خاص خودش را داشت. چه بسا تا مقطع سوم دبیرستان برق نداشتیم. جوانان امروزی خیلی فرق میکنند تلاش میکنم خودم با خدای خودم هیچ کاری را جبری انجام ندهم.
همه مردم به دلیل وجود ویروس کرونا نگران هستند و خیلیها بنابر دستور مسئولین در قرنطینگی خانگی بودند یا به سر میبرند، این را مقایسه کنیم با شرایط شما و همرزمانتان در زمان جنگ، آن روزها خیلی از امکانات کم بود، آیا شبیه هستند یا خیر؟
اصلا شرایط قابل قیاس نیست و دو داستان کاملا مجزا است و زبان امروزی و قلم امروزی از بیان روزهای جنگ قاصر است. آن روزها ویژگیهای خاص خودش را داشت، دعا میکنم دیگر تکرار نشود. در خلوت خودمان خیلی دوست داریم به آن فضا برگردیم نه اینکه خدایی نکرده جنگطلب باشیم. این دو خیلی با هم فرق میکنند. هنوز آرزوی نمازی را دارم که با آن حالات در آن زمان در شلمچه خواندم، هرگز دیگر نتوانستم چنین حسی را تجربه کنم. هیچوقت آن زیارت عاشورا و دعاها برای ما در زندگی تکرار نشد، معنویات خاص خودش را داشت. این ویروس منحوس که همه به آن دشنام میدهند خیلی هم بد نبود و یک تلنگری هم به ما بود. غیرمنصفانه به آن نگاه نکنیم. کرونا باعث شد ببینیم چه نعماتی داشتیم و چقدر ناشکری میکردیم. به بچههای فامیل میگفتم سال گذشته مسافرت رفته بودیم و هرکسی غر میزد و ناراحتی میکرد و امسال همه مجبور شدیم خانه بمانیم. کرونا به ما نشان داد چقدر در طبیعت دست بردیم، چقدر مزاحم حیوانات و جانداران دیگر شدیم. در هر صورت دو مقوله مجزا از هم است امیدوارم هرگز جنگ تکرار نشود ولی آن معنویت و صمیمیت و دوستی که در جنگ بین رزمندگان بود، تکرار شود و به وجود بیاید.
چرا دوست دارید به آن روزها برگردید؟
هرچه خوبی بود در آن روزها بود. این را نمیگویم که بخواهم تعریف کنم و دنبال چیزی نیستم اینها در تاریخ است. صداقت، پاکی، درستی،خلاف نگفتن و مردانگی و جوانمردی و ایثار و هر واژه خوبی که میخواهید در آن دوران میتوانستی این را تعریف کنید. هر ویژگی خوب انسانیت در آن زمان بود. شما دوست ندارید چنین صحنهای را ببینید؟ من نمیخواهم بگویم الان اینگونه نیست اما آن زمان 100 درصد خالص بود. خلوص 100 درصد در آن زمان بود.
در این زمانی که حالت نرمالی نیست چکار باید کرد که به لحاظ اخلاقی، مانند آن زمان شویم؟
از لحاظ فرهنگی خیلی سقوط کردیم. نظام ما نظام جمهوری اسلامی است و ما که در سالهای 56/57 ورود کردیم، فکر نمیکردیم سال 1399 در این نقطه باشیم .شایستگی و ویژگیهای جامعه اسلامی ما خیلی بیشتر از اینهاست. از لحاظ فرهنگی نتوانستیم به آن نقطهای برسیم تا خیلی از این مسائلی که امروز در آن سقوط کردیم نباشد.
نمیتوانیم بگوییم هرکسی حرفی میزند، دارد راست میگوید، چه شد که دروغ هم بخشی از زندگی ما شد؟
من نمیخواهم ادای آدمهای خوب را دربیاورم، کت نمایندگی را درمیآورم و به عنوان یک شهروند درد و دل میکنم. چه شد که واقعا زندگی ما آن پاکی و خلوص خود را از دست داد؟ چرا ما مجبوریم دروغ بگوییم؟ ما مجبور نیستیم راست بگوییم اما مجبور هم نیستیم دروغ بگوییم. راست نگفتن الزاما دروغ نگفتن نیست بنابراین خواهش من این است که مقداری روی کارهای فرهنگی کار کنیم. در کلاسها و مدارس و دانشگاهها کار کنیم که همه با هم صادق باشند. از لحاظ فرهنگی خیلی جای کار داریم. شاید یکی از دلایل این است که تمام فکر ما در آموزش و پرورش سختافزاری است و نرم افزاری نیست. چرا اقدامی نرمافزاری صورت نمیگیرد تا بچههای ما که از مدرسه بیرون میآیند، همه جوره مثبت باشند؟ چرا این در جامعه ما اینطور جا افتاده؟ بدون اغراق هیچ کس در جبهه دروغ نمیگفت!
اینکه الان باب شده مصلحتی دروغ میگویند مصلحتی هم دروغ نمیگفتید؟
دروغ دروغ است، مصلحت و غیر مصلحت ندارد. چطور میشود آن فضا و دنیای پاک دوباره ایجاد شود و در جوامع ما اجرا شود؟ قطعا خیلیها میگویند از مسئولین شروع شود. شرایط باید به گونهای پیش رود که همه بگویند جوان ایرانی دروغ نمیگوید و خلاف نمیکند.
دستگاههای فرهنگی این همه بودجه میگیرند! سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ اسلامی و... همه یک پسوند اسلامی دارند. پس از ما بیشتر انتظار میرود. در بخش آموزش و پرورش مجازی فقط به آموزش پرداخته میشود، پس پرورش کجا رفت؟ نقصهایی که در پرورش ایجاد میشود، 10 سال بعد مشخص خواهد شد.
اهل موسیقی هستید؟
استعداد بسیار ضعیفی در شعر و شاعری دارم اما ریاضی و علوم مهندسیام بسیار قوی است. در گوش دادن اشعار سنتی مشتری خوبی هستم.
شاید ضیق وقت یا علایق ذاتی و نبود امکانات مانع شده اما متأسفانه خیلی با موسیقی ارتباط ندارم اما به موسیقیهای سنتی و ایرانی گوش میدهم و علاقهمند هستم.
اهل کتاب هستید و آخرین کتابی که خواندید؟
در ایام کرونا کتابهای فنی خیلی کار کردم. به دلیل تخصصی که در رشته عمران و گرایش خاک و پی دارم کتابهای فنی خیلی کار کردم. البته بعضا رمان و اینها میخوانم. آیندگان ما باید وارثان تمام این داستانهایی باشند که اتفاق افتاد و اگر در فرهنگ بلغزیم، بالاترین اقتصاد و سطح سیاسی دنیا را هم که داشته باشیم ولی از نظر فرهنگی رشد نکرده باشیم با قاطعیت میگویم هیچ فایدهای ندارد. هر زمان که مسائل اقتصادی را دنبال میکردم نگران میشدم که همه فکر مسئولان کشور شده اقتصاد و فرهنگ دارد فراموش میشود.
من خیلی تئاتری هستم و دوستان تئاتر مرا میشناسند در تهران و شهرستان در برنامههای تئاتر را خیلی شرکت میکنم. الان که تعطیل است خیلی غصه دارم به این دلیل که تولیدات فرهنگی ما دارد تعطیل میشود.
دعایی که در ماه رمضان قبل از افطار یا دم سحر زمزمه میکنید؟
من همیشه یک دعایی را خیلی تکرار میکنم و هر بار با خدا خلوت میکنم این دعا را تکرار میکنم. خدایا پدران و مادران ما، ما را به تو سپردند تو ما را کسی دیگر نسپار و امیدوارم همیشه این گونه باشد. همه پدرها و مادرها دغدغه نوجوانان و جوانان خودشان را دارند و آنها را به خدا میسپارند امیدوارم خدا حواسش به جوانان ما باشد که هست.