اصولا تلویزیون یا هر رسانه ی موثر در تولید آثار نمایشی جدا از مسئولیت سرگرمی سازی و پر کردن اوقات فراغت نیاز است تا بتوانند نقش به جایی در اطلاع رسانی، یادآوری، گره گشایی و پرداختن به موضوعاتی داشته باشند که مخاطب با دیدن آن به یک روشنایی و تفکر برسد.
شاید یکی ازفاکتور های مهم و قابل توجه سریال سازی در همه جای دنیا جدا از توانمندی های تکنیک و ساختار جسارت در پرداختن به موضوعات ، تابو ها و خط قرمز هایی است که اتفاقا در حیطه وظایف رسانه ای مانند رسانه ملی می باشد چرا که این رسانه با حجم بالای مخاطب در شرایط رایگان در اختیار تمام مردم کشور می باشد و عملا کاربردی انکار ناپذیر برای تغییر و شناخت خواهد داشت.
آسیب پذیر شدن یک جامعه گاهی محصول تابو کردن هنجار هاست و تابو شکنی و عبور از مرزهایی که شاید یک روز با قیچی سانسور تار و مار می شد فرصتی است تا در وجوه مختلف زندگی اجتماعی کمک حال مخاطب باشد و بدیهی است که آثار مختلف در گونه های متفاوت (کمدی یا جدی) خط مشی میزان ارزش گذاری آموزشی و فرهنگ سازی رسانه را در تقابل با جایگاه سرگرمی سازی آثار بالا می برد.
سریال «یاور» به کارگردانی سعید سلطانی به لحاظ سبک روایت قصه، جذابیت های بصری در کارگردانی و حتی خط و ربط داستان دارای نقاط ضعف و قوتی است که می توان از زوایای مختلف آن را بررسی کرد اما جسارت سعید مطلبی به عنوان نویسنده ای فرهیخته، فکور، با کارنامه ای سرد و گرم کشیده را نمی توان در نگارش سریال «یاور» نادیده گرفت.
او اگرچه در پرداختن به موضوع خاص سریالش در بحث گروه سنی جوان و نوجوان جامعه می توانست کمی به منطق و واقعیت نزدیک شود و از گزاره های نمایشی اش فاصله بگیرد اما بی تردید در پرداختن به واقعیت های امروز جامعه در روابط والدین با سرفصل هایی مانند احترام، برقراری دیالوگ در خانواده و معضلاتی مانند فاصله گرفتن مردان از خانه با دلایل منطقی و غیر منطقی بسیار موفق و حداقل در محتوا سازی سر بال عمل کرده است.
سریال «یاور» استارت ایده آلی نداشت، در بخشی از لحظات شاهد بازی های تصنعی هستیم که حتی با دیگر آثار سعید سلطانی در تلویزیون و با حساسیت و وسواسی که از او سراغ داریم قابل مقایسه نیست اما نمی توان نادیده گرفت سریال در پرداختن به آسیب های جدی و خانمان سوز این روز های جامعه به شدت بی مماشات و صاحب تفکر عمل کرده است در این سریال که مشخصا تلاش دارد انعکاسی از واقعیت باشد، نویسنده و کارگردان با رعایت اصول و چهارچوب تلویزیون به روابط مخفی موجود در جامعه اشاره کرده اند که تقریبا می توان گفت در سال های اخیر تلویزیون کم تر تا این حد موضوع را جدی و بی کم و کاست روایت کرده است.
شخصیت پریوش با بازی فقیهه سلطانی را می توان یکی از نقاط عطف سریال دانست چرا که بر خلاف انتخاب برخی از بازیگران که برای بعضی از نقش ها مناسب به نظر نمی رسند این بازیگر برای این نقش انتخابی درست است و سلطانی نیز برای ایفای این کاراکتر حرص دربیار سنگ تمام گذاشته است. نقش به اندازه کافی خاکستری است و بازیگر در کندوکاو کاراکتر به نقاطی مهم دست پیدا کرده است که در اجرا بسیار کمک حالش است.
شاید بتوان گفت سریال «یاور» بعد از عبور از لحظات عادی و معمولی اش و رسیدن به گره های پر چالش و ملتهب یک خانواده ی درگیر مانند تقابل یاور و جمال، رابطه جمال و پریوش پرده برداری نسرین از وجوه دیگر شخصیتش ، داستان عاشقانه ی بچه ها و حتی برخورد و رابطه پدری وفرزندی در نسل جدید و.... کم کم توانست به سلیقه ی تماشاگر نزدیک و نزدیک تر شود تا امروز صاحب یک سریال قابل بررسی باشیم باید دید داستان و رمقش تا کی گرم پیش می رود .