یادداشت؛

«بی مادر» روایتی تلخ از مادران این سرزمین

|
۱۴۰۰/۱۱/۲۰
|
۰۴:۰۶:۰۰
| کد خبر: ۱۲۹۵۳۹۶
«بی مادر» روایتی تلخ از مادران این سرزمین
دکتر رقیه محمد زاده کارشناس و مدیر رسانه به بهانه اکران فیلم «بی مادر» یادداشتی برای خبرگزاری برنا نوشت.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ یادداشت دکتر رقیه محمد زاده کارشناس و مدیر رسانه به  بهانه اکران فیلم «بی مادر» به شرح زیر است.

«بی مادر» داستان زوجی ثروتمند و تحصیل کرده بدون فرزند را روایت می کند. امیرعلی دکتر روانکاو است و مرجان جراح زنان و زایمان. مرجان که به سبب مشکلات فیزیولوژیک امکان بارداری مستقیم ندارد دوست دارد با کمک رحم اجاره ای صاحب فرزند شود اما همسرش که عاشقانه زن خویش را  دوست دارد اصراری به تولد فرزند از خویش را ندارد.

مرجان سه سال قبل یک بار برای بارداری رحم اجاره ای اقدام کرده اما به سبب ترس تملک فرزند از جانب زن حامل جنین ختم بارداری کرده است. مرجان زنی به  نام مهروز را که از همسرش طلاق گرفته و پسری به نام عرفان دارد را برای حمل جنین و پروسه بارداری برمی گزیند. عرفان نیازمند کلیه است و مهروز هزینه عمل و درمان عرفان را در قبال بارداری نه ماهه مهروز قبول می کند. امیر علی اصراری به اشنایی با مهروز و دخالت در قرارداد مرجان ندارد. مهروز به سبب تعصب برادرش (پژمان جمشیدی) برای حفظ سلامت جنین با مرجان تماس می گیرد. مرجان به جای گرفتن سوییت برای آنها مهروز و عرفان را وارد خانه خود می کند.

مهروز که عاشقانه عرفان را دوست دارد تمام دغدغه اش نجات فرزند است، اما روح لطیف ومهربان مهروز و معصومیت عرفان به تدریج امیر علی را نسبت به مراقبت مادر و فرزندش مصمم می کند. مرجان که حضور مهروز را خطری برای زندگی خویش می داند تصمیم به ختم بارداری می گیرد اما مرگ عرفان در پروسه پیوند کلیه سبب تغییر روند کار شود. مهروز به شدت افسرده می شود، او ماهها بعد از مرگ پسر گریه نمی کند. امیر علی نگران زن جوان است و مرجان گرفتار نگرانی های خویش در حفظ زندگی. بچه متولد می شود و مهروز با به دنیا آمدن بچه می تواند با غم فرزند از دست رفته خویش کنار بیاید. در نهایت مهروز با دنیایی از غم کودک را ترک کرده و می رود.

بی مادر داستان تلخ بسیاری از مادران این سرزمین  است که در تنگنای مالی رنج حمل فرزندی را برای تامین هزینه های ضروری زندگی را به جان می خرند. مضمون داستان تا اندازه زیادی در بخش های نخست شبیه داستان سریال ساعت شنی است که در سال 1386 از شبکه یک پخش شد. در ان سریال هم خانم دکتری که نقش او را خانم نونهالی ایفا می کند به سبب مشکلی که دارد از خانمی برای حمل فرزند خویش کمک می گیرد اما اختلاف میان خانم نونهالی و زن باردار سبب به گریز مادر باردار می شود. اننتخاب سوژه ای تکراری و قابل حدس بودن روند داستان اصلی ترین اشکال مشاهده شده در داستان فیلم بی مادر بود. داستانی که آن را در پرواخت و فضا سازی در حد یک تله فیلم تلویزیونی تقلیل داده بود.

اگر چه معصومیت مهروز و زلالی فرزند بیمار او عرفان احساسات و عاطفه مخاطب را تحت تاثیر قرار می داد اما ابهام در روابط امیر علی و همسرش و اکتفا به چند دیالوگ کوتاه میان ایشان و استفاده از سکانس های تکراری چک آپ مهروز ریتم اثر را یکنواخت و غیر جذاب کرده بود.

انتهای پیام//

نظر شما