تبسم کشاورز_ رضا روزبهانی، شاعر و منتقد در گفتوگویی با خبرنگار برنا به نقد جشنواره شعر فجر و بحران کتابخوانی در ایران پرداخت. وی معتقد است که جشنوارههای دولتی بهویژه فجر، تحتتاثیر سیاستگذاریهای دستوری هستند و نمیتوانند نماینده جریانهای مختلف شعری باشند.
روزبهانی همچنین به مقایسه این جشنواره با جشنوارههای مستقلی مانند جایزه شعر شاملو پرداخت و اشاره کرد که این جوایز نتوانستهاند در رونق کتابخوانی و پیشبرد ادبیات تأثیرگذار باشند.
در ادامه گفتوگوی کامل رضا روزبهانی را میخوانید.
بحران کتابخوانی نشاندهنده عدم موفقیت جشنواره شعر فجر است
برنا: جشنواره شعر فجر طی این سالها چه عملکردی در انتخاب شاعران و آثار داشته است؟ آیا به نظر شما این جشنواره توانسته به شکل حرفهای و مستقل عمل کند و نمایندهای از تمام سلیقهها و جریانهای شعری باشد؟
روزبهانی: در طول سالها و دهههای پس از انقلاب، جشنوارهها نتواستهاند تأثیرگذار باشند و اهمیت خود را از دست دادهاند. من مخالف دخالت دولت در امور فرهنگی هستم. در هیچ کجای دنیا دولت نباید در عرصه فرهنگ دخالت کند. یکی از دلایلی که نشاندهنده عدم موفقیت جشنوارههای شعر در ایران است، بحران کتابخوانی است.
برنا: بنابراین نگاه شما این است که جشنوارهها تأثیری در کشف استعدادهای جوان و شکلگیری جریانهای مختلف شعری ندارند؟
روزبهانی: دقیقا همینطور است. جشنواره شعر فجر بیشتر با نگرشهای سنتی پیش رفته و به جریانهای نو و مدرن توجهی نداشته است. سیاستگذاریها آنقدر ضعیف بوده که حتی ما کتابخوان حرفهای هم نداریم. خودم بارها به شهرکتابها سر زدهام و ساعتها آنجا بودهام، اما در پنج یا شش ساعت فقط سه نفر برای خرید کتاب آمدهاند. جالب اینکه بیشتر این افراد کتابهای روانشناسی سطحی و زرد خریداری کردهاند. به همین دلیل این جشنوارهها تأثیری ندارند، مگر برای کتابهای شاعرانی، چون فاضل نظری که مخاطب آن هم در انتشارات سوره به دنبال آن کتابها میگردند.
کانون نویسندگان ادعا میکند که نماینده نویسندگان و اهل قلم ایران است
برنا: چگونه میتوان فضای جشنوارههای ادبی را برای حضور سلیقههای مختلف و گفتمان بازتر کرد، بهویژه زمانی که نهادهای دولتی برگزارکننده آن هستند؟
روزبهانی: متأسفانه هیچ گفتمانی درکار نیست. من همیشه منتقد دو جریان بودهام؛ یکی فرهنگ دستوری و حکومتی که در بسیاری از نقاط دنیا وجود دارد و دیگری کانون نویسندگان که همیشه با رویکردش مشکل داشتهام. کانون نویسندگان ادعا میکند که نماینده نویسندگان و اهل قلم ایران است در حالی که ما در این کشور دهها هزار اهل قلم و نویسنده داریم، اما تعداد اعضای کانون نویسندگان به ۴۰۰ یا ۵۰۰ نفر هم نمیرسد؛ بنابراین هیچکدام از این دو جریان نمیتوانند نماینده ما باشند.
ادبیات تبدیل به ماکت شده است
برنا: به بحران کتابخوانی اشاره کردید. دلیل ریشهای این موضوع را چه میدانید؟
روزبهانی: ادبیات در این کشور تبدیل به ماکت شده است. سیاستگذاریها به گونهای پیش رفته که مردم دیگر توان خرید کتاب را ندارند و آن را از اولویتهای زندگیشان خارج کردهاند. بارها با افراد بزرگی، چون داریوش شایگان، بهاالدین خرمشاهی، کامران فانی و دیگران این مسائل را بررسی و آسیبشناسی کردهایم. ما میدانیم که ریشههای این بحران کجاست و یکی از معضلات اصلی به مشکلات اقتصادی برمیگردد. بابد بدانیم که در هیچ کجای دنیا، فکر کردن و اندیشیدن مردم به نفع هیچ حکومتی نبوده است.
جشنواره فیلم فجر هم مانند شعر نازل شده است
برنا: جشنواره شعر فجر در مقایسه با جشنوارههای دیگر مانند جشنواره فیلم فجر چه تفاوتهایی دارد؟
روزبهانی: در جشنواره فیلم فجر هم وضعیت همین است. همه کارها نازل شده است. در دهه ۶۰ و ۷۰ آثار درجهیکی را در زمینه طنز داشتیم، اما امروز با وجود اینکه فروشهای سینما میلیاردی است، اما کارهای سطحی را میبینیم که فقط شوخیهای زبانی دارند.
مشکل جشنوارههای فجر دستوری و فرمایشی بودن آن است
برنا: چه تفاوتهایی بین جشنوارههای دولتی، چون فجر و جشنوارههای مستقل مانند جایزه شعر شاملو از نظر رویکرد و عملکرد وجود دارد؟
روزبهانی: مشکل جشنوارههای فجر این است که دستوری و فرمایشی عمل میکنند و سیاستگذاریها در آنها دخیل است. از سوی دیگر، جشنوارههای ادبی مستقلی مانند جایزه شعر شاملو هم با مشکلاتی روبهرو هستند. این جشنوارهها آنقدر ندانمکاری کردهاند که برگزیدگانشان حتی کمکی به رونق کتابخوانی و پیشبرد جریانهای شعری نکردهاند. سازوکار این جشنوارهها، بهویژه در جایزه شعر شاملو همیشه اشتباه بوده است. فردی مانند حافظ موسوی همواره پشت پرده ایستاده و اعمال نفوذ نموده است. طی این سالها، شاعران و داوران بسیاری به این موضوع انتقاد کردهاند. متأسفانه از هر دو سو مشکلات وجود دارد و به دلیل دستهای پشت پرده، ما از این جشنوارهها فاصله گرفتهایم.
انتهای پیام/