برنا از رنگ باختن اخلاق در ورزش گزارش می‌دهد

سر بی کلاه فرهنگ در ورزش!

|
۱۴۰۳/۱۱/۰۳
|
۱۲:۰۸:۵۸
| کد خبر: ۲۱۸۳۷۷۰
سر بی کلاه فرهنگ در ورزش!
اغراق نیست اگر بگوییم نقش اخلاق در ورزش کم رنگ است. به عبارتی با وجود میلیارد‌ها تومان پول بی‌زبان که در ورزش هزینه می‌شود، آنجا که باید نقش اخلاق و فرهنگ را در رقابت‌های ورزشی شاهد باشیم، به اخلاق ورزشی پشت پا زده می‌شود.

حجت اله اکبرآبادی نوشت: این  مساله وقتی چهره کریه خود را نشان می‌دهد که در عرصه لیگ برتر والیبال بازیکنان دو تیم دست به یقه شده و جلوی چشم دوربین‌های تلویزیونی و مردم علاقمند که در بین آنها نوجوانان و جوانان نیز حضور دارند اقدام به بزن بزن می‌کنند!

یا در فوتبال وقتی یک تصمیم از سوی داور مسابقه اعلام می‌شود کل بازیکنان به سمت داور یورش می‌برند تا باصطلاح خود نظر داور را تحت تاثیر قرار دهند.

البته چنین موردی تنها در لیگ فوتبال ایران دیده می‌شود و در لیگ‌های معتبر جهان نظیر لیگ انگلیس، ایتالیا، آلمان، اسپانیا و فرانسه به تصمیمات داور نهایت احترام گذاشته شده و تنها کاپیتان هر تیم حق دارد که با داور مسابقه صحبت کند.

یک نمونه دیگر از بد اخلاقی در فوتبال اینکه بازیکن بعد از تعویض از سوی مربی، غرولندکنان از زمین خارج شده و لگدی به ظرف آب می‌زند که در اثر آن صورت هم تیمی اش دچار جراحت می‌شود!

بی جهت هم نیست که امروز کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال فعال‌ترین کمیته فدراسیون به حساب آمده و با احکام خود در آمد‌های میلیاردی برای فدراسیون فوتبال خلق می‌کند. انگار با این جریمه‌های مالی، جلوی بی اخلاقی در فوتبال گرفته می‌شود.

پرسش اینجاست که این بی اخلاقی از چه زمانی پایش به ورزش باز شده است؟

پرسش دیگر این است که چرا با وجودی که باشگاه‌ها عنوان فرهنگی ورزشی را به دنبال نام خود یدک می‌کشند، از نقش فرهنگی خود غافل‌اند و سر فرهنگ در ورزش بی کلاه است؟

و پرسش مهمتر اینکه چرا نقش معاونت فرهنگی وزارت ورزش در هدایت و رهبری جریان فرهنگ در ورزش، اگر نگوئیم ضعیف کم رنگ است؟ البته مراد به خروجی فرهنگ در طول ادوار مختلف بر می‌گردد و مراد صرفا به معاونت فرهنگی وزارت احمد دنیامالی وزیر محترم ورزش و جوانان بر نمی‌گردد.

وقتی پول نقش اخلاق و فرهنگ را کم رنگ می‌سازد 

رک و بی پرده باید گفت از وقتی نقش پول در ورزش برجسته شده، جایگاه اخلاق و فرهنگ در ورزش کم رنگ شده و بعضا تیم‌ها و ورزشکاران پیروزی و برنده شدن را به هر قیمت می‌خواهند.
هزینه‌های تیم داری آنچنان بالا رفته و آپشن‌ها در قرار داد بازیکنان پر رنگ است که وجه اخلاق و فرهنگ ورزشی در آن جایگاهی ندارد.
در حقیقت باید گفت در عرصه سلامت اخلاقی ورزش چه کاشته‌ایم که بخواهیم برداشت‌های خوبی از آن داشته باشیم؟!
این در حالی است که الزاما باید باشگاه‌ها مجاب شوند که در زمینه رسالت فرهنگی خویش فعال باشند و دست و دل شان از هزینه کرد در سبد فرهنگی و اخلاقی ورزش نلرزد.
بی شک باید در زمینه اعتلای فرهنگ در ورزش برنامه داشت و کار‌های اخلاقی و جوانمردانه را در میدان ورزش پاس داشت. در حقیقت در مقام عمل و برنامه، مقوله فرهنگ در ورزش باید مورد احترام و توجه باشد، چه در مقام حرف هر کسی می‌تواند مدعی اخلاق گرا بودن باشد.
در این راستا از معاونت فرهنگی وزارت ورزش انتظار می‌رود سرفصل فعالیت‌های فرهنگی را پیش روی باشگاه‌ها قرار داده و در این زمینه دست به الگو سازی بزند.
برای اعتلای فرهنگ در ورزش همه ارکان ورزش دارای مسئولیت هستند و نباید از آن شانه خالی کنند.

 الگو‌های خوب

بطور طبیعی اگر از نقش کمرنگ فرهنگ در ورزش صحبت به میان می‌آوریم، این مسئله نافی الگو‌های خوب رفتاری و اخلاقی ورزش نیست.
حسن یزدانی در کشتی و صاحب ده مدال جهانی و المپیک الگویی موفق در این عرصه است که با وجود این همه موفقیت و شهرت، ذره‌ای از جاده اخلاق در ورزش منحرف نشده است. احترام به حریفان و انجام مبارزه‌های زیبا و جوانمردانه و از همه مهمتر احترام به مردم، نکاتی بوده که ما اژ اعجوبه کشتی ایران شاهد بوده‌ایم. الگویی موفق در عرصه ورزش قهرمانی و حرفه‌ای و اخلاق ورزشی که باعث شده نوجوانان زیادی جذب ورزش شوند.
یا در نظر بگیرید که وقتی زهرا رحیمی دختر ۱۵ ساله مدال آور پاراالمپیکی ما، پول پاداش‌های قهرمانی اش را برای خرید یک تریلی و اهدای آن به پدرش هزینه می‌کند، اینها ارزش‌های والایی است که در ورزش کشور باید پاس داشته شود.
به هر روی امیدواریم با پر رنگ شدن نقش اخلاق و فرهنگ در ورزش و ارزش گذاری‌های صورت گرفته در این زمینه، بی اخلاقی در این عرصه به محاق رفته و زمینه‌ای برای بروز و ظهور نیابند.

 انتهای پیام/ 

نظر شما
پیشنهاد سردبیر
پرونده ویژه