اشکان رهگذر؛ کارگردان انیمیشن سینمایی «ژولیت و شاه» در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا در مورد ایده و روند تولید این انیمیشن گفت: همانطور که همیشه گفتهام، تاریخ در خانواده ما سابقهای طولانی دارد. پدرم بهویژه در حوزه تاریخ قاجار مطالعات گستردهای داشتند و ما همیشه درباره موضوعاتی که مطالعه میکردند، با یکدیگر گفتوگو میکردیم. این مباحث برای من بسیار جذاب بود و علاقه زیادی به آنها داشتم.
وی ادامه داد: در سال ۱۳۸۵، یکی از ایدههایی که پدرم مطرح کردند مربوط به گربه ناصرالدینشاه، «ببریخان» بود. این ایده تبدیل به یک انیمیشن کوتاه به نام «عسل» شد که مورد استقبال قرار گرفت و در جشنوارههای مختلف، از جمله چشم تهران و جشنواره انیمیشن، موفق ظاهر شد.
بازخوانی تاریخ قاجار؛ از سفر ناصرالدینشاه تا ورود تئاتر غربی به ایران
رهگذر اضافه کرد: مساله کار بر روی تاریخ قاجار، بهویژه ورود ایران به مدرنیته و آغاز فرآیند مدرنیزاسیون ایرانی، همیشه دغدغه من بود. سفر ناصرالدینشاه به فرانسه که مملو از ماجراها و اتفاقات گوناگون بود، از جمله موضوعاتی بود که به آن توجه داشتم. با مطالعه خاطرات او، به ایدههای متعددی درباره این برهه تاریخی رسیدم.
وی بیان کرد: به مرور زمان این دغدغهها، گفتوگوها و مطالعات منجر به این شد که تصمیم بگیریم با رویکردی آزاد و خلاقانه به این مقطع تاریخی نگاه کنیم. یکی از جذابترین موضوعات، ورود تئاتر غربی به ایران و بهتبع آن رشد سایر هنرها در دوره ناصرالدینشاه بود. این ایده در نهایت تبدیل به یک سریال شد که به روایت این تحولات در آن دوران میپردازد.
این کارگردان انیمیشن درباره روند تولید «ژولیت و شاه» توضیح داد: تولید این انیمیشن بهصورت جدی از سال ۱۳۹۸ آغاز شد و در مجموع حدود پنج سال به طول انجامید. از مرحله پیشتولید تا پستولید و اکران در جشنواره فیلم فجر، این پروژه تقریباً شش سال زمان برد. با این حال مدت زمان تولید «ژولیت و شاه» نسبت به پروژه قبلی ما، یعنی «آخرین داستان»، کاهش قابلتوجهی داشته است. این در حالی است که کیفیت تولید این انیمیشن از «آخرین داستان» نیز بالاتر است.
نقش هوش مصنوعی در تولید انیمیشن؛ فرصت یا تهدید؟
رهگذر درخصوص استفاده از هوش مصنوعی در انیمیشن «ژولیت و شاه» بیان کرد: در سال دوم تولید، ما جز در حد چند تست جزئی هیچ استفادهای از هوش مصنوعی نکردیم. در واقع، در داخل فیلم هیچگونه بهرهای از هوش مصنوعی گرفته نشده است. البته، شخصاً با این موضوع مخالفتی ندارم، زیرا معتقدم هیچکس نمیتواند جلوی پیشرفت علم و تکنولوژی را بگیرد یا آن را نادیده بگیرد. اما زمانی که ما این پروژه را آغاز کردیم، هوش مصنوعی در صنعت انیمیشن هنوز مطرح نبود و تنها در یکی دو سال اخیر بهطور جدی مورد توجه قرار گرفته است. ازاینرو، فرآیند تولید ما از ابتدا بر پایه هوش مصنوعی طراحی نشده بود و روش متفاوتی را برای پیشبرد کار انتخاب کردیم.
وی اضافه کرد: بااینحال، هوش مصنوعی میتواند بهعنوان یک ابزار به بهبود و تسریع فرآیند تولید کمک کند. برای مثال، یک انیمیشن استاندارد در بزرگترین استودیوهای جهان مانند دیزنی، معمولاً بین سه تا چهار سال زمان میبرد، اما با حضور هوش مصنوعی این زمان میتواند به یک سال و نیم تا دو سال کاهش یابد. همانطور که کامپیوترها در گذشته روند تولید را آسانتر و در دسترستر کردند، هوش مصنوعی نیز میتواند باعث افزایش تولید آثار هنری و انیمیشن شود.
کارگردان انیمیشن «آخرین داستان» گفت: آثاری که کاملاً توسط هوش مصنوعی ساخته میشوند، از نظر من فاقد ارزش هنری هستند و بعید میدانم مخاطب به چنین آثاری علاقهای داشته باشد. اما اگر هوش مصنوعی بهعنوان یک ابزار در اختیار هنرمندان و خالقان آثار هنری قرار گیرد، میتواند فرآیند تولید را تسهیل کند.
وی افزود: بدون شک، حضور هوش مصنوعی باعث تغییر و تحول در برخی مشاغل صنعت انیمیشن خواهد شد. برخی حرفهها ممکن است از بین بروند، اما درعوض مشاغل جدیدی ایجاد خواهند شد. به همین دلیل، هنرمندان و فعالان این حوزه باید خود را با این تغییرات وفق دهند تا بتوانند در مسیر تولید باقی بمانند.
انتخاب صداپیشگان در انیمیشن؛ تصمیمی هنری، نه تجاری
این انیمیشن ساز در مورد ساختارشکنی در صداپیشگی آثار خود، توضیح داد: انتخاب صداپیشگان در این پروژهها صرفاً یک تصمیم هنری بوده، نه برای سود یا زیان! حضور مرحوم میتا فرهی (صداپیشه شیطان در انیمیشن «آخرین داستان») و حامد بهداد به عنوان صداپیشه اولیاحضرت در «ژولیت و شاه»، انتخابهایی بودند که بهشدت از آنها راضی هستم، چراکه تأثیر ویژهای بر کار گذاشتند.
وی افزود: مرحوم میتا فرهی که صداپیشگی شخصیت اهریمن را بر عهده داشت، با صدای خود ابهت و ویژگی منحصربهفردی به این کاراکتر بخشید. از سوی دیگر، حامد بهداد با کمدی ظریف و خاص خود، شخصیت مهد اولیا را بهگونهای ارائه کرد که بازخوردهای بسیار خوبی در فضای مجازی دریافت کردهایم. از نظر من، این انتخابها به هیچ عنوان به ضرر پروژه نبوده و مطمئناً به نفع آن تمام شده است، اما در نهایت، این مخاطب است که باید نظر قطعی را بدهد. تلاش من بر این بوده که به انتخابهایم عمق ببخشم و برخوردی سطحی و کلیشهای نداشته باشم. انتخاب صداپیشگان باید بر اساس دلایل و استدلالهای مشخص باشد، نه صرفاً از روی عادت یا تکرار الگوهای موفق قبلی.
اشکان رهگذر تاکید کرد: به باور من، سینما و هنر، فضایی برای ساختارشکنی و ریسکپذیری است. اگر جسارت تجربههای جدید را نداشته باشیم، در نهایت فقط به بازتولید مدلهای امتحانشده و بدون خلاقیت خواهیم رسید. این انتخابها با هدف ایجاد یک اثر با ویژگیهای منحصربهفرد انجام شده و نتیجه آن را در بازخوردهای مخاطبان میبینیم.
تاثیرپذیری از بزرگان؛ مسیر الهام و خلق در هنر
وی با اشاره به ثاثیری که از نمایش «خاطرات کابوسهای یک جامهدار» علی رفیعی برای این انیمیشن گرفته است، توضیح داد: من این نمایشنامه اثر استاد علی رفیعی را سه مرتبه در زمان اجرا دیدم و بسیار تحت تأثیر آن قرار گرفتم. همچنین، همیشه از آثار استاد بهرام بیضایی الهام گرفتهام. به باور من، هنر و ادبیات ذاتاً عرصه الهام گرفتن و تأثیرپذیری است. همانطور که سالوادور دالی میگوید: «کسی که تقلید نمیکند، چیزی خلق نخواهد کرد.» ما بهعنوان هنرمند، همواره در حال دریافت تأثیرات از محیط پیرامونمان هستیم و این تأثیرات را از صافی ذهن خود عبور میدهیم تا به آثار جدیدی برسیم. در حوزه سینما و انیمیشن، ادبیات، سینما، نمایش و دیگر آثار هنری، منابع الهام حیاتی هستند.
وی ادامه داد: در «آخرین داستان»، خوششانس بودم که تأثیراتم از آثار استاد بیضایی شکل گرفت و در «ژولیت و شاه» نیز اثر استاد رفیعی برایم الهامبخش بود. احساس میکنم در زمان درست، با آثار درستی روبهرو شدم و این تجربهها، عمیقترین تأثیر را روی من گذاشتند. یک هنرمند فعال در سینما یا انیمیشن، باید مطالعه داشته باشد، ادبیات را بشناسد، با آثار نمایشی ارتباط قوی برقرار کند و یک گنجینه فکری و آرشیو ذهنی غنی از این تأثیرات بسازد. در غیر این صورت، اثری که خلق میکند، بیمحتوا خواهد بود.
رهگذر تاکید کرد: انسان ذاتاً موجودی تأثیرپذیر است، و اگر خود تحت تأثیر آثار مهم قرار نگیرد، نمیتواند تأثیری بر دیگران بگذارد. پس برای خلق اثر هنری، باید ابتدا بخوانیم، ببینیم، بشناسیم و سپس دست به آفرینش بزنیم.
همکاری با بزرگان؛ تجربهای ارزشمند در نگارش «ژولیت و شاه»
کارگردان انیمیشن «گنج اژدها» با اشاره به همکاری با محمد چرمشیر به عنوان مشاوره کارگردان گفت: من این شانس را داشتم که با آقای محمد چرمشیر آشنا شوم؛ ابتدا در زمان «آخرین داستان» و سپس هنگام کار روی فیلمنامه «ژولیت و شاه». برخورد او بسیار حرفهای و صریح بود. در پروژه «آخرین داستان»، فیلمنامه را به او دادم و نظراتشان را با دقت و شفافیت بیان کردند. پس از آن، از او خواهش کردم که در فرآیند نگارش کمک کنند و با لطف و بزرگواری پذیرفتند.
وی ادامه داد: در «ژولیت و شاه»، این همکاری اهمیت بیشتری پیدا کرد، زیرا ایشان نویسنده نمایشنامه «خاطرات و کابوسهای یک جامهدار» بودند و در زمینه تاریخ قاجار و شاهنامه نیز آثار ارزشمندی خلق کردهاند. از همین رو، همراهی محمد جرمشیر برای من یک فرصت فوقالعاده بود. او نظرات خود را کاملاً صریح و حرفهای بیان کردند. شکل همکاری ما به این صورت بود که من نسخهای از فیلمنامه را به او ارائه دادم، جلساتی درباره آن داشتیم و سپس او فیلمنامه را با دقت حاشیهنویسی کردند. بسیاری از ایرادات و اصلاحات ارزشمندی را مطرح کردند که من بر اساس یادداشتهایشان نسخه نهایی را تنظیم کردم.
رهگذر افزود: علاوه بر این، از استاد علیرضا کوشک جلالی، یکی از بزرگترین کارگردانان و نویسندگان تئاتر ایران و آلمان، نیز مشورت گرفتم. او نقش مهمی در بازنویسی و بهبود فیلمنامه ایفا کردند و با راهنماییهای ارزشمندشان، کمک فکری قابلتوجهی به من دادند. از آنجایی که داستان این اثر در ارتباط مستقیم با تئاتر است، همکاری با این دو استاد بزرگ تأثیر عمیقی بر فیلمنامه و اثر نهایی گذاشت. بدون شک حضور چنین چهرههایی باعث غنای بیشتر این پروژه شد.
نقش علیرضا کوشک جلالی در شکلگیری شخصیت «جمال»
این کارگردان گفت: یکی از نکات مهم در همکاری با استاد علیرضا کوشک جلالی، نقش ایشان در پردازش شخصیت «جمال» در فیلمنامه بود. خودشان به من گفتند که این شخصیت شباهت زیادی به زندگی شخصیشان دارد، و این مسئله برای من کاملاً مشهود بود. استاد کوشک جلالی در جوانی به آلمان مهاجرت کرد و تمام تلاشش این بود که ایدههای ایرانی و نمایشی خود را در صنعت تئاتر آلمان مطرح و تثبیت کند. این مسیر، شباهت زیادی به شخصیت «جمال» در فیلمنامه دارد؛ شخصیتی که در دانشگاه تئاتر فرانسه، سعی دارد ایدههای خود درباره شاهنامه را به کرسی بنشاند.
وی افزود: این تجربه شخصی استاد جلالی، تأثیر بسزایی در شکلگیری و توسعه شخصیت «جمال» در فیلمنامه داشت و باعث شد که این کاراکتر، عمق و واقعگرایی بیشتری پیدا کند. این همکاری، نهتنها از نظر نگارش، بلکه در پرداخت شخصیتها نیز بسیار ارزشمند بود.
بازتاب جهانی «ژولیت و شاه» و اهمیت تقابل فرهنگی ایران و فرانسه
اشکان رهگذر درخصوص نظرات صاحبنظران بینالمللی در مورد انیمیشن خود بیان کرد: پروژه «ژولیت و شاه» تاکنون در دو بخش از جشنواره بینالمللی انسی (Annecy) معرفی شده است؛ یکبار در بخش Meet the Producer و یکبار در بخش Work in Progress. همچنین، در جشنواره فانتزیا کانادا، در بخش فرانسویزبان این رویداد مهم سینمایی، نیز مورد توجه قرار گرفته است.
وی ادامه داد: نگاه فرانسویها به این پروژه، نه از منظر قضاوت تاریخی، بلکه بیشتر از زاویهی تقابل فرهنگی بین ایران و فرانسه است. آنها علاقهمند به بررسی تأثیر متقابل فرهنگها، ارتباطات تاریخی ایران و فرانسه، و نقش فرانسه در فرآیند مدرنیزاسیون ایران هستند. این بخش از داستان برای آنها جذابیت دارد و باعث شده فیلم بهعنوان اثری مهم در نمایش ارتباطات فرهنگی ایران و غرب مورد توجه قرار بگیرد.
رهگذر توضیح داد: از نظر استانداردهای فنی و تکنیکی نیز، فیلم توانسته شرایط لازم را برای حضور در جشنوارههای معتبر داشته باشد. در بخش Work in Progress جشنواره انسی، ما یک پنل ۷۰ دقیقهای برگزار کردیم که طی آن، درباره فرآیندهای پیچیده تولید این اثر در ایران، چالشها، و راههایی که برای به سرانجام رساندن پروژه طی کردیم، صحبت شد.
این کارگردان در پایان خاطرنشان کرد: امیدواریم در تور جشنوارههای خارجی پیشِرو، بتوانیم موفق باشیم و این فیلم را بهعنوان نمادی از تقابل فرهنگی، دوستی میان ملتها، و معرفی هنر و استعداد ایرانی به جهان ارائه دهیم. هدف ما این است که «ژولیت و شاه» بهخوبی دیده شود و پیام آن در سراسر دنیا طنینانداز شود.
انتهای پیام/