گفت و گو برنا با «مهران رحیم زاده راد» ایده پرداز پروژه «هم تجربگی»

پیام اینستاگرامی صلح از ایران ارسال شد ،مردم جهان به آن پیوستند/ شما هم می توانید همراه این پروژه صلح شوید

|
۱۳۹۴/۰۴/۲۲
|
۱۱:۵۸:۴۹
| کد خبر: ۲۹۹۳۸۷
پیام اینستاگرامی صلح از ایران ارسال شد ،مردم جهان به آن پیوستند/ شما هم می توانید همراه این پروژه صلح شوید
نویسنده : آزاده مختاری

ابراهیم حقیقی ، لیلی رشیدی ، حسن معجونی سه هنرمند سرشناس کشور ،همراهان پروژه هم تجربگی شده اند ، پروژه ای که حرکتی جهانی را آغاز کرده است ، از تهران به همه جهان ، هدفش گردهم آوردن مردمان از فرهنگ ها و کشورهای مختلف در کنار هم است .پیام صلحی که از فکر و اندیشه یک جوان ایرانی نشات گرفته و اکنون مردمان جهان را به خود متوجه کرده و همراه شده اند.

به گفته سازمان ملل، سه چهارم اختلافات جهان، ریشه در تفاوت فرهنگ دارد وبه علت عدم شناخت مردمان از یکدیگراست که تنش و اختلافات شکل مى گیرد.

"هم تجربگى" عنوان پروژه اى مشارکتى با رویکرد صلح و همزیستى است. هدف "هم تجربگى" گردهم آوردن مردمان از فرهنگ ها و کشور هاى مختلف براى بیان و شنیدن رویا هایشان است. رویا هایى که شاید مشترک باشد و مهمتر اینکه شاید دریچه اى جدید در ذهن دیگرى بازکنند ویا شاید با شنیدن رویاهای همدیگر در هر گوشه جهان  بیشتر یکدیگر را بشناسیم. شناخت بیشتر منجر به درک بیشتر از موقعیت هاى دیگران مى شود. 

قرار است در "هم تجربگى" بیشتر، ساده تر و بدون دخالت رسانه هاى جهت دار، یکدیگر را بشناسیم. این شناخت با درمیان گذاشتن رویا هایمان و شنیدن رویاى دیگران شکل مى گیرد. "اینستاگرام" رسانه ى این پروژه است که مخاطبان مى توانند در صفحه Experience_project با بیان رویا هایشان و شنیدن دیگران، مشارکت کنند.

طراح و ایده پرداز این پروژه راه هاى مختلفى براى جذب مردمان به این صفحه اندیشیده است. با «مهران رحیم زاده راد » در خبرگزاری برنا در مورد دو پروژه زیر مجموعه، به عناوین "تجربه" و ایده پروژه "هم تجربگى" و "کیوسک آرزو"  که عید فطر رو نمایی می شود گفتگو داشتیم که  در ادامه می خوانید.

 

*مهران رحیم زاده راد! ایده پرداز واجرا کننده فانوس های صلح شما هستید ، فانوس هایی که به کافه های تاریخی جهان سفر می کنند ، برروی میز کافه ها می نشینند تا همنشین مردمان جهان از هر نژاد و زبان باشند ،هدف از اجرای این پروژه چیست ؟

_ماپروژه ای را طراحی کردیم که  نامش را «هم تجربگی» گذاشتیم،پروژه ای که در آن  مردم از رویاهایشان می گویند ، گفتنی به ابعاد گسترده ، وسعت یک کره زمین ، رویاهایشان را برای مردمان جهان با زبان خود می گویند و برای ما می فرستند .

*با گفتن از رویاها برای هم ،فکر می کنید چه اتفاقی در فضای انسانی جامعه شناختی  جهانی رخ می دهد ؟

_فرد وقتی از رویایش می گوید ،اولین اتفاقی که رخ می دهد گوش دادن خودش به رویای خودش است، در پی آن خودشناسی فرد از خود بالاتر می رود ،در ادامه مردم فرصتی پیدا می کنند تا از رویاهای دیگران بدانند ،دیگرانی از گوشه به گوشه جهان ،وقتی  رویاهای هم را می شنوند ، به رویاهای خود نیز بیشتر فکر می کنند ،این باعث می شود مردم از دامنه رفتاری خود فراتر روند، شاید به رویاهای بیشتری فکر کنند و در ادامه به این نکته می رسند که بین آرزو و رویا تمایزی قایل می شوند.

این رویاها از روی  آدرسی که بر روی فانوس های سفر کرده به کافه های کشورهای مختلف ثبت شده است به سمت ما می آید. رویاها حداکثر باید 15 ثانیه باشند ، آنهم برای اینکه بتوانیم رویاها را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کنیم تا همه بتوانند ببینند و بشنوند .

*این دریافت آرزوها از چه تاریخی شروع شد ؟

_ بیست و شش ماه قبل ، کار پیش تولید این پروژه  آغاز شد ،  دی ماه گذشته رونمایی فانوس را داشتیم، از همان زمان نیز ارسال فانوس ها به کافه های مشخص شده در کشورهای مختلف آغاز شد .

*گفتید کافه های شناسایی شده ، این شناخت و انتخاب چگونه انجام گرفت ؟

_بخشی از این کافه‌ها با استفاده از جستجوگر  اینترنتی شناسایی شد. در این بخش با طیف بزرگی از کافه‌ها در جهان مواجه شدیم. در مرحله بعدی، برای رسیدن به کافه‌های مناسب به تاریخ هنر مراجعه کردیم چون قصدمان در انتخاب کافه ها این بود که تنها فضای تفریحی نداشته باشند .بعد از شناسایی آن مراکز فردی را در آن کشور می‌یافتیم تا برود از فضای کافه، ‌مسئول کافه و دنیای افکارش و اینکه میزهای کافه به چه اندازه است و آیا فانوس ما بر آنجا جای می‌گیرد یا خیر برایمان بگوید. این کار یکسال زمان برد، تاکنون بیش از 50 میلیون تومان هزینه برای این تحقیقات شده است.

 

*اولین کسی که آرزویش به دست شما رسید چه کسی و از چه کشوری بود؟

_اولین نفر ایرانی بود ، «صبا نصیری » به شکل یک انیمیشن آرزوی خود را برایم ارسال کرد  ،محتوای آرزویش این بود :« کاش آرزو پیر نشود»

 

* اولین  فرد غیر ایرانی چه کسی بود که رویایش به اشتراک گذاشت ؟

_ اولین فرد غیر ایرانی و  ارسال رویاش قصه جالبی داشت که  برایتان توضیح می دهم ، ما  داشتیم با یکسری  موسسه های حافظ صلح غیر سیاسی، یا موسسه هایی که حرکت هایی در راستانی صلح دارند مکاتبه می کردیم آنهم  به این قصد که همراهمان شوند  که این میان ، مراکز فرهنگی دنیا نیز برایمان مورد توجه بودند . خیلی اتفاقی «سی سی تی وی »آمریکا و خود «مایک والتر» از فعالیت ما با خبر شدند.آن اولین فرد که رویاش برایمان از بیرون از مرزهای کشور ارسال شد ، شخص مایک والتر بود ، این ارسال پیام از سوی چنین فردی واقعا برایمان پیش از رخ  دادن کاملا دور از ذهن بود ولی رقم خورد.

*و آرزویش چی بود؟

_اول پیام تصویری ، خودش و شبکه اش را معرفی کرد و درادامه گفت :«آرزویم صلح جهانی است » و در افزود :«برادرم در جنگ ویتنام حضور داشت ،به شدت این روزها روانش تحت تاثیر جنگ آسیب دیده است  ،حال که تاثیرات جنگ بر بردارم را می بیند هرروز بیشتر آروزی صلح جهانی درقلبم پررنگ می شود .»

گفتنی ست رویا جاودینا، واحد خاک دان ، حسن معجونی ،نادر مشایخی ....ازدیگر افرادی بودند که به جمع ارسال کنندگان رویا پیوستند.

مثلا حسن  معجونی آرزویش این بود :«هیچ کسی نخواهد بازی را از بچه ها بگیرد، ما همه داریم بازی می کنیم ، تنها کمی جدی تر و نام این بازی را زندگی  گذاشته ایم »

یا واحد خاک دان گفت :« آرزو می کنم ، همه مثل من باشند ، فکر کنید در را باز کنید و ببینید همه مثل تو  هستند ، همه مثل تو فکر می کنند ، همه مثل تو  زندگی را می بینند»

 

دکترامیر انوشفر آرزویش این بود :«یکی پیدا شود  که به داد  معماری ناهنجار امروزی ایران برسد، همه معماری امروز ما تبدیل شده به رمانسک.»

 

رویا جاویدنیا گفته بود :«کاش مهربانی آدم ها را حمل بر حماقتشان ندانند.»

*در میان این ارسال کنندگان کودکان ونوجوانان  هم حضور داشتند؟

_بله ،اولین کودکی که برایمان آرزویش را ارسال کرد ، کودکی از کشور افغانستان بود ،آرزویش عجیب بود ، دلش می خوست چند سرباز داشته باشد!

از آرزوی کودکان و نوجوانان پرسیدید بعد نیست از آرزوی یک مربی کودکستان معلولان در استامبول ترکیه بگویم ، او اینگونه از آرزویش برایمان گفته بود : «دلم می خواهد بتوانم با موسیقی دنیای بچه های معلول را زیبا کنم »

*فکر می کنید تا چه میزان آرزوهایی که برایتان ارسال شده ، برگرفته از حس لحظه و آن دقایق زندگی افراد بوده است ؟

_این سوال شما بخشی از ادامه پژوهش ما در این پروژه است  ،هدفمان این است که ، احتمالا بین دوازده تا پانزده میلیون عضو داشته باشیم و یک میلیون مشارکت از کشورهای مختلف دریافت کنیم ،از آن زمان  تازه بخش بعدی پروژه که تحقیقات است شروع خواهد شد .

 

*گفتید پژوهش و اینکه قصد دارید برروی این رویاها تحقیق کنید ،پس ایده ای که با فکر شما شکل گرفته و به این مرحله از اجرا  رسیده است تنها قصدش شنیدن رویاهای مردم جهان نبوده ، از ابعاد مختلف این ایده و مراحل اجرایی که در پی به آن می پردازید  بیشتر بگویید؟

_هر چقدر بگویم تنها قصدم از اجرای این طرح ایجاد همدلی وصلح بوده است دغدغه شخصیم را نمی توانم انکار کنم. برای شفاف شدن التزام شخصیم برای اجرای این پروژه، می توانم به متن پیش گفتار پروژه اشاره کنم:

سخن گفتن یک راه ارتباطی و ساده ترین شیوه ی بیانِ منویات درونی ماست.

گفتار، یک امکان است که براى انتقال مفاهیم از قرارداد هاى موجود در یک

زبان استفاده میکند. مفاهیمی که شامل باورها، عقاید، نیازها، احساسات،

عواطف و امیال فرد متکلم است. اما اختلال در این مرسوم ترین راه برقراری

ارتباط بین افراد، چه عواقبی در پی خواهد داشت؟ اگر در گفتارمان اختلالى

ایجاد شود، یکى از مهم ترین ابزار هاى ابراز خود را از دست مى دهیم. یک

آسیب بزرگِ بیان، لکنت است و اختلال زبان، اختلال معناست. لکنت زبان،

معمولاً فرد را مجبور به سکوتی ناخواسته میکند و این سکوت باعث مى شود

کلماتِ به ظاهر ساده، ارزش حقیقی خود را نمایان کنند. دقت به گفتار

دیگران براى من دریچه اى جدید از شناخت افراد بوده است. همیشه براى بیان

ساده ترین خواسته ها مجبور بودم بسیار فکر و تأمل کنم. هر بار فرصتى براى

بیان خود پیدا میکردم برایم مشخص و فکر شده بود که چه چیز برایم ارزشمند

تر است تا بیان کنم، همواره ناگزیر از انتخاب بودم، انتخاب مفاهیم،

انتخاب جملات و کلمات، اما این قاعده براى دیگرانی که بدون لکنت سخن

میگفتند وجود نداشت، براحتى هر چیز را بیان میکردند، با کلمات بازى

میکردند و صحبتشان را فارغ از معنای اولیه به سرانجام می رساندند. فرصت

ها را حرام میکردند، فرصت های محدودِ ارزشمند را با عباراتی خالی از

محتوا، بی معنا می ساختند.

حال اگر فرصت محدود و ویژه ای برای ابراز خودمان از طریق گفتن داشته

باشیم چه چیزی را برای بیان انتخاب می کنیم؟ شاید مهمترین خواسته های مان

را، خواسته هایی که بیش از نیازهای روزمره، غایی ترین امیالمان، را

نمایندگی کنند؛ خواسته ها و آرزوهایمان.

تجربه ی این فرصت محدود، با استفاده از رسانه های اجتماعی، در اختیار

ماست. محدودیتی که نه تنها آرزوهایمان بلکه ما را نیز بازتعریف می کند،

با هم بودنی که منجر به هم‌تجربه‌گی خواهد شد.

*به حتم رویاهای بسیاری از دنیا برایتان ارسال می شود ، آنهم از سوی افرادی با تفکر و اندیشه های مختلف ،هیچ گزینشی  در انتشار رویاها برروی صفحه  اینستاگرام این پروژه وجود ندارد ، یعنی همه رویاها منتشر می شوند ؟

_ نه !گزینش داریم . از دو جنبه مجبورم  گزینش کنم ، جنبه نخست اینکه  طبق اساسنامه پروژه که برروی وب سایت مطرح شده است از اهانت به شخص، قوم، دین، مذهب و ملتی جلوگیری می کنیم. هر کسی به هر کسی توهین کند ما در انتشار رویا وی معذوریم ، بخش  دوم گزینش با نگاه دقیق و تاکیدی  برمطابق قوانین کشور ایران بودن است .

*میان رویاهایی که تاکنون دریافت کردید وجه اشتراکی وجود داشت ؟

_بله ! اکثرا از صلح جهانی، طبیعت و جهانگردی می گفتند.

*اصلا چرا میان اینهمه طرح ،فانوس انتخاب شد؟

__فانوس همیشه نماد حرکت دسته جمعی است. این فانوس با همفکری و همکاری استاد «ابراهیم حقیقی» طراحی شد.  پروژه فقط به جای گرفتن  فانوسی ، روی میزی، در یک کافه، در یک کشور از جهان ختم نمی شود.فانوس‌هایی که روی میز کافه‌ها گذاشته می‌شود برروی خود آدرسی در فضای مجازی دارد. آن‌ها که با پیام همزیستی فانوس ما  همراه می‌شوند به این صفحه مراجعه می‌کنند، آنجاست که وارد مرحله بعدی این پروژه می‌شوند، جایی که همه از رویاهای خود می‌گویند. رویاها آنجا به پروازی در وسعت کره زمین در می‌آید و به گوش همه می‌رسد، آدم‌ها از افکار هم بیشتر مطلع می‌شوند و همدیگر را مستندتر می‌شناسند. هدف اصلی این پروژه آشنایی مردم با هم، دوست شدنشان با دنیای یکدیگر و قبول کردن همدیگر با دنیای خاص هر فرد است، هدفی که معتقدیم مسیر رسیدن به صلح جهانی را هموار می‌کند.

 

*مسوولان کافه هایی که شناسایی شدند تا بسته ها برایشان ارسال شود همدل خوبی در اجرای این پروژه بودند؟

_با هیچ مسئول کافه ای مستقیم گفت و گو نشد . ما انتخابشان می کنیم ،  برایشان بسته ها را پست می کنیم ، فانوس هایی که برای هرکشور ارسال می شد برروی خود  به جز زبان فارسی که ثابت روی همه فانوس ها هست به زبان آن کشور نیز پیام پروژه را همراه دارد  ، بسته حاوی فانوس ها ،به کافه های مورد نظر ارسال می شود ،هر کافه ای که تمایل داشت ،فانوس ها را برروی میزهایش می گذارد، اغلب کافه ها قبول کردند ،البته بگویم که هنوز بسیاری از بسته ها ارسال نشده است .

*مسوولان کافه هایی که شناسایی شدند تا بسته ها برایشان ارسال شود همدل خوبی در اجرای این پروژه بودند؟

_با هیچ مسئول کافه ای مستقیم گفت و گو نشد . ما انتخابشان می کنیم ،  برایشان بسته ها را پست می کنیم ، فانوس هایی که برای هرکشور ارسال می شد برروی خود  به جز زبان فارسی که ثابت روی همه فانوس ها هست به زبان آن کشور نیز پیام پروژه را همراه دارد  ، بسته حاوی فانوس ها ،به کافه های مورد نظر ارسال می شود ،هر کافه ای که تمایل داشت ،فانوس ها را برروی میزهایش می گذارد، اغلب کافه ها قبول کردند ،البته بگویم که هنوز بسیاری از بسته ها ارسال نشده است .

*حال این سوال پیش می آید که اکثر فیلم هایی که حاوی صدا و تصویر فرد است که از رویاهایش می گوید در فضای کافه های دنیاست ؟

_تقریبا هیچکدامش در فضای کافه نیست. مشخصا مخاطب  آدرس را از روی فانوس برداشته ، خانه رفته ، برروی آنچه می خواهد بگوید فکر کرده و بعد شروع به ضبط رویا خود و ثبت آن در فضای مجازی و ارسال به ما کرده است . بخشی از تحقیقاتی که برروی این پروژه انجام شد این نتیجه را در برداشت که  مخاطب اگر بخواهد با این پروژه سهیم شود ،حدود بیست دقیقه تا نیم ساعت در مورد آنچه می خواهد بگوید فکر می کند و بعد رویایش را ضبط می کند .بدین ترتیب  اگر یک میلیون مخاطب داشته باشیم می توانیم بگوییم که بیست میلیون دقیقه وقت صرف  امور صلح و آشنایی مردم با هم در فضای این پروژه در جهان ایجاد کرده ایم.

*  از اینکه این پروژه یک فضای ایجاد صلح است می گویید،بین بیان رویاها و ایجاد صلح  چه گره اشتراکی وجود دارد ؟

_اینکه این سوال برای شما ایجاد شود عادی است، ولی جالب است بگویم ،سوال شما سوالی بود که برای کارشناس سازمان ملل نیز شکل گرفت.

* این فانوس ها برای سازمان ملل نیز ارسال شده است ؟

_نه ! ما به دفتر سازمان ملل در تهران مراجعه کردیم ،  نشستی با آنها داشتیم ، از آنها درخواست کردیم همراه پروژه ما شوند ولی آنها همراه نشدند ، مدعی بودند این پروژه، اشاعه صلح ندارد .به شخصه به هیچ وجه نمی دانم دفتر سازمان ملل در تهران چه  کاری انجام  می دهد.

طبق گفته سازمان ملل سه چهارم درگیری های جهان به خاطر شناخت نداشتن مردمان جهان از همدیگر است ،این عدم  شناخت روحیات هم سوتفاهم ایجاد می کند و این سوتفاهم ها می شود که به فضای تنش و حتی جنگ  کشیده شود .شاید یک مبحث در یک نقطه جهان  شوخی ساده قلمداد شود ولی همان موضوع، خط قرمز پررنگی برای مردمان کشوری دیگر باشد .هر پروژه ای که کمک کند مردم جهان همدیگر را بشناسند، حرکتی در جهت صلح است و سازمان ملل می تواند همراه آن شود. در این پروژه ما بی واسطه حرف دل مردمان جهان را در کنار هم گذشته و منتشر می کنیم،یک راه مردم شناسی جهانی با روش ساده است.بارها فکر کردم، ما حتی از بعضی کشورها خبری هم نمی شنویم چه برسد به اینکه از خوی و خلق مردمانشان بدانیم ،انگار که کلا آن کشورها نیستند، ولی اینجا و دراین فضا هر کسی از هر کجای دنیا که باشد ،می تواند بی واسطه از خودش بگوید و شناخت انسان ها از یکدیگر بالا می رود.

*تصدیق صحبت شما را می توان در آرزویی که مدیر شبکه «سی سی تی وی» بیان کرد دریافت کرد ، او از آن سوی دنیا ،از کشور آمریکا ،آرزویش صلح جهانی است، زیرا برادرش در جنگ دچار آسیب دیدگی جنگی شده است،حال ما این سو دنیا در کشور ایران   خیلی هایمان این تجربه مشترک را داریم  ،عزیزانمان را  هشت سال در جنگ تحمیلی از دست دادیم و جانباز هم کم نداریم .

_دقیقا !شاید با چرخش رویاها و آرزوها ، آدم ها بیشتری از هم نوع خود در دنیا بدانند ،باتفکر و نگاه و خواست های هم آشنا می شوند ،دراین مسیر متوجه می شویم  یک سری اتفاقات در گذشته رخ داده  و یکسری اتفاقا هم در حال رخ دادن است ، ولی همه یک وجهه اشتراک داریم و آن «انسان » بودن است . اگر  کنار هم قرار بگیریم می توانیم بیشتر همدیگر را درک کنیم .

در فضای اشتراک گذاری نیز ،ابتدا فرد رویایش را در  صفحه اینستاگرام خود می گذارند ، حال یا به آدرس ایمیلی که روی فانوس است برای ما ایمیل می کند ویا می توانند دایرکت کنند ،ما آنها را به هرزبانی که باشد ، ترکی ، فرانسه ، انگلیسی ، آلمانی  عربی ، هندی ، چینی ، روسی را ترجمه می کنیم و  در صفحه اینستاگرام پروژه قرار می دهیم ، هشتک می شود.به هر حال هر فیلم 15 ثانیه به دو زبان ترجمه می شود که یکی به حتم زبان انگلیسی است تا جمع گسترده تری از مردمان این کره خاکی متوجه آن شوند. الان چهارصد و نود نفر رویا خود را با ما در میان گذاشته و به ما پیوسته اند.

*گفتید آقای ابراهیم حقیقی  در طراحی این فانوس همراه شما بودند

_بله !من از ایشان درخواست همکاری کردم ،تافانوس با تبحر ایشان در طراحی، به شکلی مناسب و قابل اجرا برای این طرح  شکل و شمایل بیابد، ایشان نیز دریغ نکردند و همراه شدند .

*هنرمندان دیگری به این پروژه نپیوستند ؟

لیلی رشیدی و حسن معجونی هم جزو همفکرانمان دراین پروژه است و هم سفیر پروژه «کیوسک» است .نادر مشایخی عزیز هم بخشی از موسیقی هایی که ساخته اند را در اختیار پروژه قرار دادند.

* پروژه کیوسک بگویید ، پروژه ای که به قول خودتان از دل پروژه فانوس صلح در آمده است  

_این پروژه در یک باجه تلفن متحرک اجرا می شود  ،اسمش« کیوسک آرزو» ست. جای تلفن داخلش آن تبلت قرار دارد  که مردم مقابل آن می ایستند و از رویایشان می گویند و این ویدیو برای ما ارسال می شود، تا پس از بررسی و ترجمه روی صفحه پروژه قرار گیرد.

* کیوسک هم سفر به کشورهای مختلف جهان خواهد داشت؟

_ رونمایی این پروژه  قراربود عید فطر انجام می شود، ولی به دلایل اجرایی روز 14 مرداد در سام کافه رونمایی می کنیم . قرار است با شهرداری تهران گفتگو کنم و پس از تایید بتوانم کیوسک را چند روز در میدان آزادی و چند روز میدان راه آهن بگذارم  تا مردم بتوانند وارد آن شده  و از رویاهایشان بگویند.

 

*پس این کیوسک آرزو، تنها درایران خواهد چرخید و آرزوهای ایرانیان را جمع آوری می کند؟

_فعلا بله ولی در برنامه بلند مدت پروژه کیوسک ،به کشورهای خارجی که هماهنگی های لازم با آنها انجام بگیرد سفر خواهد داشت

*آیا این پروژه اسپانسر هم دارد؟

 

_متاسفانه هنوز اسپانسری که به تمام نیاز های پروژه جواب بدهد نداریم ولی تا کنون بیشتر هزینه ها را خودم پرداختم و البته گالری اعتماد و سام کافه هم مشارکت های مالی هم داشتند.

 

همچنین گروه کدن با همکاری هایشان باعث شدنند در بخشها یی هزینه هایمان کمترشود.

*تا کنون چند نفر با شما در این پروژه همکاری داشتند؟

_تا امروز حدود صد نفر در بخش های مختلف مثل پژوهش، ترجمه، مشاوره و موارد اجرایی با من همکاری کردند که بدون کمک بسیاری از این افراد پیشرفت امکان پذیر نبود. بسیار قدردانی می کنم از همراهی ابراهیم حقیقی ، لیلا حاتمی ، حسن معجونی صبا نصیری، صبا صائمی، الناز ناصری وبسیاری عزیزان دیگر که در این جا امکان بردن اسم تکتکشون متاسفانه نیست .

*در نهایت تمام این آرزوها و رویاها که جمع شد با آنها چه می کنید؟

_با گردآوری این رویاها و حضور جمعی تیم پژوهشی که از شاخه های مختلف مردم شناسی، رفتارشناسی، انسان شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی شکل گرفته  کار خود را آغاز می کنند تا به نمودار آماری مناسبی در این خصوص برسیم. تقریبا می دانیم هر آرزو و رویایی از کجا می آید با بررسی نمودار آماری تقریبا متوجه می شویم مردمان در هر گوشه دنیا آرزویشان چیست. از روی برآورد آماری این پروژه متوجه شوند مردمان در سال های 2015 و 16 به چه آرزوها و رویاهایی فکر می کردند ،می توان از این رویاها فیلم های داستانی و مستند ساخت و از همه مهمتر به مشترک های انسان ها در جهان پی برد.

 

 

 

 

 

 

 

 

نظر شما
نظرات
بنده خدا
|
-
|
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۲۲
0
0
خداوند در سوره حجرات. آیات 9 و 10 می فرماید
*و ان طائفتان من المومنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احدیهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفیء الی امراالله فان فآءت فاصلحوا بینهما بالعدل و اقسطوا ان الله یحب المقسطین*
و اگر دو گروه از مومنان با هم به جنگ و نزاع پردازند آنها را آشتی دهید . و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد. و هر گاه باز گشت. در میان آن دو صلح عادلانه برقرار سازید و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشه گان را دوست می دارد
*انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم و اتقوا الله لعلکم ترحمون *
*مومنان برادران یکدیگرند* پس بین دو برادر خود صلح و آشتی برقرار سازید و تقوای الهی پیشه کنید تا مشمول رحمت او شوید