به گزارش خبرگزاری برنا، ایران ورزشی نوشت: کارلوس کیروش؛ او مصاحبهای کرده و حالا سوالات بیشماری پیشروی ما قرار دارد. پیش از آنکه در خصوص این پرسشها صحبت کنیم، بد نیست تکلیفمان با بعضی چیزها روشن شود. در فاصله 48 ساعت پس از مصاحبه وزیر ورزش علیه کفاشیان، کارلوس کیروش در مقام مدافع تمام قد رییس فدراسیون فوتبال مقابل منتقدان میایستد، به آنها میتازد و جوری موضع میگیرد که انگار خودش رییس و متولی فوتبال ایران است.
حرفهای کیروش بوی تبانی میدهد، بوی زد و بند در پشت صحنه برای پاسخ دادن به منتقدان. پاسخهایی که رییس فدراسیون از بیان آنها ابا دارد اما سرمربی تیم ملی به واسطه محبوبیت و مقبولیت عمومیاش، بیپرده آنها را به زبان میآورد. آیا این یک واقعیت است که هر گاه انتقادی از سوی مسوولان ورزش متوجه فدراسیون فوتبال میشود، باید منتظر واکنش کفاشیان به سبک و سیاق کیروش باشیم؟! ذهن شما هم با این شائبهها مواجه میشود؟
این موضوعات در جای خود قابل نقد و بررسی است اما پرسشهایی که این مصاحبه در دل خود دارد:
1- کارلوس کیروش معترض است که چرا موضوع سربازی بازیکنان فراموش شده و به جای آن، مرخصی سرمربی تیم ملی به دغدغه رسانهها و منتقدان تبدیل شده است.
بد نیست کیروش یک بار دیگر موضوع بازیکنان سرباز را مرور کند و ببیند که چه اتفاقی رخ داد که کار به اینجا رسید. همان وزارت ورزشی که امروز به شدت از سوی کیروش کوبیده میشود و مورد انتقاد قرار میگیرد، در آستانه جام ملتهای آسیا واسطه شد تا بازیکنان سرباز در استرالیا همراه تیم ملی باشند به این شرط که پس از پایان رقابتها همگی به ایران بازگردند و خود را به سازمان نظام وظیفه معرفی کنند. فدراسیون فوتبال، کیروش و بازیکنان متعهد شدند که مطابق این توافق رفتار کنند اما مهرداد پولادی به همه کلک زد و پس از پایان جام ملتهای آسیا به ایران نیامد تا امروز وقتی موضوع حضور بازیکنان سرباز در تیم ملی مطرح میشود، نه سازمان نظام وظیفه رکب بخورد و نه وزارت ورزش میتواند ریش گرو بگذارد. آیا مقصر این ماجرا کسی نیست جز مهرداد پولادی؟ کارلوس کیروش که قبل از جام ملتها با هزار و یک مصاحبه تلاش کرد تا تمام بازیکنان مورد نیازش را در جام ملتها همراه داشته باشد، آیا هرگز کوششی برای بازگشت پولادی به ایران داشته که حالا فریادش به آسمان بلند است که چرا موضوع بازیکنان سرباز فراموش شده و دغدغه منتقدان مرخصیهای سرمربی تیم ملی است؟! کیروش به بیقانونیهای فوتبال ایران عادت کرده و خو گرفته است؛ او که مدتها در اوضاع آشفته فدراسیون فوتبال کار کرده و مطالبات منطقی و غیرمنطقیاش در گذشته وصول شده، حالا نمیتواند با دبیرکلی قانونمند و پایبند به اصول و مقررات همکاری کند و وقتی او به خاطر مرخصی 120 روزهاش بازخواست میشود، به جای پذیرفتن اشکال و ایراد خود، با این مصاحبه فرافکنی میکند و در آستانه بازی با گوام مباحثی را مطرح میکند که اساسا حرفهای نیست.
آیا سرمربی تیم ملی که از فوتبال حرفهای و روز دنیا صحبت میکند و مدعی میشود که در AFC و فیفا عطش شنیدن سخنرانیهای او وجود دارد، مصاحبه جنجالی در آستانه بازی تیم ملی را از یک مربی حرفهای سراغ دارد و میتواند یک نمونه از چنین رفتاری را معرفی کند؟
2- مخاطب کارلوس کیروش مشخص است؛ او وزیر ورزش و دبیرکل فدراسیون فوتبال که به لحاظ خط فکری با وزیر همسو است را مورد انتقاد قرار میدهد و در مقابل به ستایش از رییس فدراسیون و هیات رییسهاش میپردازد و از واژه «تحسینبرانگیز» در وصف عملکرد آنها استفاده میکند در حالی که وزارت ورزش در موضوع بازیکنان سرباز، بودجه و امکانات قبل از جام ملتها و حتی قرارداد کیروش هر آنچه لازم بود را انجام داد تا تیم ملی زمین نماند.
حتی وقتی موضوع تمدید قرارداد اختلافی میان کیروش و فدراسیون فوتبال پدید آمد، نقش واسطه و میانجی را به درستی ایفا کرد و نماینده وزارت ورزش به غائله خاتمه داد و اعلام کرد: «هر کس با کیروش مشکل دارد و مخالف است، از فدراسیون فوتبال برود!»
با این تفاسیر، دلیل انتقادات کیروش از وزیر و وزارتخانه کمی عجیب به نظر میرسد؛ اگر وزارت ورزش از عملکرد فدراسیون انتقاد میکند، به لحاظ حرفهای و سازمانی، کارلوس کیروش مسوول پاسخگویی است؟!
3- از کارلوس کیروش انتقاد شده که چرا 120 روز در مرخصی بوده و کجای دنیا و در کدام قرارداد به یک نفر در سال 120 روز مرخصی داده میشود. سرمربی تیم ملی به جای پذیرفتن اشکالات و انتقاداتی که به رفتارش وارد است، با فرافکنی و منحرف کردن افکار عمومی به سازمان نظام وظیفه، اداره مالیات، وزارت ورزش و همه و همه میتازد و در رفتاری غیرحرفهای در آستانه یک بازی ملی حساس موضوعاتی را پیش میکشد که در این بازه زمانی نباید مطرح میشد. آیا در 120 روزی که سرمربی تیم ملی به مرخصی رفته بود، نمیشد درباره کمبودها، بیبرنامگی و هر آنچه در این گفتوگو به میان آمده صحبت کرد؟
مصاحبه کیروش سرشار از این شاخ به آن شاخ پریدن است و در حرفهایش میتوان نگرانی از بازی مقابل گوام را دید. آیا او از حالا دنبال مقصر شکستها و نتایج بد احتمالی است و برای نتایج خود بهانه میتراشد؟
کیروش پس از 4 سال کار مستمر در ایران، به شرایط و امکانات فوتبال ایران اشراف کامل داشت و قرارداد خود را آگاهانه امضا کرد. حال اینکه چرا امروز به یاد این موضوعات افتاده، میتواند دلایل متعددی داشته باشد. خلاصه اینکه این حرفها در این زمان حرفهای و منطقی نبود اما باید دید اهداف سرمربی تیم ملی را تامین کرده تا کیروش و کفاشیان در موضع بهتری قرار بگیرند یا نه؟ پاسخ روشن و آشکار است!