چرا در هند اگر تصادف کنید کسی به کمک شما نمی‌‌آید؟

|
۱۳۹۵/۰۳/۲۳
|
۰۹:۱۳:۴۰
| کد خبر: ۴۱۶۰۴۵
چرا در هند اگر تصادف کنید کسی به کمک شما نمی‌‌آید؟
وقتی‌ تصادفی در خیابان اتفاق می‌افتد، معمولا افرادی که شاهد تصادف بوده‌اند به کمک قربانی‌ها می‌‌آیند و یا حداقل تلفنی درخواست کمک می‌کنند. اما در هند قضیه متفاوت است. کمتر خیابانی در دنیا به خطرناکی خیابان‌های هند است و اگر کسی تصادف کند به حال خود رها می‌شود.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، کانهایا لعل ناامیدانه فریاد می‌زد و کمک می‌خواست، اما ماشین‌ها‌ بی‌اعتنا راه خود را کج می‌کردند و می‌رفتند. پسر او مجروح روی زمین افتاده بود و بدن‌ نیمه‌جان همسر و دختر نوزادش کنار موتور‌سیکلتی که تا لحظاتی پیش سوارش بودند نقش زمین شده بود.

صحنه‌های مربوط به این حادثه که سال ۲۰۱۳ در شمال هند رخ داد توسط دوربین‌های مداربسته ضبط و به صورت گسترده در رسانه‌ها منتشر شد.

خانواده قربانی که در رنج و عذاب به حال خود رها شده بودند و رهگذر‌ها و راننده‌هایی که بی‌تفاوت از کنار آنها می‌گذشتند. این تصاویر موجب ترس و نگرانی‌ بسیاری از مردم هند شد.

از دست دادن یکی‌ از بستگانش در اتفاقی مشابه پیوش را بر آن‌ داشت که وارد عمل شودنهایتا، چند موتورسوار و پلیس به کمک خانواده آمدند اما دیگر کار از کار برای همسر و دختر لعل گذشته بود. بی‌تفاوتی افرادی که تنها نظاره‌گر حادثه بودند موضوع داغ رسانه‌ها در سراسر هند شد. برخی‌ رسانه این اتفاق را “سطح جدید از بی‌تفاوتی نسبت به جامعه” در این کشور و برخی‌ آن را “روزی که انسانیت از میا‌‌ن رفت” خواندند.

اما این مساله برای پیوش تواری، فعال امنیت جاده‌ها، ناشی‌ از عدم دلسوزی نیست و به سیستمی مربوط می‌شود که جایی برای کمک به مجروحان جاده‌ای باقی نمی‌گذارد.

ده سال پیش، یکی‌ از بستگان پیوش که ۱۷ سال بیشتر نداشت، در راه بازگشت از مدرسه تصادف کرد و نقش زمین شد. پیوش از همان زمان فعالیت خود را برای تغییر وضع موجود آغاز کرد.

او می‌گوید “افراد زیادی ایستادند و صحنه را تماشا کردند، اما هیچ‌کس برای کمک جلو نیامد. همان جا کنار خیابان آنقدر خونریزی کرد تا جان داد.”

تواری برای این که سر از این رفتار در بیاورد دست به کار شد، و فهمید که مشابه این اتفاق بارها و بارها در سراسر کشور رخ داده است. رهگذرانی که می‌توانسند به قربانی تصادف کمک کنند کناری ایستاده بودند و فقط تماشا کرده بودند.

به گفته او “مهمترین دلیل این واکنش ترسی‌ است که پلیس به دل مردم انداخته است. اغلب اوقات اگر پلیس شما را در حال کمک کردن به کسی ببیند، فرض را بر این می‌‌گذارد که حتما از سر تقصیر دارید به او کمک می‌کنید.”

پیوش پس از پی‌ بردن به این قضیه بنیاد “نجات زندگی” را راه‌اندازی کرد. نتایج تحقیقی که سال ۲۰۱۳ توسط این بنیاد انجام گرفت نشان می‌داد که ۷۴ درصد هندی‌ها از کمک به قربانیان تصادف سر باز زده‌اند. چه هنگامی که به تنهایی شاهد قضیه بوده‌اند و چه هنگامی که رهگذران دیگر نیز در کنار آن‌ها حضور داشته‌اند.

تصاویر مربوط به تصادفی که موجب مرگ وینای جیندال شده بود در رسانه‌ها منتشر شدترس از اینکه به اشتباه گرفتار پلیس شوند یک طرف، اما نگرانی‌ از این که به عنوان شاهد قضیه به دادگاه احضار شوند نیز از طرفی‌ دیگر مردم را از کمک به قربانیان بر حذر می‌دارد. چون در هند، روند قانونی اتفاقاتی از این دست ممکن است بیش از حد کش پیدا کند و افراد را رسوا و بدنام کند. آنها همچنین از رساندن قربانی به بیمارستان خودداری می‌‌کنند، چون می‌ترسند که هزینه‌های درمان به پای آنها نوشته شود.

در کشوری که نظام فوریت‌های پزشکی به خوبی‌ کار می‌کند، حاضران در صحنه معمولا نیاز نیست کار زیادی انجام دهند. کافی‌ است یک آمبولانس خبر کنند، کمک‌های اولیه ساده برای قربانی فراهم آورند و به او دلداری و اطمینان دهند که کمک در راه است.

اما هند با کمبود آمبولانس روبه‌رو است، بعضی وقت‌ها، آمبولانس‌ها خیلی دیر سر صحنه حاضر می‌شوند و معمولا به اندازه کافی‌ مجهز نیستند. به همین دلیل هند نیازمند خیرین خوش‌قلب است – و پیوش معتقد است که خیرین خوش‌قلب در هند کم نیستند، فقط احتیاط می‌کنند که کی‌ و کجا وارد عمل شوند.

آقای تواری می‌گوید واکنشی که رهگذران در هنگام تصادف قطارها یا انفجار بمب در این کشور بروز می‌‌دهند کاملا برعکس است.

آنیتا جندای از این که کسی به کمک فرزندش نیامده بود خشمگین است .به گفته او وقتی قطاری تصادف می‌کند “قربانیان پیش از حضور رسانه‌‌ها و پلیس در صحنه به بیمارستان منتقل می‌شوند.”

تفاوت اصلی‌ اتفاقاتی از این دست با تصادفات خیابانی این است که در تصادفات خیابانی تعداد قربانیان معمولا از یک یا دو نفر تجاوز نمی‌کند. بنابراین، به گفته تواری “شانس مقصر شناخته شدن افراد در صورت کمک به قربانیان بیشتر است.”

بنیاد “نجات زندگی” از داد‌گاه عالی‌ هند خواسته تا به افرادی که شاهد تصادفات خیابانی هستند مصونیت قضایی داده شود و حدود یک سال پیش دیوان عالی‌ دستورعمل‌هایی را در این راستا منتشر کرد که به موجب آنها “افرادی که مراکز خدمات درمانی را از تصادف مطلع می‌‌کنند، می‌توانند هویت خود را مخفی نگه دارند، مسئولیت کیفری متوجه این افراد نخواهد بود و بیمارستان‌ها حق نخواهند داشت هزینه‌های درمانی را از افرادی بگیرند که قربانیان را به بیمارستان می‌آورند.”

ولی تنها دو روز بعد تصادف دیگری که با فرار مظنون همراه بود توسط دوربین‌ها ثبت شد و تصاویرش جامعه هند را در شوک فرو برد.

آنیتا جیندال که پسرش وینای را در این حادثه از دست داده در بقالی خانوادگی نشسته و فیلم تصادف او را برای بار چندم روی تلفنش مرور می‌‌کند و زیر لب می‌گوید: “می‌‌بینی‌ چطور ایستاده‌اند و تماشا می‌‌کنند؟”

در فیلم می‌‌بینیم که ماشینی در شرق دهلی با سرعت زیاد به جوان ۲۰ ساله‌ای که سوار اسکوتر است می‌زند و او را به هوا پرتاب می‌‌کند. مردم دورش حلقه می‌زنند ولی کسی کاری نمی‌کند.

این ویدئو در ژوئیه گذشته در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد و بهانه‌ای شد برای بررسی مجدد مساله، تا جایی که نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، هم در سخنرانی رادیویی‌ ماهانه‌اش به این حادثه اشاره کرد.

آنیتا جیندال می‌گوید “اگر کسی‌ به او کمک کرده بود شاید امروز کنار ما بود. همه می‌گفتند که ترس از پلیس باعث شده کمک نکنند.”

تلاش‌ها برای حل این کماکان از طرف تواری و بنیادی که به راه انداخته ادامه دارد.

در ماه مارس امسال، اجرای دستورعمل‌های دادگاه عالی‌ اجباری شد. این بنیاد حالا دارد تلاش می‌کند تا این دستورعمل‌ها در تمام ۲۷ ایالت‌ و ۷ ناحیه تحت اداره دولت مرکزی در قالب قانونی برای حمایت از خیرین خوش‌قلب گنجانده شوند.

شریجیت راویندران، مدیر اجرایی یک رستوران زنجیره‌‌ای در هند، معتقد است که این قوانین باید هر چه زودتر به اجرا در آیند.

او ماه ژانویه گذشته در خیابانی در شهر پونه مرد مسنی را دیده بود که کنار خیابان افتاده بود و خونریزی می‌‌کرد. در حالی‌ که جمعیت هنوز برای کمک به او دست به کار نشده بود، رویندران مرد را در ماشینش گذاشت و به بیمارستان برد.

نزدیکترین بیمارستان از او خواسته بود مقدار زیادی فرم پر کند ولی در نهایت مجروح را نپذیرفته بود.

فرم‌های بیمارستان بعدی حتی از اولی هم بیشتر بود ولی بالاخره مجروح را پذیرفتند.

او می‌‌گوید پر کردن این فرم‌ها در مجموع سه‌ ساعت وقت برده بود.

به گفته آقای راویندران “اولین سوال این است که رابطه خانوادگی دارید؟ به محض این‌که جواب منفی‌ بشنوند دیگر کاری برای مریض نمی‌‌کنند.”

“منتظر می‌مانند تا کسی پیدا شود و پرداخت هزینه‌ها را تضمین کند. در این میان وقت باارزش است که هدر می‌رود.”

سرانجام، بعد از این‌که کاغذبازی تمام شد، پیرمرد تحت درمان قرار گرفت. اما دیگر دیر شده بود. او از شدت جراحات از دنیا رفت.

 

نظر شما