به گزارش خبرگزاری برنا از قم، آیتالله عبدالله جوادی آملی در اجلاس اساتید تفسیر که در دارالقرآن علامه طباطبایی برگزار شد، با بیان اینکه علامه طباطبایی از رخدادهایی که در عالم اتفاق افتاد در خدمت قرآن استفاده کرد گفت: علامه طباطبایی آنچه که در مشروطه و جنگ جهانی اول و دوم اتفاق افتاد در خدمت قرآن به کار گرفت و پاسخهای آنها را جمع بندی کرد تا توانست المیزان را تکمیل کند.
وی تصریح کرد: از زمان مرحوم فیض تا زمان علامه 400 سال جامعه اسلامی خوابیده بود و تفسیری نداشتیم؛ فاصله المیزان و تفسیر فیض و مجمع البیان و ... فاصله زمانی نیست بلکه المیزان سه حادثه تاریخی مشروطه، جنگ جهانی اول و دوم را شناسایی و سؤالهای اینها را فیشبرداری کرد و وارد حوزه تفسیر شد.
استاد حوزه علمیه قم اظهار کرد: شما نمونههای تفسیر المیزان را در باقی تفاسیر گذشته نمیبینید؛ پس شما وظیفه دارید انقلاب را رصد کنید چراکه سنگینتر از مشروطه و جنگ جهانی است و تفکری را احیا کرده است.
وی با تاکید بر اینکه جنگ جهانی برای مرگ آمده و انقلاب برای حیات افزود: اینکه چطور انقلاب به ثمر رسید و چطور آن را حفظ کنیم و چطور آن را به صاحب اصلی تحویل دهیم نیاز به تلاش جدی دارد و باید پاسخ آن را از قرآن گرفت.
آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه عناوین طرح شده در المیزان قبلاً نبوده است، گفت: متخصصان باید علل و عوامل انقلاب و نیازهای آن را رصد کرده و به قرآن عرضه کنند تا جواب بگیرند.
وی با تاکید بر اینکه قرآن برای جواب دادن آمده است، اظهار کرد: خدا قرآن را آنطور که باران را نازل کرد نفرستاد بلکه یک دست قرآن در دست خدا است.
استاد حوزه علمیه قم با تاکید بر اینکه اگر بخواهید رابطه حوزوی را تنظیم کنید با قرآن کار دارید، گفت: هرچه بخواهید در قرآن وجود دارد و وظیفه همه است که نیازهای خود را بر قرآن عرضه کنند.
وی با تاکید بر اینکه قرآن با تمام کتابهای زیر این آسمان فرق دارد، گفت: غیر از حس و تجربه و شهود چیزی در بین بشر نیست اما رهاورد علامه این را نقض میکند.
آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه علم نخستین و آخرین در قرآن است، افزود: ما در محضر قرآن نیازهای فراوانی داریم سؤال را باید بشناسیم به قرآن باید عرضه کنیم و از آن جواب بگیریم.
وی با تاکید بر اینکه باید مطالب غنی به مردم عرضه شود افزود: جامعه را اگر با خواب اداره کنیم ملت هم خواب میبیند و در تمام موارد ارتباط با خدا، تار و پود قرآن و عترت است.