به گزارش خبرگزاری برنا، در ابتدای برنامه هاتف علیمردانی سازنده فیلم «هفتماهگی» درباره اکران این فیلم توضیحاتی داد و گفت: تمام فیلمهای من در بدترین زمانها اکران شدند امّا محبت مردم باعث شده همیشه فیلمهایم پرفروش باشند. اعتقادم این است که به فصل نیست و چون فیلمهایم با معیارها و شاخصها بودند و دلی ساخته شدند با لطف مردم در فصلهای مُرده هم فیلمهایم فروش خوبی داشتهاند.
وی در خصوص ساخت اثر جدید خود خاطرنشان کرد: فیلم جدیدم «آباجان» بهترین فیلم من است و توصیه میکنم مردم حتماً در جشنواره فجر آن را ببینند، این فیلم در دهه 60 روایت میشود و کاملاً متفاوت با فضای قبلی فیلمهای من است. سعی کردم بیطرفانه وقایع آن روزها را تعریف کنم و نقشی از فاطمه معتمدآریا را در این فیلم میبینیم که شاید تا به حال ندیده بودیم.
علیمردانی با ذکر این مطلب که تمام فیلمهایم مسئله ممیزی را داشتهاند، اضافه کرد: الآن به تعامل خوبی با وزارت فرهنگ رسیدیم و عقلانیت خوبی در آنجا نفس میکشد که میتواند با فیلمساز تعامل کند و این تعامل باعث میشود که از افراط ها و تفریط ها جلوگیری کنیم و با هم حرف بزنیم. در مورد «آباجان» هم نکاتی بود هرچند فیلم انتخاب شده بود، این اثر جلوههای ویژه سنگینی ندارد و فیلم تمام نشده بود و بچهها آن را نیمهکاره به جشنواره تحویل داده بودند و این باعث شده بود هیئت انتخاب بخواهد باقی فیلم را ببیند. در بقیه موارد هم یکسری دیالوگها و حساسیتها درباره حرفها و صداها بود که با تعامل یا حذف شدند و یا قبول کردند.
پایان «هفتماهگی» خیلی روی مردم اثرگذار است
او به استقبال مردم از فیلم «هفتماهگی» اشاره داشت و گفت: به نظرم از لحاظ فروش مردمیترین فیلم من است و از لحاظ قصه و روایت با عامه مردم ارتباط برقرار میکند، پایان فیلم خیلی روی مردم اثرگذار است و فروش فیلم هم گواه این است که به دل مردم نشسته است، بازی بهداد هم درخشان است و جواب خیلی از منتقدان خود را در این فیلم داده است.
علیمردانی در سؤالی مبنی بر دلیل پرداختن به دهه هفتادیها در فیلمهایش به خصوص در «مُردن به وقت شهریور» خاطرنشان کرد: درگیری ذهنی فیلمساز موجب خلق آثار متفاوت میشود. دهه هفتادیها با تهدید و ترس عقب نمیکشند و نسل عجیبی هستند، و رسالت خود میبینم که به آنها بپردازم. بیشترین کامنت را از «مُردن به وقت شهریور» گرفتم و خیلی روی جوانها اثرگذار بود.
علیرغم تلاش برای رعایت الگوهای داستانپردازی، این فیلم را آشفته میبینم
قریشی در مورد جایگاه هفتماهگی در سینمای تجاری بیان داشت: این نکته مثبتی است که فیلمساز آگاهانه فیلمی میسازد که برای عامه مردم مناسب باشد، آقای علیمردانی در روند حرکت فیلمهای خود سعی میکند طبق یکسری الگوهای ژانری پیشروی کند و در عین حال ساختار استانداردی هم داشته باشد که این قابل تقدیر است امّا مشکل این است که از همین زاویه هم که نگاه کنیم متأسفانه هفتماهگی فیلم خوبی نیست و علیرغم تلاشهایی که برای رعایت یکسری الگوهای داستانپردازی شده فیلم آشفتهای است، شخصیتهای ژانری در آن هستند، داستانهایی که انگار از وسط کار رها میشوند و خوب به آنها پرداخته نمیشودد، یکسری پتانسیلهایش خوب استفاده نشده است.
شخصیتهای کلیدی فیلم نیمهکاره به نظر میرسند
وی در خصوص شخصیتپردازی این فیلم اظهار داشت: فیلم از تعدد شخصیت های کلیدی ضربه میخورد، زمان فیلم 85 دقیقه است و 6-7 شخصیت داریم که هرکدام بخشی از زمان فیلم را به خودشان اختصاص میدهند یعنی شخصیت پسزمینه نیستند و نیمهکاره به نظر میرسند.
رستگار نیز دیدگاه خود را در این رابطه بیان کرد و گفت: حامد بهداد توسط کارگردان مهار شده و حرکات گلدرشتی از او نمیبینیم و حتماً نقش جدیدی نیست. در فیلم با 10 بازیگر شناخته شده طرفید که بازی قابل قبولی داشتند امّا نقشها از اجرای بازیها خیلی عقب است و این ضعف فیلمنامه آقای علیمردانی است. کارگردانی و فیلمبرداری خوب بود امّا فیلمنامهاش واقعاً ضعف دارد. موضوع، چند خیانت در یک خانواده است.
مجری برنامه سؤال کرد: «آیا ترسیم دوگانگی در بخش غالب جامعه را در این فیلم قبول دارید؟»
قریشی پاسخ داد: به نظرم خیر، این درنیامده است و مهمترینش در مورد شخصیت مهرداد است، سکانس گفتگوی مهرداد و سالومه بعد از زلزله اصلاً به قبل و بعد شخصیت مهرداد نمیخورد.
وی در پاسخ به این سؤال که: «آیا علاقه مهرداد تا پایان خدشهدار میشود یا خیر؟» خاطرنشان کرد: فقط در سکانس گفتگو گویا تمایلاتی از قدیم بیدار شد ولی به هرحال سالومه در سکانسهای دیگر هم حضور دارد ولی هیچ توجهی به اشاره ویژه مهرداد به سالومه نشده است.
رستگار در ادامه صحبتهای وی، اضافه کرد: قوت آن صحنه و میزانسن ضعف مضاعف میشود چون نشان میدهد نقطه عطف است به خاطر اینکه آنجا اتفاق خیلی مهمی میافتد، اولاً که ما متوجه میشویم چه داستان و میل جدی در گذشته بین این دو بوده است، دوم اینکه آنجا مهمترین خبر فیلم داده میشود یعنی معلوم میشود تصادفی اتفاق افتاده است.
ابهام در مورد رعنا متقاعد کننده است اما در مورد مهرداد نه
قریشی درباره ارتباط زن و تغییر رفتارها و برخوردها و رفتارهای نامعقول رعنا اظهار داشت: با این رفتارهای نامعقول در فیلم ابهام ایجاد میشود و این نقطه قوت فیلمنامه است که در سکانس گفتگوی مهرداد و سالومه هست که البته به ضرر فیلم میشود اما مقدمهچینی خوبی در پنج دقیقه ابتدا دارد، این ابهام در مورد رعنا متقاعدکننده است اما در مورد مهرداد مشکل متناقض بودن است.
رستگار در پاسخ به این سؤال که: «آیا جامعه و مردم متناقضی داریم؟» گفت: اصولاً دنیای پستمدرن در تمام جوامع از دوگانگی و تضادهای درونی و بیرونی شخصیتی رنج میبرد و در جامعه ما هم این اتفاق میافتد و روز به روز هم متاسفانه تشدید میشود. دوگانگیهای عجیبی که میتواند موارد خیلی عدیدهای ایجاد کند و این دوگانگی شخصیتی در مورد شخصیت مهرداد هم این مسئله وجود دارد و نشاندهنده این است که باور آن آدم به مسائل مذهبی سطحی شده و دغدغهاش روکش دین شده است.
شخصیت مهرداد ما را به بیرون فیلم ارجاع میدهد
وی ادامه داد: در جوامع ایدئولوژیک تناقضها بیشتر میشود به خاطر اینکه محکهای شاخص تناقض بیشتر میشود، شخصیت مهرداد دارد ما را به بیرون فیلم ارجاع میدهد و آقای علیمردانی توانست ما را قانع کند که دوگانگی شخصیت مهرداد عادی است اما این کشف نوظهوری از جانب وی نیست و دو دهه است که به آن پرداخته میشود و این خیانتهای پیچیده هم برایمان خیلی قابل هضم نیست مثلاً تناسب شخصیت مهرداد با طناز و مادرش هم برایمان جا نمیافتد.
قریشی در خصوص این مسئله که کاراکترهای فیلم چقدر برگرفته از جامعه است؟ بیان داشت: میشود احتمال داد که آقای علیمردانی خیلی از شخصیتهایش را با توجه به یکسری الگوها و تیپهای اجتماعی طراحی میکند و به شکل تضادهایی در فیلمهایش نشان میدهد، اینجا رعنا و طناز را داریم که روابط خوبی ندارند یا مادر مهرداد و مادر رعنا که به دو طبقه اجتماعی متفاوت تعلق دارند و این تضادها به خودی خود ربطی به بد یا خوب بودن فیلم ندارد. نکته این است که پایه فیلم در خودش شکل میگیرد و بعد از آن است که میتوانیم به جامعه گسترش دهیم یا خیر.
برنامه رادیویی "سینمامعیار" پنجشنبهها ساعت 14:30 از رادیو گفت وگو پخش میشود، برنامهای با اجرای امیرعباس صباغ و تهیهکنندگی و سردبیری محمدجواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.