به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، جلال چراغپور، کارشناس و آنالیزور برجسته فوتبال کشورمان در گفت و گو با خبرنگار برنا به بررسی و تحلیل لیگ شانزدهم پرداخت و نکات مهمی را در مورد فوتبال ایران بیان کرد.
برانکو، زنگ خطر برای فوتبال ایران است
در لیگ شانزدهم اتفاقاتی افتاد که از بعضی از آنها میتوان درس گرفت و حتی سیاست و روش فوتبال لیگ را تغییر داد. بزرگترین اتفاق لیگ امسال، تفاوت آشکار روشهای یک مربی با بقیه مربیان بود. فقط پرسپولیس بود که یک مربی خارجی داشت و بقیه تیمها از مربیان داخلی استفاده میکردند. برانکو با اینکه در سطح جهان یک مربی تاپ نیست اما نوع کار، اخلاق و رفتار او با بقیه مربیان لیگ ایران فرق دارد و این موضوع زنگ خطری برای فوتبال ماست. چطور او در ین 15مربی ایرانی از 50امتیاز تا 12امتیاز اختلاف ایجاد میکند؟ آیا این مساله نباید صدا و ندایی داشته باشد که سطح مربیان داخلی پایین آمده؟ به نظر میرسد ما فوتبال داخلی را دست کم گرفتهایم. این جام به ما یاد داد باید نگرشمان را نسبت به دانش در گردش فوتبال تغییر دهیم. فدراسیون به عنوان متولی فوتبال بحث آموزش را فراموش کرده در صورتیکه تنها راه پیشرفت در فوتبال توجه به این مساله است.
مربیان ایرانی اثاثیه آپارتمان هستند!
اینکه خود مربیان به دنبال کسب علم بروند، راه سخت و پیچیدهای است. یک مربی اگر بخواهد به دنبال کسب دانش برود باید میدان را خالی بگذارد و در این صورت جای او پر میشود. پروسه هدایت یک تیم آنقدر پیچیده وسخت شده که در بعضی موارد حتی سلامت رفتاری را هم به خطر میاندازد. به نظرم همان جریانی که جای یک مربی را به سرعت پر میکند، اجازه ورود دانش به فوتبال را نمیدهد و به همین خاطر میبینید که در فوتبال ما تعداد ثابتی هستند که در هر شرایطی بدون تیم نمیمانند و در واقع مانند اثاثیه یک آپارتمان هستند! ممکن است افراد زیادی به این آپارتمان بیایند و بروند اما اثاثیه آن عوض نمیشود!
در فوتبال مدرن از مربی نگرش جدید میخواهند
از طرفی متاسفانه کلاسهای مربیگری و دانش افزایی در کشور ما به گونه ای است که مربی فقط به کلاس میرود و میآید! اگر دلش خواست مطلبی را مینویسد و اگر نخواست نمینویسد! نه امتحانی میدهد و نه مورد سنجش قرار میگیرد. به همین خاطر بسیاری از مربیان ایرانی نمیتوانند در دورههای اروپایی شرکت کنند چون در آنجا از شما امتحان سطح گرفته میشود و قطعا در پایین ترین سطح به او درجه داده میشود! اما در ایران به راحتی به او تیم میدهند و اگر یک مربی از تیمی جدا شود چندماه بعد یک تیم دیگر اورا استخدام میکند! در هیچ جای دنیا اینطور نیست. حتی کشورهای عربی اطراف ما هم اکنون به این نتیجه رسیدهاند که باید از مربیان بزرگ و با دانش استفاده کنند و برای آن هزینه میکنند و شما میبینید که لادروپ را میآورند. در اروپا هم میبینید آلمانها گواردیولا را به فوتبالشان میبرند چون نگرش جدید دارد اما به محض اینکه از علم او استفاده کردند و مطمئن شدند حرف تازهای نخواهد داشت آنجلوتی را جایگزین او کردند. یا رئال مادرید بنیتز را استخدام کرد و حتی با او جام هم گرفت اما چون فوتبال میخواستند و برایشان نگرش و تفکر جدید مهم بود، اورا به راحتی کنارگذاشتند.
بی سوادی محض در فوتبال ما
تیم سپاهان را آقای ویسی بست، بازیکنان را خودش انتخاب کرد و از اول فصل هم با این تیم بود اما با آمدن کرانچار، سپاهان مانند زمین خشکی شد که یکباره سرسبز میشود! اگر اصول استاندارد مربیگری را رعایت نکنیم اوضاعمان بدتر هم میشود. شما فکرمیکنید چرا سرمربی تیم ملی به راحتی از بازیکنانی که در خارج از ایران مشغولند استفاده میکند اما برای استفاده از بازیکنان داخلی اینطور نیست؟ برای مثال کیروش از مسعودشجاعی دستنمیکشد اما همپستهای او را که در لیگ داخلی بازی میکنند مورد استفاده قرار نمیدهد. یا اینکه از جهانبخش استفاده میکند و بهره خوبی هم میبرد اما از بازیکنانی مانند احمدزاده، علیپور و... که گفته میشود میتوانند در پست جهانبخش بازی کنند، استفاده نمیکند. چون واقعا مثل او نیستند. به نظر من این به خاطر بی سوادی محض در فوتبال ماست.
قهرمان ما در آسیا مشکل دارد
تیم قهرمان ما که با 12امتیاز نسبت به تیم دوم جدول به قهرمانی رسید در آسیا به مشکل بر میخورد و به همین خاطر باید از خودمان بپرسیم که نکند به چیزهای دیگری مشغولیم و از اصل فوتبال غافل ماندهایم. به همین خاطر میگویم سطح دانشِ در گردشِ فوتبال ما به شدت پایین آمده است. لیگ ما در گذشته بازیکنان زیادی را به اروپا میفرستاد اما اکنون نه تنها نمیتوانیم بازیکنی را در اروپا داشته باشیم بلکه بازیکنان مسن و کم کیفیت هم به فوتبال ما میآیند و به نوعی فوتبال ایران به یک سرگرمی برای آنها تبدیل شده است.
بهترین گزینه برای فصل آینده پرسپولیس
برانکو چندکار اساسی را در پرسپولیس انجام داد. او در ابتدا تیمی را تحویل گرفت که با معماری علی دایی بسته شد بود. پس از این تیم برانکو در یک بحران فرورفت و حتی تا پله پانزدهم هم پایین رفت اما او توانست به خوبی تیمش را از این بحران خارج کند. بعد او کسانی مانند را که برایش کارایی نداشتند را از تیم کنار گذاشت و نفرات بهتری جذب کرد. عدهای هم به خاطر اینکه دوست دداشتند هرطور که خواستند بازی کنند، توسط برانکو کنارگذاشته شدند. و امسال هم برانکو توانست نظراتش را دیکته کند. مثلا در مورد رضاییان گفت" بازیکنی که به جای او بازی میکند، نظراتم را به خوبی انجام میدهد." اما در مورد یک بازیکن معروف وقتی به مربی ایرانی گفته شد بازیکن شما ادب ندارد و پرحاشیه است، پاسخ داد من فقط فوتبال او را میخواهم! برانکو این کارها را در پرسپولیس انجام داد و تفکر و ایدئولوژی خودش را پیاده کرد به خاطر همین معتقدم مثبتترین و بهترین گزینه برای فصل آینده پرسپولیس همین برانکوست و این تیم قطعا میتواند در فصل جدید هم همینطور موفق باشد.
تفاوت قرمزها در داخل و خارج
اما پرسپولیس اگر میخواهد در آسیا گام بزرگی بردارد، اگر تشنه گلزنی و پیروزی در آسیاست، به نظر من با برانکو به این مهم نخواهد رسید. برانکو در فشارها فاقد خلاقیت است. در روزهایی که تیم به شجاعت سرمربی نیاز دارد، او نمیتواند به تیم کمک کند. نمیتواند نقشه جدید و برنامه جدیدی داشته باشد تا تیمش را از فشار خارج کند. این مساله نقطه ضعف کاری برانکوست.
استقلال، سپاهان و رقابت با پرسپولیس
میدانیم که استقلال به شدت جوان شد و در واقع منصوریان با نگرش یک تیم امید و یک تیم زیر23 سال تیمش را بست. او با این پتانسیل به کارش ادامه داد و توانست خوب هم نتیجه بگیرد اما همچنان 9امتیاز با صدرنشین اختلاف دارد! حال باید ببینیم تیم کنونی منصوریان با این نفرات، پتانسیل این را دارد که سال بعد از این اختلاف عبور کند وبالاتر بایستد؟ معتقدم استقلال در چند نقطه باید تغییر معماری بدهد. به عنوان مثال، این تیم باید حتما یک مهاجم هدف که قابلیتهای بیشتر و بالاتری نسبت به مهاجم فعلی این تیم داشته باشد را به خدمت بگیرد. به جز این استقلال به یک طراح در میانه زمین نیاز دارد. برانکو بازیکنانی مانند نوری و نورالهی را در این پست امتحان کرد اما نپسندید تا اینکه رفیعی را آورد و با وجود او دیدیم که پرسپولیس چقدرتغییر کرد. استقلال هم مانند پرسپولیس به یک طراح خوب و قابل نیاز دارد. نکته بعدی اینکه بازی استقلال در بعضی پستها دِمُده و کهنه شده و نیاز به تازه شدن و جدید شدن دارد. برای مثال روش بازی خسروحیدری برای همه تیمهای لیگ برتری شناخته شده و آسان است با اینکه او بازیکن خوبی است و کیفیت خوبی هم دارد.
در مورد سپاهان باید بگویم این تیم را باید قبل و بعد از کرانچار تحلیل کنیم. سپاهان با آمدن کرانچار عوض شد و توانست کیفیت خوبی به خود بگیرد و اگر اورا برای فصل بعد حفظ کنند قطعا میتوان یک تیم مدعی را شاهد بود.
آیا پرسپولیس شایسته قهرمانی بود؟
بله. پرسپولیس با شایستگی قهرمان لیگ شد. مغز، مدیریت، سواد و رفتار برانکو پرسپولیس را قهرمان کرد. باید دقت کنیم که این مربیان هستند که بازیها را تعریف میکنند. ما نزدیک 700بازیکن داریم اما تنها 16مربی برای آنها وجود دارد و این یعنی اینکه یک جام را باید با مربیانش شناخت. برانکو توانست با نگرش خودش از 12 امتیاز تا 50امتیاز اختلاف ایجاد کند و همین موضوع نشان دهنده شایستگی کامل تیم اوست.
ایوانکوویچ با دیدگاه کیروش و کرانچار
پرسپولیس در مسابقات این فصل و به خصوص در نیم فصل دوم کاملا روان شده بود. این تیم در خلق موقعیت آمار بسیار خوبی دارد. بر اساس بررسیهایی که انجام دادم پرسپولیس به طور میانگین در هربازی 15بار خلق موقعیت داشت که این آمار در ایران منحصر به فرد است. این آمار بر میگردد به دیدگاه و کار سرمربی. کیروش در تیم ملی هم همینکار را میکند. کرانچار هم همین دیدگاه را دارد و به فوتبال به شکل خنجر نگاه میکند در حالیکه بقیه مربیان ما فوتبال را به شکل تورماهیگیری میبینند. یعنی توپ را به همه جای زمین میبرند و بازی را به همه مناطق میکشانند. به نظرم این دیدگاه باید اصلاح شود و یکی از راههای اصلاح آن استفاده از مشاور، دستیار، مدیرفنی و یا حتی کمک مربی خارجی است.
کیفیت فوتبال ایران در لیگ شانزدهم
عاملی در فوتبال ما وجود دارد که اجازه نمیدهد کیفیت خودمان را بررسی کنیم و تحلیل درستی پیدا کنیم. برای مثال به تیم پیکان نگاه کنید. مهاجم نیجریهای این تیم نمیگذارد بفهمیم که کیفیت کار آقای جلالی پیکان را بالا کشیده یا کیفیت کار منشا! این بازیکن آنقدرخوب کار کرد که حتی میتوانیم پیکان را قبل و بعد از او بررسی کنیم. یا مثلا در فصل گذشته دروازهبان استقلال خوزستان کمک زیادی کرد که این تیم قهرمان شود اما حالا این قهرمان چه وضعیتی دارد؟ حتی در سالهای قبلتر هم مس کرمان با ادینیو خوب نتیجه میگرفت اما اکنون در دسته یک حضور دارد. این عامل را من متغیر مستقل میدانم و بقیه عوامل مانند مدیر و...متغیر وابسته محسوب میشوند چون وابسته به خریدی هستند که انجام شده است. همین منشا اگر به پرسپولیس برود و در کنار طارمی قرار بگیرد قطعا خط حمله این تیم رقیب نخواهد داشت و اگر به استقلال برود حتی ممکن است آقای گل فوتبال ایران شود.
کیفیت گلزنی در فوتبال ایران پس از 16سال
این مساله مهمی است. گل زدن در فوتبال حاصل یک پروسه است. نتیجه یک بازی یا یک گیم است. این پروسه با 4یا5پاس و مهارت حداقل 3نفر شکل میگیرد و در آخر با یک ضربه کامل میشود که این ضربه نشان دهنده مهارت مهاجم است. گلزنی در ایران کیفیت خوبی ندارد و این به خاطر عاملی به نام مسترینگ است. هافبکهای ما مسترینگ پایینی دارند یعنی پاسهای آنها برای شکار کردن حریف نیست. این عامل فرای تکنیک است. شما به بازی یوونتوس مقابل موناکو نگاه کنید و پاس گلهای آلوز را مرور کنید. این پاس گلها به خاطر مسترینگ بالای دنی آلوز داده شد. این یک مهارت است. نقاشی است. او در هردوگل پیش بینی جای جدید مهاجم را کرد و توپ را به همانجا فرستاد. ما این عامل را نداریم یا خیلی ضعیف است. به همین خاطر است که در گلزنی اشکال داریم. همه این مشکلات حل شدنی است ولی در گرو این است که ما به آموزش اهمیت بدهیم و به این وسیله ایرادات فوتبال را رفع کنیم.