به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ الی جی فینکل، پروفسور و متخصص دانشگاه شمال غربی امریکا توصیهای برای تقویت رابطه زوجین دارد. در زیر اظهارات او را میخوانیم:
دورانی شده که بهترین ازدواجها از بهترین ازدواجهای گذشته بهتر هستند اما درصد ازدواج در جوانان کاهش داشته است. تاریخنویسان ازدواج در امریکا را به ۳ دوره متفاوت تقسیم میکنند. یکی از دوران استعمار تا حدود سال ۱۸۵۰، دومی از سال ۱۸۵۰ تا ۱۹۶۵ و دوره بعد هم از سال ۱۹۶۵ تا حال حاضر.
در دوره اول مردم درگیر به دست آوردن مواد اولیه برای زندگی مانند خوراک بودند و در آن دوران واقعا همسرانشان را دوست داشتند. در آن زمان طلاق گرفتن اصلا رایج نبود و حتی اگر همسرانشان را دوست نداشتند به راحتی طلاق نمیگرفتند. در آن دوران همسران بیشتر از این که روحشان را با یکدیگر سهیم شوند، در کار کردن و گذراندن زندگی با هم سهیم میشدند.
در دوره دوم مردم بیشتر به خاطر رفع کردن نیازهای خودشان تصمیم به ازدواج میگرفتند. در آن زمان برای اولین بار مردم این جملات را به کار میبردند: «با او ازدواج نمیکنم چون عاشقش نیستم و دوستش ندارم».
و میرسیم به دوره سوم. در این دوره موارد زیادی برای ازدواج کردن مهم است. عشق، برقراری رابطه جنسی، داشتن همراه و …. مشکل اما اینجاست که افراد ازدواج کردن را مانعی برای پیشرفت میدانند و در واقع در این دوره است که میشنویم برخی میگویند: «او واقعا برای زندگی مناسب است و من هم میتوانم دوستش داشته باشم، اما میخواهم در زندگی بیشتر پیشرفت کنم».
در این دوره انتظارات ما از ازدواج به چندین شکل بیشتر شده است. وقتی با علم به این که ازدواج مانع پیشرفت است ازدواج میکنیم، به خودمان حق میدهیم که انتظار بیشتری در زمینه احساسات، روانشناسی، همکاری و بسیاری موارد دیگر داشته باشیم و این انتظارات بالا هستند که باعث میشوند عمر ازدواجها نسبت به قبل کوتاهتر شود.