شجریان، شجریان است

|
۱۳۹۷/۰۶/۲۱
|
۱۶:۴۹:۴۲
| کد خبر: ۷۵۲۵۷۱
شجریان، شجریان است
«استاد شجریان در زمانه‌ای که موسیقی پیش‌پاافتاده به لطایف‌الحیل از رادیو و تلویزیون پخش می‌شد، یک تنه در مقابل ابتذال ایستادند و ... پیام‌آور مبارزه با ابتذال حاکم بر رادیو و تلویزیون در دهه ۵۰ بود. رادیو و تلویزیون نه این که بر شهرت استاد شجریان نیفزود بلکه این رسانه از صدای آسمانی استاد شجریان حرمت یافت.»

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ نعمت احمدی، حقوقدان، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «۹سال پیش وقتی که استاد شجریان در سلامت کامل بودند و دوستداران ایشان که بی‌شمارند از شکایت استاد از رادیو و تلویزیون با اطلاع شدند، فکر نمی‌کردند ۹ سال به یک شکایت ساده و به استناد قانونی که در دهه چهل برای حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و پدیدآورندگان آثار هنری تصویب شد، زمان لازم باشد، قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان در ماده ۲۳ خود مقرر داشته است... هر کس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است، به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او - نشر یا پخش یا عرضه کند - به حبس تادیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد. ماده قانونی که نه تفسیرپذیر است و نه ابهام دارد بلکه صریح و روشن اعلام می‌دارد... هر گاه متخلف از این قانون شخص حقوقی باشد علاوه بر تعقیب جزایی شخص حقیقی مسئول که جرم ناشی از تصمیم او باشد، خسارات شاکی خصوصی از اموال شخص حقوقی جبران خواهد شد و در صورتی که اموال شخص حقوقی به تنهایی تکاپو نکند، ما‌به‌التفاوت از اموال مرتکب جرم جبران خواهد شد. قانونی صریح و بدون ابهام.

استاد شجریان هم به استناد همین قانون و با توجه به این که مالکیت ایشان بر آثار هنری تولید شده روشن و مشخص است و به دفعات نارضایتی خود را از پخش آثارشان اعلام و کتبا مخالفت خود را در خصوص پخش آثارشان جز - ربنا - که مالکیت آن را از آن همه می‌دانستند، اعلام کردند مشمول مواد صدرالذکر می‌شدند و صراحتا درخواست کردند که آثارشان از رادیو و تلویزیون پخش نشود.

فکر نکنم دانشجوی سال اول حقوق هم ابهامی در این مورد که استاد شجریان حق دارند از دستور‌دهندگان پخش آثارشان بعد از اعلام عدم رضایت داشته باشند. به رای صادره که بخشی از آن توسط وکیل محترم آقای شجریان رسانه‌ای شد از دو منظر باید نگاه کرد: نخست این که یک شکایت ساده در دادگستری ۹ سال طول خواهد کشید، این بخش از واقعیت تلخ رای صادره را بیشتر باید مورد توجه قرار داد، شخص شناخته‌شده‌ای مانند استاد شجریان به استناد قانونی که حاکمیت دارد و با ارایه ادله کافی که کتبا اعلام کرده‌اند، رضایت ندارد آثارشان از رادیو و تلویزیون پخش شود، مسئولان رادیو و تلویزیون هم در زمان ارسال نامه استاد شجریان و نیز زمان طرح شکایت معلوم و مشخص بودند و ظاهرا با استدلالات و نیز پاسخ‌هایی که وکیل محترم پرونده داده‌اند ابهامی در قضیه نبوده و در رای دادگاه هم نیامده است اشخاص حقیقی که دستور پخش آثار استاد را از رادیو و تلویزیون بعد از اعلام آقای شجریان داده‌‌اند برای دادگاه ناشناس نیست، پس معطل و پشت در دادگاه ماندن شاکی ظرف ۹ سال گذشته به چه علت بوده و طی این سال‌ها مرجع قضایی یاد شده دنبال چه نقطه کور و ابهامی بوده است؟ در این قضیه و پرونده ساده متاسفانه ۹ سال وقت لازم بود که به رایی برسیم که در زیر به آن خواهم پرداخت اما در مورد رای صادره و استناد به این مهم که رادیو و تلویزیون باعث شهرت استاد شجریان شده است، ظاهرا قاضی صادرکننده رای به هر علت به هنر علاقه‌ای ندارد والا اگر به هنر خصوصا آواز و ترانه علاقه داشتند چنین استدلالی نمی‌کردند.

از بدو تاسیس رادیو در سال ۱۳۱۹ در ایران و بعدها تلویزیون، بخشی از برنامه‌های رادیو و تلویزیون به موسیقی اختصاص یافته است؛ چه زمانی‌ که برنامه‌ها به صورت زنده پخش می‌شد یعنی خواننده و نوازنده در استودیو حاضر می‌شدند و به صورت زنده به اجرای برنامه می‌پرداختند چه بعدا که با گسترش وسایل ضبط و تولید برنامه‌های از قبل ضبط شده ازطریق رادیو و تلویزیون پخش می‌شد صدها بلکه هزاران نفر این توفیق را پیدا کردند که صدای‌شان از این رسانه پخش شود همزمان با حضور استاد شجریان در رادیو و تلویزیون افراد دیگری هم بودند کدام‌یک از این هنرمندان در جایگاه استاد شجریان نشستند؟ اتفاقا استاد شجریان در زمانه‌ای که موسیقی پیش‌پا‌افتاده به لطایف‌الحیل از رادیو و تلویزیون پخش می‌شد، یک تنه در مقابل ابتذال ایستادند و زمانی‌ که کاباره‌های پر‌مشتری کشور دنبال ستاره‌ای مانند استاد شجریان بودند جمله معروف - من مزه عرق دیگران نمی‌شوم - پیام‌آور مبارزه با ابتذال حاکم بر رادیو و تلویزیون در دهه ۵۰ بود. رادیو و تلویزیون نه این که بر شهرت استاد شجریان نیفزود بلکه این رسانه از صدای آسمانی استاد شجریان حرمت یافت:

بزرگش نخوانند اهل خرد

که نام بزرگان به زشتی برد

سال‌های پیش در روزنامه اعتماد و در نقد کسانی که در مذمت استاد شجریان و این که نتوانستند با توجه به استقبال عمومی از برنامه استاد شجریان بلیت ورود به کنسرت را تهیه کنند، به طعنه گفته بودند، اتفاقا چیزی هم از دست ندادیم تکرار اصواتی که سال‌هاست به صورت یکنواخت تکرار می‌شود؛ نگارنده نوشتم شجریان شجریان است و حال هم می‌گویم هنر ایرانی از آغاز پیدایش خود در عرصه‌های مختلف تک‌ستارگانی تقدیم هنر دوستان فارسی زبان کرده است که تعدادی از آنان بر قله رفیعی قرار دارند که امکان رسیدن به جایگاه آسمانی آنان اگر نشدنی نباشد به این زودی‌ها امکان‌پذیر نیست. ظرف ۷۰۰ سال گذشته شاعری مانند حافظ در شعر فارسی ظهور نکرد، سعدی تکرارناپذیر است، برای فردوسی نمی‌توان نمونه‌ای پیدا کرد و در عرصه‌ای که استاد شجریان سرآمد آن است آیا این سعادت را داریم که ستاره‌ای دیگر نزدیک به مدار استاد شجریان ظهور کند؟ این رای در تاریخ حقوق کشور در تاریخ هنر کشور خواهد ماند؛ در حالی‌ که شجریان شجریان است؛ ستاره‌ای دور و دست‌نیافتنی در آسمان هنر ایران. خدایش به سلامت دارد.»

 

نظر شما