
به گزارش برنا، انفجار بندر شهید رجایی در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، به دلیل اهمیت استراتژیک این بندر در تجارت دریایی ایران و منطقه، پیامدهای گستردهای در ابعاد مختلف از جمله داشته است.
تأثیر انفجار بندر شهید رجایی بر کریدور شمال-جنوب
کریدور شمال – جنوب یک مسیر ترانزیتی بینالمللی است که از بنادر جنوبی ایران (مانند شهید رجایی و چابهار) آغاز میشود و از طریق جاده، ریل و دریا به روسیه، آسیای مرکزی و اروپا متصل میشود. این کریدور برای کاهش زمان و هزینه حملونقل بین هند، ایران، روسیه و اروپا طراحی شده و بندر شهید رجایی به دلیل ظرفیت بالا و موقعیت استراتژیک در خلیج فارس، یکی از حلقههای کلیدی آن است.
تأثیرات انفجار
انفجار در محوطه کانتینری بندر شهید رجایی، با خسارات سنگین به زیرساختها، عملیات تخلیه و بارگیری را مختل کرده است. گزارشها نشان میدهند که عملیات دریایی و بندری بهطور موقت تعطیل شده است و اطفای حریق همچنان ادامه دارد. این اختلال میتواند جریان کالاها در کریدور شمال – جنوب را کند یا متوقف کند. بندر شهید رجایی ۸۵٪ عملیات کانتینری، ۷۰٪ ترانزیت کالا، ۵۸٪ عملیات غیرنفتی و ۴۳٪ عملیات نفتی ایران را انجام میدهد. توقف فعالیت این بندر تأخیر در انتقال کالاها از هند به روسیه و اروپا را باعث میشود که به افزایش هزینههای حملونقل و کاهش اعتماد به این کریدور منجر خواهد شد.
بنادر دیگر ایران مانند چابهار و بندرعباس ممکن است برای جبران اختلال در شهید رجایی تحت فشار قرار گیرند، اما ظرفیت محدود آنها نمیتواند بهطور کامل جایگزین شود. این موضوع میتواند جذابیت کریدور شمال – جنوب را در مقایسه با کریدورهای رقیب مانند "عرب-مد" کاهش دهد.
کریدور شمال – جنوب بهویژه پس از جنگ اوکراین و محدودیتهای ترانزیتی روسیه اهمیت بیشتری یافته است. اختلال در بندر شهید رجایی میتواند مذاکرات تجاری بین این کشورها را تحت تأثیر قرار دهد و اعتماد شرکای خارجی به ایران را کاهش دهد.
اختلال در بندر شهید رجایی میتواند به رقبای کریدور شمال – جنوب، مانند کریدور عرب-مد (اتصال هند به اروپا از طریق امارات، عربستان و اسرائیل)، فرصت دهد تا سهم بیشتری از بازار ترانزیت جهانی را جذب کنند. اگر ایران نتواند بهسرعت زیرساختهای بندر را بازسازی کند، ممکن است سرمایهگذاریهای خارجی در این کریدور کاهش یابد.
ارزش بنادر فاو و شهید رجایی در ترانزیت
اهمیت استراتژیک بندر شهید رجایی: بندر شهید رجایی با ظرفیت سالانه ۸۸ میلیون تن کالا، ۸۵٪ عملیات کانتینری ایران را انجام میدهد و به دلیل نزدیکی به تنگه هرمز و اتصال به کریدور شمال – جنوب، نقش کلیدی در ترانزیت منطقهای دارد. این بندر با ۴۸۰۰ هکتار وسعت، بزرگترین پایانههای کانتینری ایران را داراست. انفجار اخیر باعث تخریب زیرساختها و توقف عملیات شده است. این موضوع ارزش ترانزیتی بندر را در کوتاهمدت کاهش میدهد، زیرا اعتماد خطوط کشتیرانی بینالمللی به پایداری این بندر ممکن است خدشهدار شود.
اهمیت استراتژیک بندر فاو: بندر فاو در عراق، با ظرفیت طراحیشده ۹۹ میلیون تن در سال، بهعنوان یکی از بزرگترین بنادر خلیج فارس در حال توسعه است. این بندر بخشی از "کریدور راه توسعه" عراق است که خلیج فارس را از طریق عراق به ترکیه و اروپا متصل میکند. موقعیت جغرافیایی فاو، آن را به رقیبی جدی برای بنادر ایران تبدیل کرده است. اختلال در بندر شهید رجایی میتواند به بندر فاو فرصت دهد تا بخشی از جریان ترانزیتی منطقه را جذب کند. عراق با سرمایهگذاریهای خارجی (مانند شرکت کرهای دوو) در حال تسریع توسعه فاو است، و این بندر میتواند بهعنوان جایگزینی برای خطوط کشتیرانی که از ایران ناامید شدهاند، مطرح شود.
بندر شهید رجایی در حال حاضر زیرساختهای پیشرفتهتری نسبت به فاو دارد، اما انفجار اخیر میتواند این مزیت را تضعیف کند. فاو با عمق ۱۹ متری اسکلهها و طراحی مدرن، پتانسیل جذب کشتیهای بزرگتر را دارد. انفجار در شهید رجایی میتواند به عراق کمک کند تا با تسریع در تکمیل بندر فاو، جایگاه خود را در ترانزیت منطقهای تقویت کند. این موضوع بهویژه در رقابت با کریدور شمال – جنوب اهمیت دارد، زیرا فاو میتواند مسیر کوتاهتری به اروپا ارائه دهد. کاهش فعالیت بندر شهید رجایی ممکن است سرمایهگذاریهای خارجی در بنادر ایران را به سمت فاو هدایت کند، بهویژه اگر عراق بتواند ثبات سیاسی و امنیتی بیشتری ارائه دهد.
تأثیر بر جایگاه بندر کراچی در کریدور تاپی
کریدور تاپی (ترکمنستان – افغانستان – پاکستان – هند) یک پروژه خط لوله گاز است که گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان و پاکستان به هند منتقل میکند. بندر کراچی بهعنوان یکی از بنادر اصلی پاکستان، نقش مهمی در تدارکات و پشتیبانی این پروژه دارد، اما مستقیماً بخشی از مسیر خط لوله نیست.
اختلال در بندر شهید رجایی میتواند بخشی از جریان کالاهای ترانزیتی (بهویژه کالاهای مرتبط با پروژههای انرژی) را به سمت بندر کراچی هدایت کند. کراچی به دلیل ظرفیت بالا و اتصال به شبکههای ریلی و جادهای پاکستان، میتواند جایگزینی برای ترانزیت کالاهای مرتبط با تاپی باشد.
بندر کراچی در رقابت با بنادر ایران (مانند چابهار و شهید رجایی) برای جذب ترانزیت منطقهای قرار دارد. انفجار در شهید رجایی میتواند به کراچی فرصت دهد تا جایگاه خود را بهعنوان هاب لجستیکی جنوب آسیا تقویت کند، بهویژه برای پروژههایی مانند تاپی که به پشتیبانی لجستیکی نیاز دارند.
کریدور تاپی عمدتاً یک پروژه خط لوله زمینی است و بندر کراچی نقش حاشیهای در آن دارد (مانند تأمین تجهیزات). بنابراین، انفجار در شهید رجایی تأثیر مستقیمی بر پیشرفت تاپی ندارد، اما میتواند بهطور غیرمستقیم با تقویت نقش کراچی، موقعیت پاکستان را در این پروژه بهبود بخشد.
انفجار در بندر شهید رجایی میتواند به پاکستان کمک کند تا با تبلیغ بندر کراچی بهعنوان جایگزینی پایدارتر، سرمایهگذاریهای بیشتری برای تاپی جذب کند. با این حال، مشکلات امنیتی در افغانستان و تنشهای سیاسی بین هند و پاکستان همچنان موانع اصلی پیشرفت تاپی هستند، و تأثیر انفجار در این زمینه محدود است.
اگر ایران نتواند بهسرعت فعالیت بندر شهید رجایی را از سر بگیرد، بندر کراچی ممکن است بهعنوان مقصدی برای خطوط کشتیرانی بینالمللی که به دنبال مسیرهای جایگزین هستند، مطرح شود.
تأثیر ژئواکونومیک ایران
ژئواکونومی به استفاده از ابزارهای اقتصادی برای دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی اشاره دارد. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خود در خلیج فارس و اتصال به آسیای مرکزی، خاورمیانه و اروپا، از بنادر خود (بهویژه شهید رجایی) بهعنوان اهرمی برای تقویت نفوذ ژئواکونومیک استفاده میکند.
بندر شهید رجایی دروازه اصلی تجارت خارجی ایران است و ۸۰٪ مبادلات اقتصادی کشور را مدیریت میکند. اختلال در این بندر میتواند به کاهش درآمدهای ترانزیتی، افزایش هزینههای حملونقل و تضعیف جایگاه ایران در زنجیرههای تأمین منطقهای منجر شود.
توقف فعالیت بندر میتواند به شوک قیمتی در کالاهای وارداتی منجر شود، بهویژه برای ایران و کشورهایی مانند افغانستان که به این بندر وابسته هستند. این موضوع فشار اقتصادی بر ایران را در شرایط تحریمهای موجود تشدید میکند.
انفجار بندر شهید رجایی میتواند به بنادر رقیب مانند فاو (عراق)، جبلعلی (امارات) و کراچی (پاکستان) فرصت دهد تا سهم بیشتری از ترانزیت منطقهای را جذب کنند. این موضوع جایگاه ژئواکونومیک ایران را تضعیف میکند.
ایران از بنادر خود برای تقویت روابط با شرکای استراتژیک مانند هند، روسیه و چین استفاده میکند. اختلال در بندر شهید رجایی ممکن است اعتماد این شرکا به ایران را کاهش دهد و پروژههای مشترک مانند کریدور شمال – جنوب یا ابتکار کمربند و جاده چین را تحت تأثیر قرار دهد.
برخی منابع به احتمال دخالت خارجی (مانند اسرائیل) در انفجار اشاره کردهاند، اما این فرضیه هنوز تأیید نشده است. اگر چنین اتهاماتی تأیید شود، میتواند تنشهای ژئوپلیتیکی ایران را تشدید و نفوذ ژئواکونومیک آن را تضعیف کند.
انفجار بندر شهید رجایی در شرایطی رخ داده که ایران تحت فشار تحریمها و رقابتهای منطقهای قرار دارد. این حادثه میتواند به کاهش نفوذ ایران در کریدورهای ترانزیتی و تضعیف نقش آن بهعنوان هاب لجستیکی منطقه منجر شود.
با این حال، ایران میتواند با تسریع در بازسازی بندر و تقویت بنادر دیگر مانند چابهار، بخشی از خسارات ژئواکونومیک را جبران کند. همکاری با شرکای استراتژیک مانند چین و هند برای سرمایهگذاری در بازسازی نیز میتواند به حفظ جایگاه ایران کمک کند.
در بلندمدت، اگر ایران نتواند ثبات و امنیت بنادر خود را تضمین کند، ممکن است به حاشیه رانده شده و بنادر رقیب مانند فاو یا جبلعلی جایگزین آن شوند.
انفجار بندر شهید رجایی جریان کالاها در این کریدور را مختل میکند و میتواند به کاهش اعتماد شرکای خارجی و تقویت کریدورهای رقیب مانند عرب-مد منجر شود.
انفجار، ارزش ترانزیتی شهید رجایی را در کوتاهمدت کاهش میدهد و به بندر فاو فرصت میدهد تا با جذب جریانهای ترانزیتی، جایگاه خود را تقویت کند.
این انفجار تأثیر مستقیمی بر تاپی ندارد، اما میتواند بهطور غیرمستقیم با تقویت نقش بندر کراچی، موقعیت پاکستان را در ترانزیت منطقهای بهبود بخشد.
این حادثه جایگاه ژئواکونومیک ایران را با کاهش درآمدهای ترانزیتی، افزایش هزینهها و تضعیف اعتماد شرکا تهدید میکند.