خبرگزاری برنالرستان -باشگاه جوانی : به مناسبت ازدواج آسمانی حضرت زهرا(س) و امام علی(ع)، خدا را شاکرم که توفیق چنین قلمزدنی را پیدا کردهام.
آیه سی و چهار سوره نساء: الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ... مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند برای بعضی نسبت به بعضی، قرار داده است! دوستان محترم، جهیزیه از آن جهت که لوازم زندگیست مطابق با سنت الهی، تهیهاش بر عهده سرپرست خانواده است.
لذا هیچ ارتباطی به عروس و خانوادهاش نداشته و جز فشار عرف، دلیلی برای ادای این رسم وجود ندارد.
این عرفهای عجیب و شدید امروزی ازدواجهایمان، گرههای پر هزینه، چشم و همچشمیها، دلیلِ بر وجود انحرافات دینی است که البته آثار سوء روز افزون آن مشهود و گریبان جامعه را گرفته است! خداوند متعال برای به آرامش رسیدن زوجین، بر ازدواج تاکید دارد و میفرمایند: وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی... مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز میسازد؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است.
حال آیا ما نعوذبالله بیش از خداوند آگاهیم؟ اصلا چه کسی گشایشدهندهی زندگیهاست؟ پس توکل ما قرار است که در کجا ظهور پیدا کند؟! وعده، وعده صریح الهی است، چه معنایی دارد در این حلال موکد، هر آنچه آلوده به امیال نفسانی، دنیا طلبی و محرمات است، وارد و مانعِ صحت این امر شود؟ سادگی و توکل به حق در ازدواج از اصول دقیق و صریح دین مبین اسلام است.
کجا خداوند ناراضی است اگر شوهری پاک و سالم و توانمند پیدا شود و با توکل به حق، ازدواجش را اینگونه تسریع ببخشد که مثلاً سرپرستی زنی را بر عهده بگیرد و از ابتدا با وسایل اجارهای در سوئیتی کوچک مستاجر شود و زندگیاش را آغاز کند؟ در نقطه مقابل چه؟ اگر اینطور نشود، زن تنها بماند، مرد تنها بماند، هر یک بکوشند و عمری را با همهی آسیبهایش تلف بکنند تا مثلا عرف حاصل گردد، آیا در آن منفعت بیشتری میبینید و یا رضایت خداوند در آن است؟
اصلا رضایت عرف مهمتر است یا رضایت خداوند؟! دراینباره رهبری میفرمایند: بعضى از تصورات و سنتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که دستوپاگیر و مانع ازدواج جوانها است. شما که جوان و مطالبهگر و پرنشاطید اینها را نقض کنید.
و اما دشمنیهای هم وجود دارد که رهبری عزیز در دیدار با مداحان به آن اشاره فرمودند: در این برهه بهخصوص روی مسئله خانواده تأکید کنید. دشمن بشریت تصمیم گرفته خانواده را از بین ببرد. از صد سال پیش تصمیم گرفتند خانواده را از بین ببرند؛ این ازدواجهای سخت و دیرهنگام و فرزندآوری کم، این ازدواج به تعبیر زشتشان سفید که سیاه و غلط است و از بین بردن حیا و عفت، از برنامههای دشمن است. شما مقابله با اینها را وظیفه خود قرار دهید. به ترویج طهارت و پاکیزگی جوانان کشور همت بگمارید که از بهترین کارها برای حفظ انقلاب و نظام اسلامی است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) در بیانی صریح میفرمایند: ازدواج سنّت من است. هر کس از سنّت من رویگردان شود از من نیست. شعیری، جامع الأخبار. و "از من نیست" به معنای نامسلمانیست دوستان. مخاطب حدیث نیز کسی نیست جز آنکه شرایط نسبی ازدواج را داراست نه شرایط عرفی! نباید خودخواسته امتناع کرد! و در جایی دیگر نیز پیامبر(ص) میفرمایند: هر که فرزندش به سن ازدواج رسد و بتواند همسر برگزیند و چنین نکند، هر حادثهای که پیش آید، گناهش بر عهده اوست. کنزالعمال. که این حدیث را تقدیم میکنم به پدر و مادرها و متنعمینی که میتوانند به ازدواج جوانان کمک بکنند ولی در آن مسامحه میکنند؛ بحث بسیار جدی است و شما نیز مسئولید.
البته باید در انتخاب همسر نیز رویکردی درست داشت؛ رهبری میفرمایند: اگر چنانچه کسی به خاطر مال و جمال ازدواج کند، طبق روایت ممکن است خدای متعال مال و جمال را به او بدهد و ممکن هم هست به او ندهد؛ امّا اگر چنانچه برای تقوا و عفاف قدم بگذارد و ازدواج بکند، خدای متعال به او مال هم خواهد داد، جمال هم خواهد داد.
ممکن است کسی بگوید جمال که اعطا کردنی نیست؛ یک کسی یا جمال دارد یا ندارد! معنایش این است که چون جمال در چشم شما و در دل شما و در نگاه شما است، اگر انسان کسی را که خیلی جمیل هم نباشد، دوست داشته باشد او را جمیل میبیند. وقتی کسی را دوست نداشت، هر چقدر هم که جمیل باشد، به نظر او جمیل نمیآید. مطلع عشق.
دوستان عزیز، ازدواج و خانواده امروز میدان جنگ با دشمن است؛ با هر توانی در هر کجای جبهه که هستیم به تحکیم بنیان خانواده و تسریع ازدواج جوانان کمک بکنیم؛ بکوشیم از این پس، بیش از پیش، به فرهنگ غنی اسلامی باز گردیم، هر یک به نحوی و در حد توان از عرفها و هنجارهای غلط فاصله بگیریم.
زندگیهامان را از نفوذ باطل مصون داریم و آنگونه زندگی کنیم که امامانمان میپسندند؛ میگوییم که میشود حتما اگر خداوند بخواهد.
یاداشت : علی عباسیان