
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ در روز 7 مهر 1359 وقتی که دشمن بعثی به پالایشگاه آبادان حمله هوایی کرد، آتشنشانان منطقه و شهرهای اطراف برای مهار آتش به پالایشگاه رفتند که در حین عملیات خاموش کردن آتش، مجدداً هواپیماهای دشمن اقدام به بمباران پالایشگاه کردند که منجر به شهادت تعداد زیادی از آتشنشانان شد.
طرح تعیین روز آتشنشانی و ایمنی در سال 1379 توسط ستاد هماهنگی امور ایمنی و آتش نشانی کشور پیشنهاد و توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور تائید شد. این روز با هدف ترویج ایمنی و پیشگیری از حوادث در سطح کشور هم چنین یادآوری حماسه آفرینیها و از خود گذشتگیهای آتشنشانان میهن اسلامی در عرصه دفاع مقدس نامگذاری شده است. ایجاد زمینههای مناسب برای آموزش همگانی مردم در جهت پیشگیری از بروز حوادث مختلف و حفاظت از سرمایه های ملی نیز از دیگر اهداف نامگذاری این روز است.
به مناسبت این روز به سراغ یک آتش نشان رفتیم و گفتگویی را با او داشتیم.
فرهاد دوانقی، آتشنشان ایستگاه 67 آتشنشانی شهر تهران و کارگردان و مستندساز، در خصوص سختیهای این شغل به خبرنگار برنا گفت: آتشنشان همانطوری که از نامش از پیداست یعنی فردی که با آتش سر و کار دارد، یعنی زمانی که تمامی افراد به دنبال دوری و فرار از محل حادثه و آتش هستند او در خلاف جهت آنها و به سمت آتش حرکت میکند تا حریق به وجود آمده را خاموش کند و این شاید یکی از اصلیترین سختیهای موجود باشد.
او ادامه داد: اما با وجود سختیهای موجود شاهد هستیم عشق به این کار و خدمت به مردم توانمندی آتشنشانان را چندین برابر میکند و باید باور کرد اگر عشق به این کار وجود نداشته باشد هیچ کاری را نمیتوان پیش برد. برای مثال زمانیکه یک آتشنشان از خانه خارج میشود نمیداند آیا دوباره به خانه باز خواهد گشت؟ نمیداند در کدام نقطه از شهر باید مشغول اطفای حریق شود و در کل یک آتشنشان نمیداند چه اتفاقات و حوادثی در انتظار اوست اما عشق به کار و خدمت باعث میشود قدم در این راه بگذارد.
این آتشنشان در ادامه به دیگر سختی شغل آتشنشانی پرداخت و در خصوص فرسایش روحی و جسمی که به وجود میآید گفت: آتشنشان به شدت در طول کار دچار فرسایش روحی و جسمی میشود و تبعات آن در آینده به شکلهای مختلف بروز پیدا میکند. برای مثال هر فرد عادی در استراحت کامل ضربان قلبش 40 بار بر ثانیه است اما ضربان قلب آتشنشان در زمان شنیدن زنگ حریق به 150 بار بر ثانیه میرسد و این یعنی انفجار در بدن یک آتشنشان؛ که موجب عوارض و بیماریها می شود. البته نباید فراموش شود پس از اتمام اطفای حریق تمامی آتشنشانها با شنیدن یک جمله خسته نباشید از سوی مردم تمامی دردها و مشکلات و سختیها را فراموش میکنند و گلهای ندارند چون مشغول خدمت به این مردم هستند و شاید زیباترین لحظه زندگی هر آتشنشان همین زمان باشد.
دوانقی در پاسخ به این سوال که عشق به کار به چه میزان میتواند تاثیرگذار باشد؟ بیان کرد: شاید زیباترین نمونه تجلی عشق به کار و خدمت را بتوانم به این شکل عنوان کنم، من به صورت همزمان با ورود به شغل آتشنشانی، در آزمون استخدامی بانک شرکت کردم و زمانی که از سوی بانک با من تماس گرفتند، تصمیم گرفتم نروم و آتشنشان بودن را انتخاب کردم در صورتیکه میتوانستم بدون هیچ دغدغهای پشت یک میز بنشینم و در آن جا به مردم خدمت کنم.
این آتشنشان در ادامه به عشق موجود در این کار پرداخت و گفت: شاید بهترین نمونه عشق که در ارتباط با کار آتشنشانی وجود دارد همان خدمتی است که در راه مردم و برای مردم صورت میگیرد. حتی زمانی که زنگ حریق به صدا در میآید یعنی شما را برای خدمت فراخوانده اند و باید سریعا در راستای انجام این خدمت آماده باشید.، این همان موضوعی است که در هر کار و شغلی وجود ندارد و افرادی که شاغل به حرفههای دیگر هستند باید به دنبال راه و روش برای خدمت به خلق خدا بگردند اما راه خدمت همواره برای ما وجود دارد.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که روحیه لطیف هنرمندی در مقابل خشونت کار آتشنشانی را چطور می توان کنار یکدیگر قرار داد؟ عنوان کرد: درست است که هنر لطافت خاص خود را دارد اما حرفه و شغل آتشنشانی فقط در ظاهر خشن و در باطن بسیار لطیف است. دلیل اصلی آن نیز همان عشقی است که به کارمان داریم. من مستندساز اجتماعی هستم و از آسیبها و درد مردم میگویم و آنها را به تصویر میکشم. به واسطه آتشنشان بودن هم از درد مردم آگاهم چون در جامعه حضور دارم و به صورت ملموس حس میکنم در نتیجه میتوانم به راحتی هنر و کارم را در کنار یکدیگر قرار دهم.
او در پایان نیز با گرامیداشت نام و یاد شهدای آتشنشان و همچنین جانبازان این عرصه به غم این روزهای آتشنشانان پرداخت و گفت: یکی از بزرگترین مشکلات و غمهای آتشنشانانی که با جان و دل مشغول به فعالیتند، مبحث محسوب نشدن شغل آتشنشانی به عنوان مشاغل سخت است در صورتیکه تمامی افرادی که در جامعه حضور دارد میدانند مشکلات این شغل به چه شکلی است و پس از سالها چه عواقبی را برای یک آتشنشان به همراه دارد. امیدوارم هرچه سریعتر در این خصوص تصمیمگیریهای نهایی انجام گیرد تا شغل ما نیز در زمره مشاغل سخت جای گیرد و دیگر شاهد نگرانی موجود در بین این دسته از خدمتگزاران مردم نباشیم.