![معاون اول رئیس جمهور: بخش خصوصی به میدان بیاید معاون اول رئیس جمهور: بخش خصوصی به میدان بیاید](/files/fa/news/1403/11/13/12823867_406.jpg)
به گزارش خبرگزاری برنا، سیاست در ایران وارد مرحله تازهتری شده، مرحلهای که استراتژی تندروها از چارچوب وفاق را وارد فاز اجرایی کرده است. سه ماهه ابتدایی فعالیت دولت گرچه با مخالفتهای ضمنی درباره ترکیب کابینه پزشکیان طی شد، اما دلهرههایی در میان دلواپسان وجود داشت که در مراحل اولیه فعالیت دولت چهاردهم آنقدر حساسیت برانگیز نبود تا آنها را به چالشهای بزرگتر با بطن کابینه وادارد. شاید بهتر باشد بگوییم بذرهایی که خالصسازان کاشته بودند به رغم اینکه به برداشت نهایی نرسید اما مصونیت موقتی در برابر تحول زودهنگام ایجاد میکرد.
این اطمینان خاطر در طیف تندرو برای مکث کوتاه سیاسی با چند تحلیل محفلی از آینده همراه بود. در وهله اول آنها به این دریافت کلی رسیده بودند که بعد از سه سال گیر و گرفتهای اجتماعی در ایران، نه مردم نای هواداری از رویکرد گشایشهای سیاسی را مانند دوران اصلاحات دارند و نه همراهان وفاق امکان گشودن درهای انتقاد از بانیان وضع موجود را خواهند یافت. واقعیت این است که مطالبات انباشته حتی در سکوت و نظاره هم کارکردهای مدنی خود را نشان داد و شانههای دولت جدید زیر بار سنگین مسئولیت سیاسی و اجتماعی سنگینی میکرد.
البته در این باره شاید نقدی مطرح باشد که سادهانگاری است فکر کنیم سیاست گشایش به مرحله اجرا و پدیداری اجتماعی رسیده و مخالفان را برانگیخته است. اما اگر گذرا هم به اتفاقات دو ماه اخیر بنگریم «خرده تغییرات» انجام شده بعد از یک دوره سهساله اختناق دولتی غنیمت بوده و دلیل این ادعا را میتوان در فریادهای برخی نمایندگان تندرو مجلس در برابر ابلاغ نشدن قانون حجاب و احتمال مذاکره و هجمههای سنگین به دولت و اطرافیان پزشکیان کاملا دید.
اثبات مخاطره تندروها برای بخش بزرگی از اصولگرایان
دومین دلیل برای سکوت مقطعی سایهنشینها و آفتابی شدن سراسیمه آنها بعد از انتخابات ۱۴۰۳این بود که با کادرسازی در بدنه میانی دولت ، تصاحب فضای رسانهای و مجازی که با فیلترینگ و محدودیتها تقویت میشد، امکان تغییرات سریع تقریبا منتفی است. از سویی،این نگرش بر این پایه چیده شده بود که بعد از دولت سیزدهم و نفوذی که تندروها در بخشهای مختلف ایجاد کردند «زمان» دستمایه ترمیم بدنه سیاسی و نیروهای میدانی رادیکال خواهد بود و آنها میتوانند با فرصت بیشتری خود را آماده انتقادهای تندو تیز کنند، که البته در چندین مورد تجمع موتوری و غیرموتوری علیه سیاستهای دولت به عینه آشکار کرد فراوانی و انسجام این طیف دستخوش تغییرات معناداری شده است. به عبارتی خالصسازیهای چند سال گذشته در بدنه نهادها و سازمانهای سیاسی و اجتماعی در کشور به رغم اینکه سرخوردگی اکثریت را به دنبال داشت، چسبندگی تندروها به اصولگرایان سنتی و میانهرو را کاملا از کار انداخت. در این مورد هم چند دلیل عمده وجود دارد که مسائل و مصائب اقتصادی و بروز انشقاق فکری میان اصولگرایان درباره انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۳و حوادث ۱۴۰۱ را میتوان مهمترین آنها دانست. واضحتر اینکه عقلای اصولگرایی درک کردند عدهای اندک با سرمایه اجتماعی کوچک، شراکتی راه انداختند که دوسر باخت خواهد بود؛ هم به گریز خاستگاه اجتماعی اصولگرایان ختم میشود هم آورده سیاسی مخاطرهآمیزی دارد که به روی شاخ نشستن و بن بریدن بیشتر میماند تا انقلابیگری و تقویت انقلاب.
در این میان سهمخواهی تندروها و سهمدهی به جریانهای رقیب از سوی پزشکیان هم اقناعکننده نبود. به رغم اینکه تکیهکلام « وفاق» و «دعوا نکنیم» مسعود پزشکیان و حوصله سیاسی دولت برای گفتوگو با مخالفان تبدیل به نقطه اعتراض هواداران او شده بود، اما تندروها نشان دادند قصد عقبنشینی از حفظ دستاوردهای محدودکننده خود ندارند. آستینها را بالا زدند و وارد گود زورآزمایی شدهاند تا حفظ وضع موجود را به عنوان سیاست تثبیت در حوزههای کلان و ناامیدی در سطوح پایین را به عنوان استراتژی دوم کلید بزنند. اینگونه شد که صداها در مجلس بلند شد. تندروها در این مرحله، استراتژی «ناممکن بودن تغییر» را در سه سطح اساسی دنبال کردهاند: مجلس، میدان و فضای مجازی.
فریاد برای جذب مخاطب بیشتر
فضای مجلس تقریبا به شکل مستمر زیر فریادهای گروهی است که قصد دارند با ابزارهای مهم یکی از قوای کلیدی در ایران دستاندازهای جدیدی برای دولت طراحی کنند. حمید رسایی، کارویژه انتقاد ازظریف به عنوان نماد مذاکره و گشایش در سیاست خارجی را دنبال میکند. او بعد از چندین نطق اعتراضی در سه ماه گذشته که اغلب حول محور محمد جواد ظریف گشته،در جلسه علنی دوشنبه ۱۵ بهمن با اشاره به بررسی طرحها ولوایح گفت: «وظیفه مجلس تعیین تکلیف برای قوانین معتبر و تازهتصویب شده است، نه قوانین گذشته. از سخنگوی دولت درباره حضور آقای ظریف در دولت پرسیده میشود ایشان میگوید برایآقای ظریف حکم زده شده است و قانونی است؛ این یعنی قانونتازه تصویب و معتبر کشک، یعنی آقای نیکزاد جایگاه شما کشک،صندلی و جایگاه مجلس کشک.» او که سعی دارد در قبال جایگاه و دیدگاه یکی از مهمترین مذاکرهکنندگان برجام همنوایی نمایندگان اصولگرای دیگر را هم کسب کند، کمتر کد مذاکره و مخالفت با گشایش را میدهد و بیشتر بر سر مسائلی تمرکز میکند نسبت ظریف با مواد قانونی در تابعیت خارجی را متذکر میشود، اما چه کسی است که نداند این رد گمکردنها دستمایه مخالفت با نگرشی است که ظریف به سیاست خارجی دارد.
بازگشت خودسرها به میدان
این رویکرد به مجلس ختم نمیشود. این طیف حضور خود را در میدان اعتراض نیز بسط داده است. حضور کامران غضنفری، آقاتهرانی و برخی از نمایندگان مجلس در تجمعات اعتراضی علیه دولت نقش مشروعیت بخشی به اعتراضات خیابانی از مسیر پارلمان را دنبال میکند. بعد از برگزاری چندین تجمع علیه سیاستهای دولت این موضوع بالا گرفته که چرا وزارت کشور این امکان را در اختیار موافقان مذاکره، مسکوت گذاشتن قانون حجاب و رفع فیلرتینگ نمیگذارد؟ حتی در روزهای گذشته فشارها بر وزارت کشور درباره خودسریها بیشتر شده که اغلب با این پاسخ روبه روست: «مجوزی برای تجمع اعتراضی به تندروها داده نشده .» روزدوشنبه ششم بهمن سوپرانقلابیها تجمعی را با عنوان«کودتا علیه اسلامیت و جمهوریت نظام توسط نفوذیها» علیهمحمد جواد ظریف و با هدف طرح مطالبه عزل یا استعفای او وهمچنین در اعتراض به ابلاغ نشدن قانون حجاب و عفاف توسطمحمدباقر قالیباف، در میدان پاستور تهران برگزار کردند.
البته در پلاکاردهای اعتراضی این روزها موضوع «مقابله با جبهه مقاومتاسلامی با تلاش برای تصویب FATF » هم به چشم میآید. اما چیزی که بیش از هر موضوع دیگری در این تجمع و تجمعهای اخیر چشمگیر بوده، جمعیت اندکی است که حاضر به حضور در این محافل شدهاند. شاید همین دلیل هم باشد که نمایندگان مجلس را بعد از چند تجمع موتوری ناچیز به حضور در میان آنها و ایجاد انگیزه بیشتر واداشته است. این تحلیل پررنگ شده که فریادهای بیوقفه تندروهای مجلس برای شنیده شدن و حضور آنها در میان اعتراضیون بیش از آنکه بر اساس مشارکت باشد، خط دهی و افزایش دامنه دیداری و شنیداری این تجمعها در میان خودیهاست. از این رو آنها قصد دارند به سرعت ترمیم اجتماعی خود را با ابزار تبلیغی و مشارکت لیدرها دنبال کنند و فرصت انبوه شدن در منازعه جناحی را از دست ندهند.
شبنامههای فضای مجازی
سطح سوم؛ حضور سوپرانقلابیها در فضای غیررسمی که خود از بانیان فیلترینگ آن هستند در حال بروز و ظهور روزافزون است. تندروها در این بخش بدون کمترین محدودیت سیاسی در حال تولید محتوای ضد دولتی هستند. حضور شبانه آنها در فضای مجازی و شاخ و برگ دادن به شریان تندروی شاید به دلیل وجود اپوزسیونهای دیگر چندان قابل تمرکز نباشد اما توئیتها، کامنتها و پستهای اینستاگرامی این گروه تبدیل به شبنامههایی شده که فراخوان علیه دولت را در وجوه مختلف به پیش میبرد.از خائن خواندن ظریف و پیشگویی درباره استعفای پزشکیان گرفته تا ترغیب بدنه حاکمیت به انجام وعده صادق ۳ و تقبیح هرگونه گفتوگو و مذاکره در این قوطی عطاری دیده میشود. این گروه در کنار خودسرهای میدانی و نمایندگان تندروی مجلس سه ضلع تخریب و تهدید را تشکیل دادهاند که در فضای یله و رها، یکسویه عدمالنفع مردم از تغییر را به جد دنبال میکنند و از سوی دیگر فرصتسوزی مقابل سیاست ترمیم اجتماعی دولت را در دستور کار خود دارند.
مخاطره سدسازان برای حاکمیت
اما مخاطراتی که این مثلث در حال شکل دادن آن است هم از سوی حاکمیت و هم از سوی دستگاههای مسئول باید به طور جدیتری دنبال شود. این گروه ایستادن در مقابل سیاستهای کلی نظام و مواردی که بر اساس مصلحت شکل میگیرد را تمرین میکنند. این افراد که بعد از ظهور در دوره احمدینژاد و تثبیت در دولت رئیسی، فرصت بازسازی خود را یافتهاند، در هماهنگی کامل با تندروهای میدانی و قانونگذار پیام «نمیشود و نباید بشود» را به دو گروه اصلی صادر میکنند؛ اول به گروهی که هوادارانه به پزشکیان رای دادند و هنوز امیدوارند، دوم به گروهی که رای ندادند و به عدم مشارکت خود میبالند. شاید به همین دلیل باشد که مسعود پزشکیان در دیدار سران قوا که روز دوشنبه برگزار شد یادآوری میکند که ۵۰ درصد از مردم در انتخابات شرکت نکردند و نارضایتی این افراد را در لفافه به رخ میکشد.او در همین دیدار به صراحت خطاب به مخالفانی که فقط ایراد میگیرند و کمکی نمیکنند پیام میدهد: «دشمن مترصد بروز اختلاف و نارضایتی مردمی است تا موج سواری کند.» البته این گزاره هم بعید نیست که سوپرانقلابیها چیزی بیشتر از سدسازی مقابل تغییر را در سر میپرورانند و برای استمرار قدرت خود به سوار شدن بر موج اعتراضهای اجتماعی و ماهی گرفتن از آبهای گلآلود هم میاندیشند. آنچه که این روزها به رئیسجمهور پزشکیان بیشتر توصیه میشود چندان بیراه نیست؛ تحمل مخالفان زیر سایه وفاق نباید تبدیل به جاده یکطرفه برای کسانی شود که حرفهشان تخریب است و کسب و کارشان با حبس منافع ملی رونق میگیرد.
انتهای پیام