به گزارش خبرگزاری برنا ازفارس، آیتالله علیاکبر کلانتری در نطق پیش از دستور مجلس خبرگان رهبری با اشاره به 3 مطلب مهم در خصوص مسائل کشور، اظهار داشت: بسیار مایلم در این جمع نورانی و در محضر خبرگان ملت، سه مطلب مهم را یادآوری کنم و بر این سه نکته تأکید ورزم.
وی در تشریح مطلب اول به مسئله فقر در کشور و اهمیت توجه به فقرا در این نظام اشاره کرد و افزود: هیچکس منکر خدمات بیبدیل انقلاب اسلامی به فقیران و اقشار محروم نیست. این انقلاب، تودههای مردم را از حاشیه به متن آورد و به آنان هویت و حیاتی مجدد داد و آنان را در بهرهگیری از نعمتهای مادی و معنوی، سهیم اغنیا و مرفهان ساخت. بهنحویکه پس از انقلاب، روستاها و شهرهای کوچک ما از همان امکاناتی برخوردار شدند که شهرهای بزرگ. ولی باکمال تأسف واقعیاتی چند ازجمله خشکسالیهای پیدرپی و عدم توزیع عادلانه ثروتها و چپاول دسترنجهای روستاییان توسط واسطهها، موجب افزایش محرومیتها و فقر بخشهای عظیمی از جامعه بهخصوص روستاییان و مهاجرت ناخواسته آنان به شهرها و درنتیجه افزایش بیرویه جمعیت شهری وپیدایش مشکلات متعددی مانند حاشیهنشینی شده است.
کلانتری تصریح کرد: متأسفانه مشکلات و گرفتاریهای این قشر آنطور که شایسته نظام جمهوری اسلامی است موردتوجه مسئولان و مدیران قرار نمیگیرد و این در حالی است که هم امام راحل اعلیاللهمقامه و هم رهبر معظم انقلاب، همواره بر اولویت دادن به مشکلات این قشر تأکید ورزیدهاند.
این استاد دانشگاه شیراز با اشاره به سخنان امام عظیمالشأن در موردتوجه به فقرا اظهار داشت: بااینهمه تأکیدات امام راحل و رهبر معظم انقلاب در مورد رسیدگی به وضعیت محرومان، این شایسته نظام ما نیست که امروزه بشنویم بیش از ده میلیون نفر در کشور ما زیرخط فقر زندگی میکنند یا اینکه اعلام شود جمعیت حاشیهنشین ما 11 میلیون نفر است. یا اینکه گفته شود 80٪ حقوقبگیران زیرخط فقر هستند یا اینکه دستمزد پزشکان افزایش 700 درصدی یا 800 درصدی و یا 1000 درصدی داشته است اما برای کارگران تنها نیم درصد افزایش دستمزد در نظر گرفته شده است.
کلانتری افزود: یا اینکه بگویند از هر سه جوان ما یک نفر بیکار است و این برای ما شرمآور است که بشنویم بازنشستگان ما که باید پس از سالیانی رنج و محرومیت، در آرامش و رفاه باشند مجبور شوند برای تأمین حداقل مایحتاج خود، آبدارچی بنگاههای معاملاتی شوند. امروز تفاوت میان ثروتمندان و فقرا، تنها در داشتن یا نداشتن خانههای ویلایی و برجهای بلند و اتومبیلهای لوکس خارجی و مسافرتهای اروپایی و اقامت در هتلهای گرانقیمت پنج ستاره و ریختوپاشهای آنچنانی نیست، بلکه در نوع خوراک و تحصیل و درمان و تفریح نیز نمایان است تا آنجا که برحسب برخی آمار، مصرف ثروتمندان در سال گذشته 115 میلیون تومان بیشتر از فقرا بوده است.
این نماینده مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: البته همه این دردها و مشکلات قابلحل است، مشروط به آنکه برخی از مسئولین و مدیران پرحرف و کمکار، به خود آیند و فرمانها حکیمانه و دلسوزانه رهبر معظم انقلاب را به کاربندند و با نظریهپردازیهای غیر محققانه و مسائل حاشیهای و اختلافبرانگیز، وقت مردم را نگیرند و آب در آسیاب دشمن نریزند و ناکارآمدی و کار نابلدی خود را نپوشانند و بجای آنکه پاسخگو باشند در نقش اپوزسیون بازی نکنند.
وی مطلب دوم خود را مسئله فضای مجازی عنوان کرد و افزود: باکمال تأسف و درد، در این مسأله هم شاهدیم برخی از مسئولان بهجای آنکه مشکلات این عرصه را حل کنند، سیاسیکاری میکنند و ناجوانمردانه بهگونهای سخن میگویند که گویی یک طیف، دشمن قسمخورده فضای مجازی و طیف دیگر طرفدار پروپاقرص آن است و گویی این جمع، خواستار ارتباط و تعامل با جهان و آن جمع، مخالف با آن است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: امروز در کشور ما هیچ طیف و هیچ جریانی با اصل فضای مجازی و با فرصتها و با خدمات فراوان آن مخالف نیست و هیچ حزب و گروهی، خواهان تعطیلی آن و قطع رابطه اطلاعاتی با جهان نیست زیرا این کار نه شدنی است و نه معقول؛ اما این را هم بدانیم که هیچ گروه و هیچ جناحی حق ندارد مردم را و استقلال کشور را و دین و اخلاق مردم را و عفت عمومی جامعه را قربانی مطامع سیاسی و حزبی خود کند.
کلانتری خاطرنشان کرد: امروز اجماع همه دلسوزان جامعه و خواسته بهحق همه یاوران حقیقی انقلاب، نه تعطیلی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بلکه مدیریت، ساماندهی و بومیسازی آنهاست و کسانی که با این حقیقت روشن مخالفت میکنند و یا با کارشکنی، مانع از اجرای آن میشوند غافلانی هستند منفعل و مقصر.
این استاد دانشگاه شیراز ادامه داد: زبان حال بلکه زبان قال غافلان و منفعلان در این عرصه آن است که ما نمیتوانیم، اینان گاه بهصراحت میگویند محدود کردن فضای مجازی کاری است ناممکن. باید اینان را از خواب بیدار کرد و گفت این کار، هم ممکن است و هم در کشورهایی که خیلی بیشتر از کشور ما سابقه بهرهبرداری از فضای مجازی دارند سالیانی پیش، عملیاتی شده و تحققیافته است.
کلانتری افزود: کشور چین که نه مسلمان است و نه مدعی اجرای احکام اسلام و در آن جمعیتی بالغبر یک میلیارد و 400 میلیون نفر زندگی میکند و تعداد کاربران فضای مجازی آن 910 میلیون نفر (بیش از جمعیت اروپا) و بیش از 11 برابر کل جمعیت ایران است، هم فضای مجازی خود را بهخوبی مدیریت کرده و هم موتورهای جستجوگر ملی و داخلی را جایگزین موتورهای خارجی آن کرده، در این کشور دو میلیون پلیس، بر این فضا نظارت دارند و مانع از فعالیت کانالهای منافی باعفت عمومی میشوند.
وی ادامه داد: این کشور هیچگاه با اینترنت تمام غربی کنار نیامد، در عوض اینترنت را از نو و با شکل کاملاً چینی اختراع کرد و به خدمت خود درآورد و عملاً در جنگ اطلاعاتی با آمریکا و همپیمانانش پیروز شد. کشورهایی مانند سوئد، کانادا، هند، کره جنوبی و مالزی که خود را نمادهای مردمسالاری و آزادی بیان میدانند، گستردهترین میزان فیلترینگ اینترنت را اعمال میکنند.
این نماینده مجلس خبرگان رهبری افزود: در اتحادیه اروپا، فرانسه شدیدترین نظارتهای حکومتی بر فضای سایبری را دارد. طبق قانون مصوب سال 2009 این کشور، کاربران ناقض قوانین شبکه، از دسترسی به آن محروم میشوند. بزرگترین مرکز کنترل اینترنت در جهان یا بهاختصار جی سی اچ کیو (GCHQ) در انگلیس قرار دارد.
وی اضافه کرد: حتی در آمریکا، اوباما که با شعارهای آزادیخواهانه و گرایش نو لیبرالی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد و شعارهایی همچون اینترنت باز «و» حق استفاده از اینترنت معادل حقوق بشر سر میداد درنهایت، قانون کنترل اینترنت را امضا کرد.
کلانتری افزود: این است بخشی از حقایق کشورهای تأسیس کننده فضای مجازی و یا پیشتازان در استفاده از آن، ولی بدبختانه و دردمندانه در کشور ما که آماج وحشتناکترین هجمههای فرهنگی است و فضای مجازی، دین و فرهنگ و غیرت و نظام خانواده آن را در معرض آسیبهای جدی قرار داده، برخی کاتولیکتر از پاپ شده و سعی میکنند با بهانهها و ادعاهایی نظیر آزادی و حقوق شهروندی، چشمان خود را بر این حقایق تلخ ببندند.
این استاد دانشگاه شیراز در تشریح مطلب سوم خود نیز به بحث سند تحول بنیادین آموزشوپرورش اشاره کرد و افزود: همه میدانند مهمترین و اصلیترین رسالت انقلاب اسلامی، تربیت نسل موجود و نسلهای آینده بر اساس ارزشها و تعالیم نورانی اسلام است. در جمهوری اسلامی ایران، بعد از گذشت 40 سال از عمر پربرکت انقلاب، سند تربیت با پشتوانه سالها کار کارشناسی و بر مبنای اسلام، تنظیم گردید.
کلانتری افزود: اکنون این سؤال مهم مطرح است که چرا وقتی هیئت دولت در شهریورماه 95 اجرای سند 2030 را تصویب میکند در کمتر از 4 ماه دستورالعمل اجرائی آن تهیه و در دیماه 95 رونمایی میشود اما سند تحول بنیادین که در آذرماه سال 90 تصویب و ابلاغشده تاکنون اثری از اجرای آن مشاهده نمیشود. آیا وقت آن نرسیده که نهادهای مسئول بهخصوص شورای انقلاب فرهنگی در این مورد به وظیفه قانونی خود عمل کنند؟