به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ این روزها نام شهردار پیشین تهران یعنی محمدباقر قالیباف در صدر رسانهها و روزنامهها قرار گرفته است. بدهیهای به جای مانده از دوران شهرداری او و تغییر رقم بدهی 52 هزار میلیاردی به 69 هزار میلیاردی مجددا خبرساز شده است. او بارها بدهی 52 هزار میلیاردی را دروغ محض خوانده اما طی روزهای گذشته با انتشار گزارش پیروز حناچی، شهردار فعلی، مبنی بر اینکه این رقم افزایش یافته و به 69 هزار میلیارد رسیده، او هیچ واکنشی نشان نداده است.
هرچند برخی رسانههای اصولگرای نزدیک به او بدهیهای قالیباف و نزدیکانش را ۱۶ هزار میلیارد اعلام کردند به گونهای که گویا از نظر آنها این رقم از سال 95 تا 98 تغییری نکرده و به گفته قالیباف همچنان استناد میکنند که این رقم اعلام شده، دروغ است. به گفته «محمود میرلوحی»، عضو شورای اسلامی شهر تهران، شهردار تهران گزارش بدهی شهرداری را برای مقام معظم رهبری، رئیس جمهور، رئیس مجلس و وزیر کشور نیز ارسال کرده است.
قالیباف پس از دوره 12ساله مدیریتی خود تلاش کرد همواره بر عبارتهایی چون «ضعف مدیریتی» و «ناکارآمدی مدیریتی» توجه و تاکید ویژهای داشته باشد. او طی روزهای اخیر در دومین اجلاس اساتید بسیجی دانشگاه آزاد اسلامی نیز گفته بود: «ناکارآمدیها و چالشهای مدیریتی باعث شده حرفهای حساب و نصیحتهای ما که به حوزه انقلاب بازمیگردد، به دل مردم ننشیند.» شهردار اسبق تهران همچنین افزود: «افراد ابتدا به کارنامه ما توجه میکنند و سپس در صورت رضایت از آن، به سخنان ما توجه میکنند.»
قالیباف درست میگوید مردم به کارنامه افراد نگاه و به او توجه میکنند. حال قالیباف باید این نکته را در نظر داشته باشد که خود چه کارنامهای در دوران مسئولیتش برای مردم به جای گذاشته است؟! حالا با انتشار رسمی اسناد بدهی های شهرداری، به نظر می رسد او نیز بسان هم کیش اصولگرای خود یعنی محمود احمدینژاد، مجموعه ای پر از بدهیهای هنگفت را به جای گذاشته و اکنون که زمان پاسخگویی است به این و آن برچسب دروغگویی و عدم کارآمدی میزند؟!
در سودای مجلس
قالیباف که در سال 96 کاندیدای اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری با شعار «4درصدیها» بود، یک هفته آخر انتخابات جای خود را به ابراهیم رئیسی داد و از رقابت نهایی با حسن روحانی، بازماند. این موضوع به نوعی باعث سرخوردگی سردار از جریان اصولگرایی و گعدههای بزرگان اصولگرا شد که در نهایت تلاش کرد، خود را از آنها جدا کند. هر چند به گفته حسین کنعانیمقدم، فعال سیاسی اصولگرا، به برنا قالیباف به هر حال باید تکلیف خود را با بزرگان اصولگرایی روشن کند.
قالیباف ایده ای تحت عنوان، نواصولگرایی مطرح کرد. ایدهای که ماهها برای همه ناشناخته بود چراکه مشخص نبود با جریان اصولگرایی چه تفاوتی دارد. سپس این ایده با فراخوانی از دعوت جوانان برای حضور در انتخابات مجلس تا حدودی رخ نمود. بدین ترتیب سردار، طرح خود یعنی مجلس نو را مطرح کرد.
او در جلسهای با عنوان «گفتمانسازی و مطالبهگری شهید دیالمه» با محوریت انتخابات مجلس که توسط سازمان بسیج دانشجویی کشور برگزار شد، گفت: «میدان پیش روی جوانان، مجلس است، دوم اسفند پیش روی ما است. اگر اقدامی انجام ندهیم و اجازه دهیم در بر همان پاشنه گذشته بچرخد چیزی درست نمیشود، پس از کلیپ ۴-۵ دقیقهای که از جوانان برای به میدان آمدن دعوت کردم، مجدداً برخی من را نقد کردند، اما گفتند باید به این مسیر بیاییم واقعاً نباید تردید کنیم و واقعاً بیاییم این مجلس نو را درست کنیم و اگر این مجلس نیز کارآمد نباشد، بهتر است که وارد نشویم.» حال قالیباف برای به دست آوردن مجلس، دائما از اسم رمز کارآمدی و ضعف مدیریت، استفاده میکند. اینکه او ملاکهای کارآمدی را چه میداند؟ مشخص نیست. قالیباف که پس از مطرح شدن بدهیهای دوران مسئولیتش به نظر میرسید خود را در حاشیه قرار داده و به سخنرانیها در مراسم گوناگون و حتی به قول خود به مدیریت جهادی در مناطق گوناگون میپرداخته، به تیتر اخیر رسانهها تبدیل شده است. به ویژه فراخوانی که برای جوانان در کلیپ ویدیویی منتشر کرد عملا گام بلند و دورخیز خود را برای مجلس یازدهم برداشته است. دیدارهای عیدانهاش با احمدینژاد و یا جلساتش با سعید جلیلی، هم نظر شدن او با جمنا برای فراخوان جوانان و غیره، همه در راستای ایده مجلس نو، قالیباف است.
او حتی برای به دست آوردن مجلس یا به قول خود برپا کردن مجلس کارآمد به نظر میرسد برنامهریزی منسجمی را در پیش گرفته است. وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «دی ماه ۹۶ چند ماهی تازه از کار فارغ شده بودم که توفیق سفر حج پیدا کردم. هنگامیکه در جلسهای با دوستان جمع شدیم من در آنجا مطرح کردم که در دی ۹۶ کنتور خود را صفر میکنم و هیچ مسئولیت رسمی و اجرایی نمیپذیرم. میخواهم در جوانان کار کنم و به آنان نشان دهم با دست خالی بدون هیچ پولی میتوان کار کرد. کسی کار جهادی میکند باید دو چیز را نخواهد: پول و اختیار. هرکسی که پول و اختیار نخواست و کار کرد آن کار، جهادی است. اگر من به بنیاد رفته بودم و درباره مجلس نو صحبت میکردم کسانی که دنبال تخریب من هستند، چه میگفتند؟»
حال کار جهادی قالیباف و دستان خالیاش، مصلحت اندیشیهایش در نپذیرفتن پست ریاست بنیاد مستضعفان، نگرانی از تخریب دیگران و سودای او برای مجلس کارآمد، تا چه حد میتواند در رسیدن به اهداف «مجلس نو» کمک کننده باشد خود جای بحث و بررسی است و باید منتظر اقدامات بعدی سردار بود و باید دید قالیباف تا چه حد بر محور سخنان خود مبنی بر اینکه وقتی به قدرت رسیدیم، حرف کافی نیست و باید کار کنیم، اعتقاد دارد.